مقدمه
در شمارهی گذشته، تجربهی اندیشیدن در خصوص کلیت مجله برای تعیین جایگاه، حدود و نقش بخش سبک زندگی در مجله از نظر شما گذشت. در این شماره، ادامهی تجربهای را که نهایتا به بخش سبک زندگی کنونی انجامیده است، تقدیم میکنیم. روشن است که نباید انتظار داشته باشیم هر آنچه بهعنوان تجربه ارائه میشود صحیح باشد؛ بنابراین توجه به این نکته بسیار اهمیت دارد که آنچه در قسمت تجربهی سورهی اندیشه ارائه میشود، نباید بهعنوان مطالبی لزوما صحیح ـ حتی از نگاه نگارنده ـ انگاشته شود. پشت صحنهی فکری نشریه، مانند هر پشت صحنهای مملو از آزمون و خطا است و اصلاح خطاها در هنگام بیان تجربه، خود خطا است.
آنچه بهعنوان تجربهی سبک زندگی تقدیم میشود، فکرهایی است که اغلب بیش از دو سال پیش برای طراحی محتوایی سبک زندگی انجام شده است و همان زمان نیز، بنا به عادت نگارنده، مکتوب شده است. در زمانی که مکتوب میشد نیز به هیچوجه تصور انتشار آن نمیرفت؛ بلکه صرفا یک عادت شخصی و برای نگهداری نزد خود و نهایتا برای نظرخواهی از بعضی مشاوران بود. البته شاید باور این سخن برای کسانی که عادت به مکتوب فکر کردن نداشته باشند، اندکی سخت باشد. اما همین تجربهنگاری نیز خود تجربهای است که ظاهرا بیثمر نیست. حداقل آن است که انسان تاریخ اندیشهی خود را فراموش نمیکند. ذیلا فکرهای مکتوب سبک زندگی با مختصر ویرایش و ذکر حلقهی ارتباط مباحث تقدیم میشود.
در ادامهی اندیشیدن در خصوص سبک زندگی و پس از آنکه برایمان روشن شد چه مجلهای قرار است داشته باشیم و سبک زندگی در آن چه نقشی را بر عهده دارد، نوبت به انتخاب موضوعات برای سبک زندگی رسید که در آنزمان اینگونه دربارهی آن نوشتهایم:
سیر تدوین و تولید محتوای سبک زندگی
ابتدا با مرور و احصاء موضوعات مرتبط با سبک زندگی تلاش میکنیم که ناظر به موضوعات، منطق و روشی برای دستهبندی و اولویتبندی موضوعات به دست آوریم. سپس در ضمن پرداختن به یک یا چند موضوع، نگرش، روش و مبانی تحقیق مطلوب خود را ترسیم و منقح میسازیم، و فرمت و الگوی معیار برای پرداختن به موضوعات سبک زندگی را استخراج مینماییم. و با مشخص نمودن محقق و مجری هر موضوع، تولید محتوا را آغاز مینماییم ان شاء الله. بنابر این گامها به این شکل است:
1- اصول
2- احصاء موضوعات
3- ملاکهای اولویتبندی موضوعات
4- منطق و روش طبقهبندی موضوعات
5- ساختار محتوایی پرداختن به موضوعات سبک زندگی
6- استخراج نگرش، روش و مبانی تحقیق مطلوب و معیار
7- تحقیق در یک یا چند موضوع ـ همزمان با سه انجام میشود و انجام سه به آن متقوم است ـ
8- تدوین یک یا چند تحقیق معیار و الگو
9- تعیین محققین و مجریان برای موضوعات و سفارش محتوا
1- اصول
1-1- توجه به جاذبههای فطری
1-2- محوریت حیات طیبه
1-3- محوریت فقه به عنوان اداره کننده و نه مرجع صدور حکم
1-4- خوف و رجا به عنوان ابزار محوری در تغییر
2- احصاء موضوعات
کدام موضوعات جزء سبک زندگی است. مثلا جهاد خیلی مهم است اما داخل در موضوع سبک زندگی نیست. احکام خیلی مهم است، داخل در سبک زندگی نیز هست، اما کسی آنرا موضوع روزمرهی خود نمیداند. بهنظر موضوعاتی که در طول زندگی شبانه روز بهعنوان یکی از فعالیتهای روزانه به آن میپردازیم و جزء برنامهی ماست و نبودنش خلأ محسوب میشود، موضوع سبک زندگی است. مثلا ندانستن احکام در زندگی روزمرهی ما عموما اخلالی ایجاد نمیکند، اما اگر بخواهیم گوسفند بکشیم و ذبح شرعی ندانیم اخلال ایجاد میشود. یا اگر یک بچه هیئتی نتواند برای مدتی هیئت برود دچار اخلال است و هیئت را میتوان از موضوعات سبک زندگی او دانست، اما از موضوعات سبک زندگی بسیاری خارج است.
بنابراین، اینکه کدام موضوع در حالت مطلوب باید جزء موضوعات باشد و کدام موضوع در شرایط موجود داخل موضوعات به رسمیت شناخته نمیشود و علل به رسمیت شناخته نشدن آن موضوع در وضع موجود، خود بحثی مستقل و مفصل است. اگر بنا باشد تحقیقی در این زمینه انجام شود سیر آن چنین است: اول شناسایی و تیپبندی جامعه از این منظر که چند تیپ سبک زندگی که ریز موضوعاتشان متفاوت است داریم، بعد علل شکلگیری هر تیپ، به این معنا که چه شده است که موضوع الف جزء موضوعات فلان سبک زندگی قرار گرفته است و موضوع ب حذف شده است. بعد راهکارهای حذف موضوعات زائد از زندگی و اضافه کردن موضوعات واقعی در زندگی. مطلبی که در اینجا میتواند در تشخیص موضوعات سبک زندگی در حالت مطلوب کمک کند، حدیثی است که حضرت میفرمایند تلاش کنید که زمانتان را چهار قسمت کنید: ساعتی برای مناجات با پروردگار، ساعتی برای امر معاش، ساعتی برای معاشرت با برادران راستگویی که عیوبتان را به شما میشناسانند و در باطن خالصا دوست شمایند. ساعتی را نیز برای لذاتتان خالی کنید.
برای شروع لازم است تصوری اجمالی از موضوعات سبک زندگی داشته باشیم، بنابراین گام اول آن است که به روش استقرائی فهرستی از موضوعات سبک زندگی را در ذهن حاضر کنیم:
دوستی، دشمنی، امید، ترس، نگاه به خود، نهی از منکر، امر به معروف، مرگ، رابطه با اعضای خانواده، اختلاف خانوادگی، رابطه با خویشاوندان، صفات اخلاقی، حرف زدن، موضوعات زندگی انسان کامل (سبک زندگی انسان کامل)، موضوعات مهم که اهمیت آن مورد توجه نیست، قرآن، مدیریت شهری، معماری شهری، کودک، هیئت، ازدواج، مسجد، شنیدن، نماز شب، فکر کردن، مدرسه، زیارت، همسایه، مناجات، مناسبتها، صدقه، زمان؛ وقت، اسراف، رسانه، زیبایی، نگاه کردن، اطلاعات، محیط کار، همکاران، گریه، خنده، سلامت و بهداشت، اشتغال، درآمد، درآمد زنان، مطالعه، حضور در منزل، خوردن، نامحرم، پوشش، پوشاک، تغذیه، معماری خانه، آرامش، آموزش، بیماری روانی، مهد کودک، قبرستان، ماهواره، اشتباهات دیگران، مهمانی، ورزش، غم، غصه، افسردگی، نقد نشریات و مطالب مرتبط، عطر، زندگی فقرا، خرید، مشاوره و سلامت روان، ناسزا، مسئولیت مدنی، تصمیم، زبان، کالا، جک، اس ام اس، مد، آخر هفته، کنکور، تعطیلات، مسائل حقوقی، سریال، موسیقی، تعطیلات، مسکن، تفریح، سفر، رانندگی، سینما، خواب، تعمیر وسایل خانه، دکوراسیون، غذا پختن، سرمایش و گرمایش، تنقلات، صفها مختلف نان، شیر و...، تلفن، گردشگری، دستشویی، حمام، وعدههای غذایی از جهت برنامه روزانه بودن، زندگی روستایی، روستا، آشپزی، مرخصی، بدهی، پسانداز، پرداخت اقساط و قبوض، رؤیا و خواب دیدن، نان، یاد، گوشی موبایل، مشارطه، مراقبه، محاسبه، تکنولوژی و ابزار جدید، مشورت، خیانت، فراموشی، هدف، اعتراض، خطورات ذهنی و...
3- منطق و روش طبقهبندی موضوعات
«مقولات ارسطو» را همه شنیدهاند، وقتی از ارسطو میپرسید سنگ چیست؟ بلافاصله از مقولاتش شروع میکند و میگوید جوهر است یا عرض؟ جوهر است، جسم است، رشد نمیکند و... خلاصه قبل و بعدش را در دستگاه مفاهیمش مشخص میکند، به هر حال هر چیزی در نهایت به یکی از مقولات عشر میرسد. حال سخن این است که مقولات قرآن کدام است؟
اگرچه هر تقسیمی فایدهای دارد. اما باید به دنبال تقسیمی بود که با قرار گرفتن موضوع در آن عنوان، احکام کارآمدتری ناظر به هدف بررسی موضوع به دست آید.
مثلا اگر ما بتوانیم به نوعی موضوعات را تقسیمبندی کنیم که اولویتها مشخص شود بسیار مطلوب است. از حدیث للمومن ثلاث ساعات میتوان فهمید که این سه دسته یا چهار دسته در عرض هم هستند و در اولویتبندی جداگانهای باید لحاظ شوند.
حال باید دید که تقسیمبندی و به تعبیر ادق طبقهبندی بهینه کدام است؟ برای این منظور میبایست جهت و حیثیت مواجهه با موضوع را مشخص ساخت. ما در موضوعات سبک زندگی به دنبال چه چیزهایی هستیم؟ میزان وقتی که به هریک اختصاص خواهیم داد؟
واقعیت این است که ما پیش از حکم به دنبال درک دقیق و عمیق از واقعیت و حقیقت موضوع هستیم. یعنی چیستی موضوع. به محض اینکه از ارسطو دربارهی چیستی چیزی بپرسید میگوید در کدام مقوله جای میگیرد؟ جوهر است یا عرض؟ ملاصدری میگوید وجود نفسی است یا رابط یا رابطی؟ مرتبهاش کدام است؟ وجود عینی است یا ذهنی؟ مجرد است یا مادی؟ واجب است یا ممکن. به عارف بدهید شاید بپرسد ذیل کدام اسم الهی است؟ تجلی کدام اسم است؟ سهروردی از نسبت و مرتبهاش در میان نور و ظلمت سخن خواهد گفت؛ اقتصاددان آنرا در یکی از منابع طبیعی، انسانی و... قرار خواهد داد، به شرط آنکه ارزش اقتصادی داشته باشد؛ تحلیل زبانی از معنیداری آن خواهد پرسید؛ فقیه از حلال و حرامش سخن به میان خواهد آورد؛ متکلم جوانب آنرا خواهد کاوید تا مبادا با جایی از گزارههای دینی در تعارض باشد.
به بیراهه رفتیم، سخن در باب چیستی و ماهیت شیء بود. حقیقت و ماهیت موسیقی چیست؟ بنابراین شما اصولا به دنبال دستگاه مفهومی قرآن هستید که موضوعات را بر اساس آن تعریف کنید و جایگاه موضوعات را نشان دهید، به این ترتیب بحث کلانتر از سبک زندگی است. سؤال این است که مفهوم xجایش کجاست و تعریفش چیست؟ چگونه باید جایگاه را به دست آورد و چگونه باید آن را تعریف کرد؟ خب این یعنی اینکه شما ماشینی داشته باش که من مفاهیم را در آن بریزم و همه چیز را راجع به آن بدانم. خب چه اشکالی دارد؟ باب علم بسته نمیشود؟
3-1- انواع مدلهای تقسیمبندی موضوعات سبک زندگی
3-1-1- بر اساس اوقات و زمانها
3-1-2- رابطه با خود، دیگران، طبیعت، خداوند
3-1-3- اقتصادی، فرهنگی، سیاسی
3-1-4- دانش، بینش، ارزش
3-1-5- رفتار، تفکر، اعتقاد
3-1-6- سختافزار، نرمافزار، قلبافزار
3-1-7- خود، خانواده، محله، شهر، کشور، جهان
3-1-8- واجب، مستحب، مباح، مکروه، حرام
3-1-9- حس، خیال، وهم، عقل، قلب
3-1-10- فردی، اجتماعی
3-1-11- اخلاقی، غیراخلاقی، ضداخلاقی
3-1-12- مادی، معنوی، دنیوی، اخروی
3-1-13- ساده، مرکب
3-1-14- سته ضروریه (1- هوا و آب 2- غذاها 3- حرکت و سکون 4- خواب و بیداری 5- احتباس و استفراغ 6- اعراض نفسانی)
3-1-15- تقسیمبندی بر اساس اقشار یا حرفهها
3-1-16- تدبیرخود، تدبیر منزل و تدبیر مدینه
سعی کردیم برخی ثمرههای هر یک از تقسیمات فوق را بر روی فهرست موضوعات بسنجیم، بهعنوان مثال همهی موضوعات را در تقسیم سهتایی تدبیر خود، تدبیر منزل و تدبیر مدینه ریختیم، اما باز هم آنچه از تقسیمبندی مدنظر داشتیم و در توضیحات گذشت حاصل نشد. آخرین دستهبندی موضوعات به شکل ذیل درآمد، که پس از طرح در هیأت تحریریهی سوره، اشکالات متعددی بر آن وارد شد و نیازمند یک بازنگری اساسی گشت. مهمترین بازنگری نیز ایجاد یک طبقهبندی در میان خود این سرفصلهای اصلی است.
3-2- جدیدترین تقسیمبندی
3-2-1- مناسک عبادی (نماز، روزه، حج، دعا و...)
هیئت، مسجد، نماز شب، زیارت، مناجات، مناسبتها
3-2-2- واجبات فردی (خمس، رعایت حلال و حرام در امور مختلف و...)
خمس، غیبت، دروغ، طهارت، اسراف
3-2-3- اخلاق فردی (کنترل رفتارها، مبارزه با صفات منفی، کسب صفات مثبت و...)
امید، ترس، نگاه به خود، صفات اخلاقی، حرف زدن، شنیدن، نگاه کردن، گریه، خنده، خوردن، مشارطه، مراقبه و محاسبه، فراموشی
3-2-4- برنامهی سلوکی (خودآگاهی به حال و مقام، برنامه برای رشد در مقامات)
زمان؛ وقت، تصمیم، زبان، موسیقی، رویا و خواب دیدن، یاد، هدف، خطورات ذهنی
3-2-5- واجبات اجتماعی (انجام دستورات ولی، مبارزه با ظلم، فکر کردن به امور مسلمین و اهتمام به آن، تلاش برای تعجیل ظهور)
نهی از منکر، امر به معروف، مدرسه، آموزش، مهد کودک، کنکور، مدیریت شهری، محیط کار، زندگی فقرا، مسئولیت مدنی، زندگی روستایی، روستا
3-2-6- بصیرت اجتماعی (توجه و رصد نسبت به امور فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کلان جامعه، فکر در مورد آنها و داشتن تحلیل نسبت به آن)
رسانه، اطلاعات، ماهواره
3-2-7- تفکر (در خلقت، زیباییها، قیامت و...)
مرگ، قبرستان
3-2-8- کسب معرفتی که به خودی خود مطلوب است (معرفت نفس. معرفت امامان. قرآن. حدیث. تاریخ و...)
مطالعه
3-2-9- ارتباط با بستگان (خانواده، خویشاوندان، مؤمنان، همسایگان، کمک به آنها در امور مختلف و اهتمام به امورشان و...)
دوستی، دشمنی، رابطه با اعضای خانواده، اختلاف خانوادگی، حضور در منزل، رابطه با خویشاوندان، کودک، ازدواج، همسایه، همکاران، نامحرم، اشتباهات دیگران، مهمانی، ناسزا، جک، اس ام اس، مسائل حقوقی، تلفن، مشورت، خیانت، اعتراض، تأخیر
3-2-10- کسب حلال و معاش
معماری شهری، صدقه، اشتغال، درآمد، درآمد زنان، دزدی، بدهی، پس انداز، پرداخت اقساط و قبوض، رسیدگی به امور اجرایی، معماری خانه، خرید، کالا، مسکن، تعمیر وسایل خانه، دکوراسیون، غذا پختن، سرمایش و گرمایش، تنقلات، صفها مختلف نان، شیر و...، دستشویی، حمام، وعدههای غذایی از جهت برنامه روزانه بودن، آشپزی، نان، گوشی موبایل، تکنولوژی و ابزار جدید
3-2-11- سلامتی، زیبایی (آمادگی جسمانی. آراستگی، زیبایی، مرتب بودن، بهداشت، ورزش،...)
پوشش، پوشاک، عطر، مد، زیبایی، تغذیه، آرامش، بیماری روانی، ورزش، غم، غصه، افسردگی، مشاوره و سلامت روان خواب
3-2-12- محترف، دارای مهارت. برخی ضروری است برخی باشد بهتر است اما اجمالا مومن یک مهارتهایی دارد، اینجور نیست که کلا هیچ مهارتی نداشته باشد.
فن خطابه، رانندگی، تزریق آمپول و سرم
3-2-13- لذت حلال (تفریح، بهره از نعمتهای دنیایی، خوردنیها، آشامیدنیها،...)
تفریح، آخر هفته، سریال، تعطیلات، تفریح، سفر، سینما، اعتیاد، گردشگری، مرخصی
4- ملاکهای اولویتبندی موضوعات
4-1- اهمیت از منظر دین
4-2- اثرگذاری، بالا و پایین تحولات موضوع چه میزان اثر دارد؟ تحولش تحول مهمی است یا نه؟
4-3- تغییرپذیری، چقدر امکان عملی تغیر در آن فراهم است و مجله چقدر توان تغییر در آنرا دارد؟
4-4- حرف داشتن ما
4-5- اهمیت برای مخاطب
4-6- گستره مخاطب مبتلا
5- گامهای محتوایی پرداختن به موضوعات مربوط به سبک زندگی:
5-1- تعریف موضوع، ترسیم چارچوبها، عناصر و مفاهیم در پرداختن به موضوع
5-2- تدوین منظومه مفاهیم پیوسته، مرتبط، هم حکم و شبیه
5-3- مطالعه توصیفی از وضع موجود موضوع و نگرش موجود به آن در ایران و تطبیق با جوامع دیگر
5-4- بررسی تاریخچهی موضوع و تعینهای گوناگون آن و روند تحولات آن (هماهنگ با بخش تاریخ) نقد ادبیات موجود در زمینه موضوع، مشخصا در رسانههای مروج سبک زندگی
5-5- مرور ادبیات موضوع در قرآن، سیره و احادیث، مفاهیم تعریف کننده، آسیبشناسی، ریشهیابی و یافتن علل و زمینهها، صورت آرمانی موضوع، راههای اصلاح
5-6- استخراج مبانی فلسفی وضع موجود موضوع و مقایسه تطبیقی با مبانی متفاوت
5-7- بررسی موضوع از منظر فقه با اهتمام به فقه اداره کننده و نظامساز
5-8- تعیین وظایف حکومت و نهادها در اصلاح موضوع (هماهنگ با بخش گزارش تحلیلی) و ضعفهای موجود نهادها و ارائهی پیشنهاد برای اصلاح در نهادها
5-9- استخراج مسائل قابل طرح در علوم انسانی در راستای اصلاح وضع موجود و نیز نقد نسبت فعلی علوم با موضوع مورد بررسی
5-10- ارائه تکنیکها و روشهای کاربردی در موضوع
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.