امیدواری بهعنوان موتور محرک انسان در فعالیتهای فردی و اجتماعی او از اهمیت بسزایی برخوردار است. چرا که اگر امید را در فعالیتهای انسانی حذف کنیم، در نهایت فعالیتی باقی نمیماند. انسان همواره با امید رسیدن به هدف دست به اقدام میزند. در فعالیتهای اجتماعی آنچه اجتماع انسانی را به حرکت وا میدارد، امید رسیدن به مطلوب است.
در این حرکت کافی است که امید از این جماعت گرفته شود. نتیجه چه خواهد بود؟ بسیار واضح است، دیگر شاهد هیچ فعالیتی نخواهیم بود.
انقلاب اسلامی در ایران بهعنوان حرکت اجتماعی مردم ایران که تمامی اقشار مردمی را با خود همراه کرد، توانست هدف و آرمان واحدی را در مردم ایجاد کند و در کنار آن امید را در دلهای آنان برای رسیدن به هدف بهوجود آورد، و به همین علت پیروز شد. چرا که اگر هدفی مطلوب دیده شد اما امیدی برای رسیدن به آن در دلها نباشد، هیچ حرکتی بوجود نخواهد آمد.
از آنجا که انقلاب اسلامی با شروع حرکت خود و ابراز آرمانها و اهدافش، مسیری را ترسیم کرد که دیگر در آن مسیر اجازه هیچ تصرفی را از طرف هرچه غیر از ولایتالله در سرنوشت خود نمیداد، لاجرم دوستان و دشمنان در مقابل آن شکل گرفتند، که اثرات آنرا بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب مشاهده نمودهایم.
انقلابی که منفعت بسیار بالایی را برای برخی از بین برده، و در نظام قدرت بینالملل تغییر ایجاد کرده است. از آنجا که اهداف مطرحشده از سوی این انقلاب محدود به زمان و مکان خاصی نبوده و بهعلاوه در دل دلبستگان به این حرکت، نور امید را ایجاد کرده بود، نتیجهی منطقی این انقلاب، محدود نبودن انقلاب برای زمانی خاص و استمرار حرکت است، و معنی دیگر آن نابودی و فروپاشی طبقهی خاصی از صاحبان قدرت و ایجاد و تثبیت طبقهی جدیدی در نظام قدرت بینالملل است.
اولین نتیجهای که در ابتدای این امر بهدست میآید, مقابله با این حرکت برای نابودی و توقف آن است. اما چگونه؟
از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون مشکلات و فتنههای بسیاری را علیه این انقلاب شاهد بودهایم، اما از اساسیترین کارها و اهدافی که دشمن برای نابودی این انقلاب ترسیم کرده، خاموش کردن نور امید در دلهای دلبستگان به این حرکت است، که میتوان این امر را دکترین نظام سلطه در برخورد با انقلاب اسلامی دانست.
الف- اهداف دشمن از القاء ناامیدی
1) متوقف کردن فعالیتهای مردم1
مردم ایران از آنجا که دلبسته به این انقلاب و این حرکت الهی هستند, در طی این سی و یک سال همواره ثابت کردند در زمانی که انقلاب به حضور آنان نیازمند است، همواره در صحنه حاضرند، از این رو یکی از بزرگترین موانع دشمن در سلطه بر جمهوری اسلامی و قدرت ایستادگی جمهوری اسلامی در برابر آنها همین حضور و پشتوانهی مردمی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی در تمام زمینهها است، به همین دلیل است که دشمنان میخواهند با ناامید کردن مردم ایران، به هدف خود؛ یعنی از کار انداختن حرکت انقلابی مردم دست یابند.
بعد از انقلاب اسلامی ایران تحول عظیمی در ارائهی الگوی مبارزه در منطقه صورت گرفت، چرا که انقلاب اسلامی بهعنوان حرکتی مبارزاتی که دارای نظام فکری اسلامی است و خود را مولود اسلام میداند در جهان اسلام و کشورهای جهان مطرح گردید، لذا انقلاب اسلامی به نقطهی عطفی در حرکتهای مبارزاتی مسلمانان تبدیل شد و ناخودآگاه ایران به مرکز مبارزین اسلامگرا تبدیل گردید. اولین ثمرات این امر در لبنان و فلسطین به خوبی قابل درک و شهود است. همین امر باعث گردید که دشمن از قرار گرفتن ایران در مرکز مبارزات ضد استکباری احساس خطر کند.
از آنجا که اساس قدرت جمهوری اسلامی، قدرت مردمی اوست، دشمن برای اینکه بتواند مردم را از حضور در صحنه خارج کند، به ناامید کردن مردم روی آورد. با ناامید شدن مردم ایران دشمن به هدف خود خواهد رسید و آن هم این است که مردم ایران صحنه را خالی خواهند گذاشت و از میدان مبارزه عقبنشینی خواهند کرد و در نهایت ارکان نظام اسلامی خرد خواهد شد.
دشمن برای اینکه بتواند از حضور مردم در عرصههای مختلف انقلاب جلوگیری کند این سه هدف را مورد توجه قرار داده است: اولا به دنبال از بین بردن نشاط مردم است، که در ادامه روشهایی که دشمن برای رسیدن به این منظور بهکار میگیرد، عنوان خواهد گردید، ثانیا میخواهد تحرک مردم در هر زمینهای که مشغول فعالیت هستند را بگیرد، ثالثا کاری کند که مردم به کار و تلاش پشت کنند، هنگامی که مردم یک کشور روحیه کار و تلاش نداشته باشند، همواره در رقابت با دیگر کشورها عقبافتاده خواهند بود و نخواهند توانست بر سرنوشت خود حاکم شوند، خصوصا در عرصه علمی که اگر روحیهی کار و تلاش از بین برود استقلال و حاکمیت آن کشور به مرور زمان از بین خواهد رفت، چرا که اساس اقتدار یک کشور اقتدار علمی آن کشور است، به همین خاطر است که دشمن به دنبال ناامید کردن مردم میرود تا به اهداف سه گانهای که در بالا به آن اشاره شد برسد تا در نهایت اقتدار کشور را از بین ببرد.
2) منحرف کردن و دلسرد کردن مردم2
اساس فکر و درونمایهی فرهنگی مردم ما بر مبنای اسلام است، لذا اگر دشمن بخواهد که مردم را از مسیر انقلابی و اسلامی خود دور کند و آنان را با ناامید کردن از تحرک بازدارد باید بتواند آنان را نسبت به اسلام و انقلاب و قرآن دلسرد و آنان را از این مسیر منحرف کند.
3) کاهش اقتدار جمهوری اسلامی3
هدف دیگری که دشمن در ناامید کردن مردم دنبال میکند، کاهش اقتدار جمهوری اسلامی است. از آنجا که اساس اقتدار یک کشور در حوزههای مختلف به حضور و مقبولیت مردمی آن کشور بستگی دارد، دشمن برای از بین بردن این اقتدار، امید مردم را هدف میگیرد.
این هدف، خود از طریق دستیابی به دیگر اهداف محقق خواهد شد. که اساس این اهداف عبارتند از: نابود کردن اعتماد به نفس ملی، از بین بردن وحدت و انسجام ملی، به حاشیه راندن دستاوردهای جوانان ایرانی و دستاوردهای جمهوری اسلامی در حوزههای مختلف.
اعتماد به نفس، امیدواری و وحدت ملی مقولههای مرتبط با یکدیگر میباشند که در صورت ضربه وارد شدن به هر یک، دیگر مقولهها نیز دچار آسیب جدی میشود.
4) توسعه سلطه
دشمن با ناامید کردن مردم، آنها را رها نخواهد کرد، چرا که قصد سلطه بر آنها را دارد. دشمن با قطع رابطهی فکری و عقیدتی بین مردم و آرمانهای انقلاب و اسلام و بازداشتن مردم از این مسیر، آنان را به مسیری که خود میخواهد میکشاند، از جمله اهداف دشمن در ناامید کردن مردم، توسعهی سلطهی خود بر دیگر افراد است، آن هم سلطه بر تواناییها و استعدادهای مردم و همچنین سلطه بر افکار و آرا و جهتگیریهای فکری آنان.
ب- روشهای دشمن برای ناامید کردن مردم
آنچه بسیار مهم است، روشهایی است که دشمن در رسیدن به اهداف فوق دنبال میکند، برای بالا بردن بصیرت، علاوه بر شناخت اهداف و اغراض دشمن در این مقوله، شناخت روشهایی که در رسیدن به این امر دنبال میشود از اهمیت بسزایی برخوردار است.
اساس روشهایی که دشمن در ناامید کردن مردم دنبال میکند عبارتند از: دروغپراکنی، شایعهسازی، اغراق، تحقیر، ترویج فساد، از بین بردن آرامش و از بین بردن اعتماد.
1- دروغپراکنی، شایعهسازی و اغراق4
از جمله روشهایی که دشمن برای ناامید کردن مردم استفاده میکند دروغپراکنی و شایعهسازی است که با ترویج و گسترش آن اذهان عمومی مشوّش میشود، در نهایت پس از گذشت مدتی که این اخبار کذب در جامعه رواج پیدا کرد، حتی درصورتی که کذب بودن آن مشخص شد، دشمن به همین مقدار که توانسته روح ناامیدی را در جامعه حاکم کند، موفقیت کسب کرده است. اما دشمن اساس این فعالیتها و دروغپراکنیها را از طریق رسانههایی که در دست دارد انجام میدهد.
دشمن در پی القاء ناتوانی مسئولین جمهوری اسلامی در انجام کارها، عدم توانایی نظام اسلامی در برآوردن نیازهای مردم، خلاف واقع جلوه دادن پیشرفتها و خدمات جمهوری اسلامی، وجود اختلاف عمیق بین مسئولین جمهوری اسلامی، دروغپراکنی و شایعهسازی نسبت به اوضاع اقتصادی کشور، بازگشت جمهوری اسلامی از آرمانهای خود، هزیمت فرهنگی کشور، وجود فساد گسترده در کشور، دروغپراکنی و شایعهسازی نسبت به مسئولین کشور، ایجاد تردید و نگرانی نسبت به وضعیت آیندهی کشور با ترسیم آیندهای تیره و تار، ایجاد شک و بدبینی در مورد تواناییهای کشور و در نهایت بزرگنمایی ضعفها و القاء عدم کار و فعالیت در قسمتهای مختلف کشور است.
بهعنوان مثال قبل از انتخابات اخیر ریاست جمهوری، با دروغ پراکنیهایی که نسبت به فعالیتهای دولت انجام گرفت، دولت کاملا ناکارآمد معرفی میشد و مشکلات کشور بسیار بزرگتر از حد واقعی آن جلوه داده میشد. بعد از انتخابات نیز در کنار سایر اقدامات همچون شعار تقلب گسترده در انتخابات، اتهامات دیگر که به نظام جمهوری اسلامی زده میشد از جمله قتل و تجاوز در همین راستا قرار داشت.
2- تحقیر5
از اساسیترین روشهایی که دشمن برای ناامید کردن ملت ایران مورد استفاده قرار میدهد تحقیر ملت ایران و فعالیتهای آنان و فرهنگ اعتقادات مردم است. در توضیح این روش یعنی تحقیر میتوان به فعالیتهای ذیل که توسط دشمن صورت میگیرد اشاره کرد:
تحقیر خدمات، تلاشها، پیشرفتهای جمهوری اسلامی، تحقیر فعالیتهای مختلفی که توسط مردم انجام میگیرد یا توسط مردم تولید میشود از جمله فعالیتهای هنری (البته گاهی این تحقیر با اغراق در فعالیتی دیگر که مضمون غیراسلامی دارد انجام میپذیرد، بدین صورت که فعالیت هنری جوان انقلابی و ایرانی را منزوی کرده، اصلا مطرح نمیکنند. و بهجای آن, فعالیت دیگری را که جنبهی هنری پایینتری دارد، در بوق و کرنا میکنند که عجب کار خارقالعادهای است!) عدم پذیرش آثار هنری با ارزش که مفهوم انقلابی دارد در مجامع بین المللی که برای منزوی کردن اینگونه فعالیتها صورت میگیرد. تحقیر فعالیتهای علمی کشور با هر ترفندی که ممکن باشد، با بیان اینکه این فعالیت علمی از خودشان نیست و از دیگر کشورها گرفتهاند یا فلان کشور تکنولوژی را به آنان داده است و...، تحقیر آرمانها و اهداف جمهوری اسلامی، تحقیر فرهنگ اسلامی ـ ایرانی، تحقیر دستاوردهای انقلاب در داخل یا دستاوردهای خارج از کشور.
برای مثال در این مورد میتوان ساخت فیلمهایی که در هالیوود علیه اعتقادات و رفتار ایرانیان و مسلمانان صورت میگیرد، اشاره کرد؛ فیلم بدون دخترم هرگز، یا فیلم سنگسار ثریا.
3- ترویج فساد6
هنگامی که یک فرد سالم با فساد گسترده در جامعهی خود مواجه شود، از خود و جامعهی خود ناامید خواهد شد. دشمن سعی دارد با ترویج فساد در جامعه، هم درسطح مسئولان آن جامعه و خواص آن جامعه و هم در سطح عامهی مردم، روحیهی یأس و ناامیدی را تزریق کند، تا شرایط را برای حاکمیت خود فراهم سازد.
دشمن با ترویج فساد در جامعه، توان فکری و فرهنگی آن جامعه را میگیرد، هنگامی که مردم آن جامعه وارد عرصهای شوند، از آنجا که توان آنها تحلیل رفته است، در انجام فعالیت امیدی نخواهد داشت. حضور مردم در عرصههای مختلف روز به روز کمرنگتر خواهد شد و شرایط برای حاکمیت ارزشهای دشمن و نظام فکری دشمن مهیا خواهد گشت.
ترویج فساد در سطح مسئولین کشور در دو بُعد اقتصادی و اخلاقی است. جامعهای که مسئولین و خواص آن جامعه فاسد باشند، امید مردم آن از بین خواهد رفت، مسئولینی که دیگر با اهداف و آرمانهای آن کشور تضاد پیدا کردهاند، خود مروج فساد در کشور خواهند بود. به هر نحو ممکن، دشمن به دنبال این هدف است. دشمن به دنبال مشغول کردن جوانان کشور به مسائل شهوانی است تا بتواند با کم کردن ارادهی آنها و تأثیر در روحیهی امید آنان، به اهداف خویش نائل شود.
4- از بین بردن آرامش7
در شرایط آرامش، روحیهی کار و فعالیت افزایش خواهد یافت، چرا که آرامش از جمله شرایط لازم برای امیدواری است. هنگامی که آرامش در سطح جامعه از بین برود، در شرایطی که آرامش خیابانها از بین برود، آیا امیدی برای فعالیت در آن جامعه وجود خواهد داشت؟ اولین تأثیری که عدم آرامش در جامعه دارد، از بین رفتن نشاط کار در آن جامعه است. چرا که کار در زمانی انجام میپذیرد که امیدی وجود داشته باشد.
یکی دیگر از کارهایی که دشمن برای از بین بردن آرامش در جامعه انجام میدهد، ترویج انحرافات عقیدتی و رفتاری در آن جامعه است. آنچه یک فرد را در مسیر رشد و تعالی کشور پایبند مینماید، ثبات عقیدتی است که او را در شرایط مختلف استوار نگه میدارد. در شرایطی که جامعه دچار اعوجاج فکری و انحراف عقیدتی است، آرامش از بین خواهد رفت؛ چراکه انسان بین عقاید خود و نظام عقیدتی حاکم بر افراد جامعه و حکومت تضاد خواهد دید، لذا کار در آن جامعه برای او بیمعنی خواهد بود؛ چراکه عقیدهای برای کار در آن جامعه را ندارد چه رسد به امید!
بارزترین نمونهای که برای این موضوع میتوان نشان داد، اغتشاشات بعد از انتخابات بود که چند ماه فضای کشور را تحت تاثیر قرار داد. همینطور مقدمات این اغتشاشات که با هجمه به اصول اعتقادی و مباحث عقیدتی سعی در سست کردن اصل ولایت فقیه در اذهان مردم را داشت.
5- از بین بردن اعتماد8
از بین بردن اعتماد در جامعه، از جمله روشهای دشمن در ایجاد ناامیدی است، چرا که اعتماد در یک جامعه باعث ایجاد وحدت و همدلی در فعالیتها خواهد بود و در چنین شرایطی افزایش روحیهی کار و فعالیت، فزاینده خواهد بود. اما در شرایطی که روحیه اعتماد و همکاری در جامعه از بین رفته باشد، رقابت کاذب بین افراد شکل خواهد گرفت و افراد همدیگر را به عنوان رقیبی میبینند که باید دیگری حذف شود تا آنها باقی بمانند، تنازع برای بقا!
حال سؤال اینجاست که در چنین شرایطی میزان امید در جامعه برای کار، چقدر خواهد بود؟ در ناامید کردن مردم، دشمن با از بین بردن اعتماد مردم نسبت به یکدیگر و از بین بردن اعتماد مردم نسبت به مسئولین، روحیهی کار و فعالیت را از جامعه سلب میکند و در کنار آن، شرایط را برای دیگر اهدافش آماده میسازد.
حوادث تروریستی که در سال گذشته در استان کردستان و سیستان بهوجود آمد، برای این بود که بتواند اعتمادی که بین اهل سنت و شیعه وجود دارد از بین برود و این دو را به یکدیگر بدبین کند تا میوههای آن را در تفرقه و عدم انسجام بچیند.
ج - ابزار دشمن در ناامید ساختن مردم
کلیهی ابزارهایی که دشمن در این خصوص استفاده میکند، باید یک ویژگی ممتاز داشته باشد و آن هم تأثیرگذاری آن بر فکر و ذهن افراد است. از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
برخی نویسندگان نفوذی، رسانههای شایعهساز و ترویجدهندهی فساد، رسانههای غافل و بیبصیرت داخلی، مسئولین نادان و غافل و ...
1) قلم بهدستان مزدور و نفوذیها9
دشمن برای به ثمر نشاندن فعالیتها و برنامههای خود از ابزارهایی استفاده میکند که یک از آنها قلم بهدستان مزدور و رسانههای وابسته به دشمن و نیز نفوذیهایی است که در غالب افراد خودی، در جمع ملت حضور پیدا میکنند تا در زمان مقتضی بتوانند شرایط لازم را برای ضربه زدن دشمن فراهم آورند.
2) رسانهها10
از مهمترین ابزار دشمن برای ایجاد ناامیدی در مردم و افکار عمومی و در سطح بالاتر برای هجمهی فرهنگی و روانی رسانهها هستند.
3) مسئولین نادان و غافل11
مسئولینی که بدون توجه به عواقب یک موضوع آنرا در جامعه طرح میکنند یا اختلاف سلیقهای در یک کار را رسانهای میکنند اگر خائن نباشند غافل و نادان هستند.
پی نوشت:
1- 70/5/30 سخنرانی در اجتماع بزرگ مردم خرمآباد
73/3/17 بیانات در دیدار با مردم «یاسوج»
76/7/24 بیانات در اجتماع با شکوه مردم کرج
2- 81/5/5 بیانات در دیدار اعضای ستادهای نماز جمعهی سراسر کشور
84/6/11 بیانات در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام بهمناسبت مبعث فرخندهی پیامبر مکرم اسلام
3- 71/5/21بیانات در دیدار وزیر، معاونین و رؤسای مناطق آموزش و پرورش سراسر کشور
79/1/6 بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت رضا (ع) در مشهد مقدّس
84/11/18 بیانات در دیدار پرسنل نیروی هوایی
4- 77/7/15 بیانات در دیدار جمعی از جهادگران جهاد سازندگی
79/1/6 بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت رضا (ع) در مشهد مقدّس
5- 69/19/1 پیام تسلیت به آقای سید حسن معین شیرازی جزایری به مناسبت درگذشت والد ایشان
88/3/14 بیانات در بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره)
6- 78/9/22 بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران
88/9/22 بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون
7- 82/8/23 بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران
88/9/22 بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون
8- 85/8/20 دیدار با مردم شاهرود
9- 84/1/19 بیانات در دیدار عمومی مردم قم
10- 83/2/28 بیانات در جمع کارکنان سازمان صدا و سیما
11- 79/1/6 بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت رضا (ع) در مشهد مقدّس
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.