کتب «بررسی و نقد تئوری های انقلاب اسلامی ایران» در سه جلد منتشر شد.
جلد سوم از مجموعه تئوریهای انقلاب، با عنوان «بررسی و نقد تئوریهای انقلاب اسلامی ایران؛ تئوری تدا اسکاچ پل» تألیف حجت الاسلام والمسلمین دکتر احمد رهدار توسط انتشارات معارف منتشر شد.
حجت الاسلام رهدار در گفتوگو با خبرنگار سوره درباره انتشار این مجموعه گفت: ایدهی اولیهی این مجموعه برآمده از همایش «نقد و بررسی نظریهپردازی غرب در مورد انقلاب اسلامی ایران» (پاییز 83-قم) بوده و کار اولیهی پژوهش، در مقالات این همایش و با دغدغه نقد و بررسی تئوریپردازی اندیشمندان غربی در زمینه انقلاب اسلامی ایران پیگیری شد. کتابهای این تئوریپردازان جزء منابع اصلی در زمینهی انقلاب اسلامی میباشد که بسیار مورد ارجاع قرار میگیرند. از نظر ما این منابع مخدوش بوده و باید مورد نقد و بررسی قرار گیرند. این کار توسط نهاد مقام معظم رهبری پیگیری شد و اول قرار بر این بوده است که همه مطالب یک کتاب شوند ولی در سه جلد در نشر معارف منتشر یافت.
دکتر رهدار با اشاره به علل پرداختن به اسکاچ پل گفت: از یکسو در زمانی که انقلاب اسلامی رخ میدهد مورد توجه ترین نظریههای انقلاب، نظریهی پساساختارگرایی و در این زمینه شخص شاخص پساساختارگرایی خانم تدا اسکاچ پل بوده است. به لحاظ اهمیت خانم اسکاچ پل، از جدیترین نظریهپرداز انقلاب بودند حتی مهمتر از هاناآرنت.
وی درباره تئوری اسکاچ پل اظهار داشت: از سوی دیگر به تصریح خود اسکاچ پل، انقلاب اسلامی تئوری ایشان را نقض کرده است. ایشان در تئوریهای انقلاب یک فرمول عام میدهند و میگویند همهی انقلابهایی که در جهان بوجود میآید از این فرمول پیروی میکنند. اصلیترین سخن وی این است که «همهی انقلابها میآیند نه اینکه ساخته شوند». به این معنا که نقش ارادهها، مکتبها و رهبری را در ایجاد انقلاب صفر میداند. اسکاچ پل حدود 2 سال بعد از انقلاب اسلامی ایران در مقالهایی تاکید میکند که اگر چه نظریه من همچنان پابرجاست و میگویم که انقلابها میآیند نه اینکه ساخته میشوند، ولی استثناء انقلاب اسلامی ایران نیامد، بلکه ساخته شد. او تاکید میکند که ایدئولوژی شیعه، رهبری امام خمینی(ره) و همراهی حداکثری مردم، این انقلاب را ساخت.
حجت الاسلام رهداربا اشاره به دو علت اهمیت اسکاچ پل گفت: یکی اینکه وی مهمترین نظریهپرداز انقلاب اسلامی بود و دیگر اینکه خود صاحب تئوری اعتراف دارد به اینکه انقلاب اسلامی ایران نقضکنندهی تئوری او بوده است.
وی ادامه داد: اسکاچ پل معتقد است که انقلاب اسلامی ایران یک استثناء میباشد به این معنا که نظریهی پساساختگرای او همچنان درست میباشد و مانند قوانین کلی که ممکن است یک استثناء داشته باشد، نظریهی او هم شامل آن میشود. بنده در این کتاب گفتهام که اینگونه نیست که یک قانون عامی باشد و از استثنایی هم برخوردار باشد بلکه اساسا تئوری اسکاچ پل تئوری نیست که بتواند انقلابهایی همانند انقلاب اسلامی ایران که از جنس انقلاب دینی و بعثت انبیاء است را تحلیل کند. لذا هر انقلاب دینی دیگری هم بوجود بیاید تئوری اسکاچ پل نمیتواند تحلیل کند همچنان که قادر نیست جنبشهای شیعی مانند حزبالله لبنان را مورد تحلیل قرار دهد.
حجت الاسلام دکتر رهدار در توضیح رویه کتاب گفت: تئوری اسکاچ پل در سه سطح ملی، منطقهایی و جهانی طرح میشود و بنده معتقدم در هر سه سطح تئوری ایشان در مورد انقلاب اسلامی عقیم میباشد. در پایان کتاب بحثهای اثباتی در این زمینه مطرح شده که اگر نظریهی اسکاچ پل قادر به تحلیل انقلاب اسلامی ایران نیست با چه مکانیزمی و چگونه میتوان این انقلاب را تحلیل کرد و شناخت.
پیشتر از این مجموعه، دو کتاب دیگر هم منتشر شده است. «بررسی و نقد تئوریهای انقلاب اسلامی ایران: تئوری یروان آبراهامیان و جان فورن» نوشته عبدالرسول یعقوبی و ابوذر مظاهری جلد اول از این مجموعه می باشد. همچنین تحلیل نیکی کدی و میشل فوکو از انقلاب اسلامی به عنوان دفتر دوم منتشر شد. «بررسی و نقد تئوریهای انقلاب اسلامی ایران: تئوری نیکی آر.کدی و میشل فوکو»نوشته حجتالاسلام دکتر مهدی ابوطالبی و حجتالاسلام رضا رمضاننرگسی است که از سوی معاونت پژوهشی دانشگاه معارف اسلامی و دفتر نشر معارف در ماه جاری منتشر شده است.
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.