یکی از بستگان، دوستان، آشنایان یا همسایههای خود را که چندان دلِ خوشی از او ندارید، انتخاب کنید، تصور کنید که از دنیا رفته است. چهرهی او را پس از مرگ تصور کنید، به نظرتان چه شکلی پیدا کرده است؟
چهره را به صورت روشن به یاد بیاورید. دستهای او را نیز به صورت کامل تصور کنید؛ رنگ پوستش را در تصویر ذهنیتان خوب ببینید، آیا تغییری کرده است؟ سایر اعضای او را تکتک وارسی نمایید، به صورت شفاف و رنگی، گوشها، پنجهی پا، پنجهی دست، پوست سر و سایر اعضا را خوب تصور کنید.
دهانتان را به پوست سر، کف پا، گوشها یا دستهایش نزدیک کنید، زبانتان را به بدن او بزنید، دندانهایتان را یکی از این اعضا بگذارید، با دندان گوشت او را به دهان بگیرید، اندکی فشار دهید، حال فشار را رفتهرفته بیشتر کنید، آنقدر فشار دهید تا تکه گوشتی که به دهن گرفتهاید جدا شود و در دهانتان بماند، حال شروع به جویدن کنید، خوب بجوید، شکل گوشت جویده شده در دهانتان را تصور کنید که با بزاق دهان و خون خودش خوب مخلوط شده است، حال آنرا ببلعید... میتوانید لقمههای بعدی را میل کنید
«ولا یغتب بعضکم بعضاً، ایحب احدکم ان یأکل لحم اخیه میتاً، فکرهتموه»2
این غذای آماده و معمولی است که بسیاری از ما روزی چند باز از آن تناول میکنیم و بعد میخوابیم، این غذا، بیان عیب و بدی کسی است که واقعاً آن بدی در او هست، این غذا بیان بدی کسی است که ما جلوی رویش هم همان عیب را میگوییم، این غذا همان سخنی است که صاحبش دوست ندارد شما آن را برای دیگران نقل کنید. این غذا همان غذایی است که بعضی از ما ممکن است در طول یکروز، بیش از ده یا بیست وعده از آن تناول کنیم. به نظر شما خوردن این غذا چه پیامدهایی در بهداشت فردی و اجتماعی دارد؟ «و من اعرض عن ذکری، فان له معیشتاً ضنکاً»3
پی نوشت:
1- « ان الذین یأکلون اموال الیتمی ظلماً انما یأکلون فی بطونهم ناراً» نساء 01
2- حجرات 21
3- طه421
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.