به طور کلی ما در ایران در زمینه نظریهپردازی در ادبیات ضعیف عمل کردهایم و نظریهپرداز ادبی قابل توجهی نداریم. البته برخی استثناءها مثل مرحوم زرینکوب و برخی استادان قدیمی و جدید را میتوانیم نظریهپرداز بدانیم اما به طور کلی در این حوزه بسیار فقیریم و این اتفاق به ویژه در حوزه طنز وضعیت وخیمی دارد.
به گزارش مهر، محمدعلی علومی در ادامه با اشاره به اثر پژوهشی تازه خود در زمینه طنز گفت: سالها قبل بنابر توصیه عمران صلاحی که از من میخواست بر روی طنزهای تولید شده در کشور نقد بنویسم، کاری را شروع کردم که به بررسی طنز ایران از مشروطه به بعد میپرداخت و به بررسی زمینههای تولید و تدوین آن در دورههای تاریخی مختلف میپرداخت و حاصل این پژوهش به تازگی در قالب کتابی آماده شده است.
وی افزود: در این اثر با کاوش در درون طنزهای منتشر شده مکتوب و مطبوعاتی در دروان پهلوی و پس از مشروطه به دنبال این بودم که از درون مطالب موجود در آنها دریابم چه چیزی باعث شد که مشروطه پدید آید و حوادث پس از آن رقم بخورد.
نویسنده رمان سوگ مغان ادامه داد: این کتاب با بررسی بخشی از رمان حاجی بابای اصفهانی با ترجمه میزا حبیب اصفهانی شروع میشود و در ادامه به بررسی دورههای تاریخی مختلف طنزنویسی در ایران میپردازد و چهرههای طنز پردازی ایران و فعالیتهایشان از جمله علیاکبر دهخدا را نیز مستقلا مورد بررسی قرار میدهد.
علومی با تاکید بر اینکه این اثر تنها گردآوری طنزهای نوشته شده در ایران آن هم در برهههای مختلف تاریخی نیست گفت: نقد و بررسی زمینه ظهور این آثار مهمترین هدف از تالیف این کتاب بوده است.
این طنزپرداز و منتقد ادبی تصریح کرد: اشتباه است که فکر کنیم طنز تنها حاصل نبوغ فردی است و آثار برجسته شاعرا و نویسندگان طنزپرداز ایران نیز تنها بر پایه نبوغ فردی نوشته شده. البته من نبوغ آن افراد را رد نمیکنم اما قطعا زمینههای اجتماعی و شرایط کشور نیز در خلق آنها بیتاثیر نبودهاند. به طور طبیعی وقتی که استبداد هزاران ساله در معرض نابودی قرار میگیرد و زندگی روستایی در حال تبدیل شدن به زندگی شهری است، این نوع از زندگی رفته رفته تمایل برای ایجاد مشروطه را فراهم میسازد و در پی آن آثاری هم خلق میشود که سمت و سویش به سمت تمایلات مردم و خواسته حقیقی آنهاست و آثار افرادی مانند دهخدا و نسیم شمال و...نیز در همین رابطه نوشته میشوند.
علومی تاکید کرد: در این پژوهش دورههای مختلف تاریخ اجتماعی ایران با آثاری از نویسندگان بزرگ کشور گردآوری شده است. البته باید تاکید کنم که این اثر صرفا رویکرد اجتماعی و و سیاسی به طنز ندارد بلکه نمونههایی مانند داستان «زنجیر» بهرام صادقی هم در آن است که رویکرد هستیشناسانه به طبیعت را در قالب طنزآمیز بیان کرده است.
علومی همچنین در پاسخ به سوالی درباره تالیف رمان نیز گفت: فعلا در انتظار انتشار رمان «دیو سپید پای در بند» از سوی بنیاد ادبیات داستانی هستم و کار دیگری ندارم.
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.