X

تاجرشاه در اصفهان

تاجرشاه در اصفهان -
امتياز: 4.8 از 5 - رای دهندگان: 4 نفر
 
تاجرشاه در اصفهان
تاریخچه‌ی مطالعات شرق شناسی در صفویه

طرح مسئله
 در روند تاریخ ایران در دوران اسلامی، پیدایش دولت صفوی منشأ تغییرات عمده‎ای در حیات اجتماعی شد و از لحاظ سیاسی و فرهنگی، تحولات عمیقی را در جامعه ایرانی ایجاد کرد.

به همین دلیل این دوره از تاریخ ایران دارای اهمیت بسیاری است و زمینه‎ی پر رونقی برای تحقیقات صفوی ایجاد کرده است. واقعیت این است که صفویه‎شناسی بیشتر در بیرون از مرزهای ایران شکل گرفته است. اما پژوهش‎های صفوی آن‎گونه که باید و شاید هنوز مورد یک بررسی جامع واقع نشده‎اند. در این مقاله سعی شده است تا با بررسی تاریخچه‌ی مطالعات صفوی در غرب به شناخت منابع مهم دوره‎ی صفویه که از سوی غربیان انجام گرفته، نائل شویم.

مقدمه
 با ظهور ایران صفوی به عنوان قدرتی جدید در دنیای اسلامی و درگیری سیاسی و عقیدتی آن با دولت عثمانی، ایران مورد توجه اروپاییان قرار گرفت. رسیدن ایرانیان به مرزهای طبیعی خود، و در بعضی زمان‌ها به ویژه در دوره ی پادشاهی شاه عباس بزرگ و نادر به مرزهای دوران ساسانیان، به ایران شکوه و جلال پیشین را باز داد که این مسئله برای اروپاییان که به گونه‌ای سخت در معرض خطر دولت عثمانی بودند، بسیار گران‌بها و ارزشمند شمرده می‌شد؛ به گونه‌ای که دوراندیشان مردم در آن دیار، دولت صفوی را مایه نگهداری خویش و نعمتی برای خود می‌پنداشتند. اهمیت تاسیس دولت صفوی در ایران سبب پیدایش دیدگاه‎های گوناگونی درباره‎ی آن شده و زمینه را برای تحقیقات صفوی ایجاد کرد.

واقعیت این است که صفویه‎شناسی بیشتر در بیرون از مرزهای ایران شکل گرفته است. اما پژوهش‎های صفوی آن‎گونه که باید و شاید هنوز مورد یک بررسی جامع واقع نشده‎اند.

پژوهش‎های صفوی جدای از مطالعات ایران‎شناسی نیستند. از همان سال‌های آغازین فرمانروایی صفویان، به دلیل تحولات چشم‌گیر در حوزه‌ی اروپایی و نیز به دلیل ورود ایران به عرصه مناسبت‌های منطقه‎ای و جهانی، ایران عصر صفوی یکی از مهم‌ترین کانون‌های توجه غربیان شده بود. حجم آثار فراوانی که درباره‎ی ایران عصر صفوی نوشته شده، مؤید این مطلب است. طی این دوران، اروپاییان افزون بر نشان دادن گرایش تدریجی به ایران‎شناسی، به شناخت جامعه صفوی نیز توجه کردند. شاید بتوان گفت نخستین صفویه‎شناسان اروپایی، همان جهان‌گردان و سیاحانی بودند که مشاهدات و مطالعات خویش را درباره‎ی ایران عصر صفوی تألیف کردند. مهم‌ترین ویژگی آثار اروپایی مربوط به صفویان، افزایش دانش آنان درباره‎ی تشیع و روند تحولات آن بود. صفویه‎شناسی اروپایی از روند یکسانی پیروی نکرده است. از آنجا که کشورهای مختلف اروپایی با انگیزه‎های متفاوت به تحقیقات ایرانی می‎پرداختند، تحولات داخلی این کشورها و مناسبت‌های بین‌المللی آن‌ها بر تحقیقات اروپاییان تأثیر می‌گذاشت. سده بیستم میلادی دوران شکل‎گیری جریان‌های مختلف صفویه‎شناسی در اروپا و سپس گسترش آن به سایر مناطق غربی به خصوص ایالات متحده‌ی آمریکا بود. در نیمه‌ی اول سده بیستم میلادی، دست‎کم می‎توان دو حوزه‎ی عمده تحقیقات صفویه‎شناسی اروپا را در انگلستان و آلمان سراغ گرفت. انگلستان تحت تاثیر عقب‎نشینی خود از مستعمرات و استقلال هندوستان، انگیزه‎ی قوی ایران‌شناسی خود را از دست داد؛ البته مطالعات ایرانی و صفوی در دانشگاه کمبریج و دانشگاه هلند تحت تاثیر براون و مینورسکی انجام می‎شد. در همین دوران، محققانی در آلمان، فرانسه و ایتالیا نیز به تحقیقات صفوی اشتغال داشتند.1 کارهای دیگری نیز علاوه بر این مطالعات در زمینه‌ی صفویه‎شناسی صورت گرفته است، از جمله دایره‌المعارف ایرانیکا که شماری از متخصصان ایران عصر صفوی آثار خویش را در آن منتشر کرده و می‎کنند و هم‌چنین برپایی کنفرانس‎های صفویه‎شناسی است.

سفرنامه‎ها
 سفرنامه‎ها یکی از منابع مهم و ارزشمند درباره‎ی گذشته‎ی هر جامعه محسوب می‎شوند که برای مورخان و جامعه‎شناسان و مردم‎شناسان جزو منابع دست اول به شمار می‎روند. در سفرنامه‎ها برخلاف کتاب‌های تاریخ به کوچک‌ترین مسائل توجه شده و چون نویسندگان آن‌ها از اتباع حکومت محسوب نمی‎شوند، لذا مشاهدات خود را فارغ از ترس عقوبت از سوی حاکمان می‎نوشتند و عیب‌ها و نقص‌ها را بدون ترس بیان می‎کردند و این خصوصیتی است که در کتب تاریخی کمتر دیده می‎شود.2

سده بیستم میلادی دوران شکل‎گیری جریان‌های مختلف صفویه‎شناسی در اروپا و سپس گسترش آن به سایر مناطق غربی به خصوص ایالات متحده‌ی آمریکا بود. در نیمه‌ی اول سده بیستم میلادی، دست‎کم می‎توان دو حوزه‎ی عمده تحقیقات صفویه‎شناسی اروپا را در انگلستان و آلمان سراغ گرفت.

 کشورهای اروپایی که در ممانعت از توسعه قدرت عثمانی با ایرانیان هم‌جهت بودند، مراوده‎ی خود را با ایران توسعه بخشیدند و طبعا آمدوشد فرستادگان و نمایندگان اروپایی به ایران، موجب تسهیل روابط ایران با ممالک آن قاره شد. نخستین و مهم‌ترین مسافران اروپایی که راهی ایران شدند، سفیران و نمایندگان دولت‌های اروپایی بودند. این مسافران از سواد و تجربه و معلومات کافی برخوردار بودند که لازمه‎ی انجام وظیفه مهم و خطیر سفارت است. مهم‌ترین سفرنامه‎هایی که در دوران صفویه نگاشته شده، سفرنامه‎های مأموران سیاسی و سفیران اروپایی است که با هشیاری و آگاهی و خردمندی عازم ایران و انجام مأموریت خود می‎شدند. بخش عمده‎ای از اطلاعاتی که ما از دوره‌ی صفویه داریم، برگرفته از سفرنامه‎هایی است که بیشتر به ویژگی‌های اجتماعی پرداخته‎ تا سیاسی؛ در این جا به توصیف اجمالی مشهورترین آن‌ها خواهیم پرداخت. اما قبل از این کار باید روشن سازیم که اغراض این سفرنامه‎نویس‎ها چه بوده است. سیبیلا شوستر والسر، این اغراض را به چهار قسم تقسیم نموده که عبارتند از:
1- فرستادگان رسمی مانند: اولئاریوس و کمپفر.
2- تجار مانند: شاردن.
3- نجبا و دانشمندان از جمله پیترو دلاواله و کرنلیس دوبروین.
4- هیئت مذهبی.3
 این سیاحان که با اهداف و علایق گوناگون به ایران سفر می کردند، تابعیت ممالک مختلف را داشتند، از آن رو سفرنامه‎های آنان به زبان‎های پرتغالی، اسپانیولی، هلندی، فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، روسی و ایتالیایی نوشته شده است که برخی از معروف‌ترین آن‌ها نیز به فارسی ترجمه شده است.
 در اینجا فهرست سفرنامه‎هایی را که از آغاز تاسیس حکومت صفویان به دست مسافران خارجی نوشته شده، ذکر می‎شود:
سفرنامه‎ی جوزافا باربارو (1436م)، سفرنامه‎ی آمبروسیوکنتارینی (1473م)، سفرنامه‎ی کاترینو زنو (حدود 1475م)، سفرنامه‎ی جووان ماریا آنجوللو(حدود 1500م)، سفرنامه‎ی بازرگان ونیز در ایران (حدود 1510م)، سفرنامه‎ی وینچنتو دالساندری(1520م)، سفرنامه‎ی برادران شرلی (1958م)، ایترپرسیکوم (سفرنامه‎ی ژرژ تکتاندر فن دریابل، 1605م.)، سفرنامه‎ی دن گارسیا(1614م)، سفرنامه‎ی پیترو دلاواله(1617م)،سفرنامه‎ی کاتف(1623م)، سفرنامه‎ی استودارت(1626م)، سفرنامه‎ی یان اسمیت(1628م)، سفرنامه‎ی تاورنیه(1632م)، سفرنامه آدام اولئاریوس(1634م)، سفرنامه کارری(1639)، سیاحت‌نامه‎ی شاردن(1664 م)، زیبایی‎های ایران(سفرنامه‎ی آندره دولیه دلند، 1664م)، سفرنامه‎ی سانسون(1683م)، سفرنامه‎ی کمپفر(1683م)، گزارش سفیر کشور پرتغال(1693)، سفیر زیبا(1706)، سفرنامه‎ی کروسینسکی(1707م) و سفارت‌نامه‎ی احمد دری(حدود 1713م).
 به این نکته نیز باید اشاره کرد که حضور سفرای اروپایی در ایران، چند سالی پیش از شاه اسماعیل اول آغاز شد و از سفرنامه‎های مذکور، سه سفرنامه‎ی نخستین مربوط به دوران اوزون حسن است. در طول سده‎ی هشتم و نهم ه.ق/14 و 15م.، نیز سیاحانی چون جوزافا باربارو4 ، آمبرو سیوکنتارینی5 ، کاترینو زنو6 و آنجوللو7 ، به ایران آمدند. سفرنامه‎های آنان بیشتر مبتنی بر احوال سیاسی و اقتصادی ایران می‎باشد.8
 درباره‎ی سفرها و ماموریت‎های برادران شرلی، از همان آغاز ماموریت‎شان، کتاب‌ها، رساله‎ها و یادداشت‌هایی توسط خودشان یا همراهان و معاصرانشان نوشته شده که بعضا در همان زمان انتشار یافته‎اند.9 از سفرهای برادران شرلی گزارش‎های فراوانی در دست است:
1- سفرنامه‎ها و گزارش‎های نوشته شده توسط برادران شرلی
 2- سفرنامه‎ها و گزارش‎های نوشته شده توسط همراهان و هم‌عصران برادران شرلی چون جرج مانورینگ10 ، ویلیام پری11 ، آبل پینسون12 و ...
 3- پژوهش‎ها و نوشته‎های بعدی بر اساس منابع دست اول و دوم13. که متاسفانه آگاهی ما ایرانیان بیشتر بر اساس مواد این دسته شکل گرفته است.
 برادران شرلی که در تاریخ ایران دوره‌ی صفویه شهرت بسیار دارند، دو تن از نجیب زادگان انگلیسی بودند که مقارن حکومت شاه عباس اول به ایران سفر کردند. ایشان به پیشنهاد کنت اسکس، به ایران آمدند تا شاه عباس صفوی را به جنگ با دولت عثمانی و اتحاد با کشورهای عیسوی مذهب اروپا برانگیزند و کسب امتیاز برای بازرگانان انگلیسی از شاه ایران از دیگر وظایف آن‌ها ذکر شده است14. و چه بسا توصیف سیاح ایتالیایی به نام آنجوللو، شرلی را در قبول پیشنهاد کنت اسکس تشویق کرده باشد15. با ورود این گروه به ایران اوضاع دگرگون می‎گردد، زیرا پس از سختی‎هایی که در خاک عثمانی متحمل شده بودند، اینک اوضاع را متفاوت می‎یابند: «همین که پا به خاک ایران نهادیم، دفعتا چنان تفاوتی هم در اهالی و هم در مملکت مشاهده کردیم که فورا منتهای سرور و خوشوقتی برای ما دست داد.»16 از نکات ارزنده‎ی این سفرنامه شاید افزون بر مطالب سیاسی، نکات اجتماعی آن باشد17. خوشبختانه خاطرات سه نفر از آن‌ها، یعنی جرج مانورینگ، ویلیام پری و آبل پینسون، مباشر فرانسوی شرلی، باقیمانده است که اینک در مجموعه‎ای به نام سفرنامه‎ی برادران شرلی در زمان شاه‌عباس کبیر به چاپ رسیده است و جز در پاره‎ای موارد و به ویژه درباره‌ی ارقام با یکدیگر اختلافی ندارند. مولف، درباره‎ی وضع لباس‎های اعضای هیئت در مناسبت‎های مختلف، جشن‌ها و هدایای رد و بدل شده بین هیئت و ایرانیان و نحوه مجازات‎های رایج در آن دوره بحث می‎کند18. یکی از ویژگی‌های مهم این سفرنامه، تشریح نکاتی از اوضاع اجتماعی و فرهنگی آن دوره است.

مهمترین سفرنامه‎هایی که در دوران صفویه نگاشته شده، سفرنامه‎های مأموران سیاسی و سفیران اروپایی است که با هشیاری و آگاهی و خردمندی عازم ایران و انجام مأموریت خود می‎شدند. بخش عمده‎ای از اطلاعاتی که ما از دوره‌ی صفویه داریم، برگرفته از سفرنامه‎هایی است که بیشتر به ویژگی‌های اجتماعی پرداخته‎ تا سیاسی.

 پیترو دلاواله19، سیاح ایتالیایی در سال 995 ه. ق/1586م. در رم متولد شد، تحصیلات خود را در رشته‎ی ادبیات و حقوق به پایان رساند. در سال 1614م. به عنوان زیارت بیت المقدس به استانبول و قاهره و از آنجا به بیت‌المقدس و دمشق و حلب و بغداد سفر کرد. او در سال 1025ه.ق/1617م. از طریق قصر شیرین و همدان روی به اصفهان نهاد تا به خدمت شاه‌عباس درآید و به آن‌ها در جنگ با عثمانی کمک کند. به طوری که خود او، هدفش را از آمدن به ایران، ستیز با عثمانیان بیان می‎دارد. شاه عباس با جهانگرد ایتالیایی با مهربانی بسیار رفتار کرد و به همین دلیل او مدت 5 سال در خدمت شاه ایران بود. او در سال 1028ه.ق/1618م. شاهد جنگ ایران و عثمانی و پیروزی ایرانیان بوده است. او پس از سیاحت در ایران به هندوستان رفت و بالاخره پس از 12 سال دوری، به رم بازگشت و جزو ملازمان پاپ اوربان هشتم در آمد، از آن پس به مطالعه و تنظیم خاطراتش پرداخت و در آوریل 1652 در گذشت.20
 استیونز درباره‎ی دلاواله این‎گونه گفته است که: «وی تقریبا جدای از دیگر وقایع‎نگاران، نسبت به هر آنچه که در پیرامون خویش مشاهده می‎کرد، بی‎علاقه بود.»21 سفرنامه‎ی دلاواله به مشرق زمین بر سه قسمت تقسیم می‎شود: ترکیه، ایران و هند. سفرنامه‎ی او مبتنی بر نامه‎هایی بوده که از دیده‎های خود می‎نوشته و برای دوست خود، ماریو اسکیپانو22 که مشوق او برای این سفر بوده، می‎فرستاده است. و چون به زبان‌های ترکی و فارسی و عربی آشنایی داشته توانسته مطالبی را درک کند که دیگر جهانگردان از درک آن عاجز بودند. او دقت و ظرافت خاصی در شرح مطالب داشته که در نوع خود بی‎نظیر است. به طور کلی سفرنامه‎ی او از 5 بخش تشکیل شده: بخش اول شرح مسافرت دلاواله از بابل به اصفهان است. و در آن از اماکن جغرافیایی و شهرهای ایران به ویژه کردستان و آداب و رسوم آن‌ها بحث شده است و به مسائلی چون ویژگی‌های زبان فارسی، مجالس شاهانه و نحوه‎ی پذیرایی در آن‌ها، خصوصیات اخلاقی ایرانیان، پیشینه تاریخی صفویان از دوره شیخ صفی و... پرداخته است. بخش دوم، مربوط به مسائل خصوصی دلاواله است. در این مکتوب که به عنوان اعضای آکادمی اوموریستی نوشته شده، او بیان می‎دارد که به مسافرت مشرق زمین تن داده تا مطالب جالبی برای ارائه به آنان تهیه کند. این بخش از سفرنامه از سوی مترجم آن به فارسی حذف شده است.23 بخش سوم به شرح مطالب مکتوبات پیشین می‌پردازد و درباره‎ی هندیان و مراسم روز 21 ماه رمضان و شهادت امام علی(ع) و مراسم عید قربان و... سخن می‎گوید. بخش چهارم درخصوص مسائل گوناگون ایران است از جمله: ماه محرم و روابط ایران و ازبکان در دوره شاه عباس اول و ملاقاتش با شاه عباس و... سخن می‎گوید. در این بخش گزارش‎هایی آمده است که نشان می‎دهد شاه عباس اول، از جزئیات اوضاع کشور خود آگاه بوده است. بخش پنجم به اقامت او در قزوین و چگونگی مذاکرات شاه صفوی نسبت به عثمانی‌ها و...سخن گفته است.24 او ایران عصر صفوی را با کشور عثمانی مقایسه کرده و ایران را برتر از آن کشور دانسته است.
 او کاتولیک متعصبی بود و متاسفانه درباره‎ی اسلام نیز بی‎طرفانه قضاوت نکرده است. و حتی به شاه‎عباس کبیر مخصوصا در مواردی که پای دین در میان است، مطالبی ناروا نسبت می‎دهد، اما پس از اقامت در ایران، در دیدگاهش تجدیدنظر کرده است و بیان کرده که شاه عباس از روی بصیرت، کارهای خود را انجام می‎داده است. علاوه بر تعصب مذهبی او، عدم انسجام مطالب در این اثر از دیگر نقایص آن است زیرا که او سعی می‎کند مطالبی را ارائه دهد که مورد توجه آکادمی اوموریستی قرار گیرد.
 تاورنیه پسر جغرافی‎دانی از «آنتورپ» و سخت شیفته‎ی سفر بود که بعدها از تجارت، ثروتی اندوخت و بین سال‌های 1632 و 1668م. شش‌بار به ایران سفر کرد و زمانی که مجددا برای هفتمین بار در سفر بود، به سن 84 سالگی در مسکو درگذشت.25 او کنجکاوترین و در عین حال خود‎آگاه‎ترین دیدارکنندگان از کشور ماست. در گزارش‎های وی اطلاعات گران‎بهایی در مورد جغرافیا، تاریخ، بازرگانی، صنعت راه‎ها و وسایل ارتباط، مذهب و آداب سکنه، نوع حکومت و اداره امور هر یک از کشورهایی که بازدید کرده است وجود دارد.26 شرح مسافرت وی با علاقه‎ای مدام خوانده می‎شود و گاهی در خلال مطالب خیلی جدی، داستان‎ها و لطیفه‎هایی برای تفریح خواننده گنجانیده شده است. برای نیل به مقصود اخیر، بعضی وقت‌ها مطالبی نیز از خود اختراع می‎کند.27 اثر وی به نام «سفرها»28 پیشتاز در ارائه‌ی یک کتاب راهنمای سفر است که مسیرهای مختلفی که نویسنده‎ی آن، طی کرده را با تمام جزئیات توصیف می‎نماید و شامل فصولی راجع به پول رایج، پرورش شتر و اقسام مختلف آن، کاروان‌سراها و ترکیب کاروان‎هاست. وی در سفرنامه‎اش، شرح حال خود را همواره بیان می‎کند و درباره‎ی اصفهان، گزارشات تندی را بیان می‎دارد که نشان از آشنایی بسیار وی با آن‎جا است. استیونز بیان می‎دارد که تاورنیه در پنهان کردن عدم شناخت خود از ایران نسبتا موفق می‎باشد29. تاورنیه از کسانی است که کمتر از همگنان خود، دروغ گفته و یا مبالغه کرده است. بسیارند جهانگردانی که به شرح جاهائی که ندیده‎اند، می‌پردازند و یا از مطالبی که در آن‎باره مطلقا چیزی نمی‎دانند، سخن می‎گویند.
 آدام اولئاریوس30 نیز یکی دیگر از سیاحانی است که به اتفاق هیأتی، دو مسافرت مهم، یکی در سال 1633 به مسکو و دیگری در سال 1636 از طریق مسکو به ایران نموده است. هدف اصلی این هیئت که از هولشتاین به روسیه و ایران اعزام می‎گردیدند، ایجاد روابط تجاری با آن دو کشور بوده است. وی، از خود سفرنامه‎ی پرارزشی به یادگار گذاشته که هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی در خور تحسین می‎باشد. وی تجزیه و تحلیل عاقلانه و واقع بینانه‎ای در سیاحت‎نامه خود نموده و آن را به زبان آلمانی قدیم نوشته ولی با وجود این در سراسر کشورهای اروپایی مخصوصا آلمانی زبان، به وفور گسترش یافته و کمتر کسانی پیدا می‎شوند که سیاحت‎نامه‎ی مزبور را نشناسند. علاوه بر دقتی که در سفرنامه وی مشاهده می‎گردد، چون او نقاش چیره‎دستی بوده، توانسته با مهارت خاصی، وضع اجتماعی و جغرافیایی ایران را تا حدودی بر خوانندگان روشن نماید. در سفرنامه، اشعار و حکایات و ضرب المثل‎های فارسی مخصوصا از سعدی به خط فارسی بسیار آمده است.31 وی، تمام تمرکز خود را معطوف توصیف ساختمان‎ها و مراسم نموده و در مجموع فردی آگاه بود. در نظر گرفتن این نکته که وی مدت زمانی کوتاه در ایران اقامت داشته، کارش را تحسین برانگیز جلوه می‎دهد.32 نوشته‌های اولئاریوس از جهت بی‌طرفی نویسنده و نیز پژوهنده بودنش، آگاهی‌های سودمند و اعتمادپذیری را در سنجش با دیگر سفرنامه‌های آن روزگار برجای گذاشته ‌است.

شاردن به تبع روحیه‌ی جستجوگر زمانه در پی کشف روابط مکنون در واقعیت پیرامون بود و هم از همین دیدگاه راه و روش ایرانیان را می‎سنجید و نقد می‎کرد.

 ژان شاردن33 در سال ۱۶۴۳میلادی، در شهر پاریس دیده به جهان گشود و در همان محل به تحصیل پرداخت. او در ۲۲سالگی نخستین سفر خود را آغاز کرد که در این سفر ۶ساله (۱۶۶۴-۱۶۶۵م‌.) ایران بیش از دیگر کشورها، توجه او را به خود جلب نمود. در سفر دومش (۱۷ماه اوت ۱۶۷۱م‌.) که خانم بازرگانی به نام لسکو او را همراهی می‌کرد، در گرجستان به سبب مزاحمت طایفه‌ای، همه چیز خود را از دست دادند و سرانجام در تابستان(۱۶۷۳م‌.)به اصفهان رسیدند و تا سال(۱۶۷۷م‌.)در این شهر اقامت کردند. سپس به هندوستان رفته و پس از دو سال آنجا را به مقصد اروپا ترک کرد. این سفر آخرین سفر او به ایران بود. او لقب «تاجرشاه‌» را از شاه عباس دوّم دریافت کرد. وی از همه‎ی وقایع‎نگاران(قرن 17م.) بالاتر است.34 ایشان هر چه را که دید و شنید، به طور منظم و با تلاشی خاص ثبت  کرد و به درجه‎ای از جلب اعتماد و دقت دست یافت که تا آن زمان هیچ سیاحی به آن مرحله نرسیده بود. او هم چنین هنرمندی استخدام کرد تا از هر آنچه که وی دیده، تصاویری ترسیم کند.35 در نیمه‎ی دوم قرن هفدهم میلادی در خلال سال‎های 1665 تا 1677 میلادی جمعا دوبار به ایران عصر صفوی مسافرت کرد و شرح مشاهدات خود را در سال‌های آخر عمر که در انگلستان به سر می‎برد، در سال 1711م. در هشت مجلد به چاپ رسانید. سفرنامه‎ی شاردن چه در میان عامه‎ی کتاب‎خوان و چه آن‌ها که به اوضاع اقتصادی و روابط اجتماعی ممالک دیگر دقت نظر داشتند، محبوبیت زیادی پیدا کرد.36 او با آثار سیاحان پیش از خود هم آشنا بود و با دیدی انتقادی به نوشته‎های آنان درباره‎ی ایران می‎نگریست.37 شاردن به تبع روحیه جستجوگر زمانه در پی کشف روابط مکنون در واقعیت پیرامون بود و هم از همین دیدگاه راه و روش ایرانیان را می‎سنجید و نقد می‎کرد. گذشته از نخستین فصل کتاب که به سرگذشت شاردن اختصاص دارد، فصول بعدی هر یک به بررسی وجهی از مشاهدات او در خصوص اوضاع اقلیمی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، مذهبی، آموزشی و هنری ایران عهد صفوی می پردازد.38 او دربار صفوی را بر بنیادی استوار می‎داند که شاه عباس اول گذاشته بود. سفرنامه‎ی کامل شاردن، در سه جلد، با کسر قسمت‎هایی که به علل سیاسی حذف شده بود، به سال(1711م.)در آمستردام انتشار یافت. روابطی که شاردن با بزرگان کشور ایران برقرار کرده بود و معاشرت او با طبقه اعیان و بسیار مرفه، مانع نشد که وی طرز زندگی کلیه طبقات اجتماعی ایران را مورد بررسی دقیق قرار دهد.39 کتب و رسالاتی که درباره‎ی ایران انتشار داده است هنوز هم به عنوان کلاسیک‎ترین مرجع برای اطلاعات مربوط به ایران (قرن 17م.) مورد استفاده‎ی همگان قرار می‎گیرد. خطاهای شاردن معدود و همگی در مقابل اهمیت و ارزش مشاهدات دقیق و ملاحظات به جای نویسنده، ناچیز به نظر می رسد.
 یکی دیگر از سیاحانی که در نیمه دوم حیات حکومت صفوی به ایران سفر کرده است، انگلبرت کمپفر است.40 کمپفر محققی آلمانی و فردی عالم و تحصیل کرده بود. او با هیئتی که از سوی کارل یازدهم، پادشاه سوئد به ایران می‎آمد، همراه شد. او در این هیئت، سمت منشی و طبیب را داشت. وی از ابتدای سفر، وقایع روزانه را در دفتری به زبان آلمانی ثبت می‌کرد و این سفرنامه حاصل همان یادداشت‌های اوست. او پس از بازدید از شهرهای ایران، به هندوستان و ژاپن سفر کرد و سرانجام در سال(1694م.) به آلمان برگشت و پس از گذشت 17 سال، سرانجام در سال (1712م.) این اثر منتشر گردید.41
 در باب محتوای کتاب کمپفر باید اشاره کنیم که گویا کمپفر تمام زمان خود را تنها در دربار گذرانده و توضیحی در باب اجتماع ارائه نمی‌دهد.کتاب وی، توصیف کامل و زنده و قابل اعتمادی از دربار و کاخ سلطنتی شاه سلیمان در شهر اصفهان است و در واقع وضع دربار شاه ایران را در نیمه دوم قرن 17 م. تشریح می‌کند. از شاه و وزیرش گرفته تا پایین‌ترین اعضای کاخ سلطنتی مانند مشعل‌دارباشی، بدون اینکه کسی را از قلم براندازد همه را در کتاب خویش وصف کرده است. شرحی که کمپفر، از کاخ‌ها و تفرجگاه‌ها و حرمسراها و باغ‌های آن زمان به دست داده است، بسیار روشن و دقیق است. در سیاحت‌نامه‌ی کمپفر، به اصطلاحات اداری و قوانین کشور ایران در عهد صفویه بیش از همه بر می‌خوریم، که این اصطلاحات را به دو زبان فارسی و ترکی به کار برده است. این اخبار زنده که بر اصل مشاهده تدوین گردیده، کتابی است که به زبان لاتین نوشته شده است. این سفرنامه ارزش فوق العاده تاریخی برای قرن(16 و 17 م.) ایران دارد.42 این کتاب، شامل گزارش‌های او از سفر به ایران و ژاپن بوده است؛ ولی تنها بخش ایران آن به فارسی ترجمه شده است. او در این کتاب به خوبی و روشنی به تشریح دربار صفوی در زمان شاه سلیمان پرداخته و عوامل انحطاط آن را بررسی کرده است. او قصد خود را از نوشتن این کتاب چنین بیان می‌دارد:
«قصد من این است که به وصف دربار ایران در نیمه دوم قرن 17 بپردازم و در عصر ما این درباری است که از دیرباز شهرتی به سزا داشته است، چه هنگامی که در عهد باستان، ایران جهانی را زیر سلطه داشت... با وجود این ایران امروز یعنی در دوره‌ی فرمانروایی صفویه نیز به همان درجه اهمیت دارد و به همان مقدار شکوفان و آشتی‌خواه است که در گذشته بود.»43 او به خاطر این که به زبان فارسی و ترکی تسلط داشت، این امکان را فراهم کرد که برداشت‌هایش از ایران، همه جانبه باشد. وی به صفویان توجه خاصی داشته است و فصول زیادی از کتاب را به این موضوع اختصاص داده است. منابع او در تهیه این سفرنامه، منابع ایرانی و من‌جمله گفته‌های مهماندار سفارت بوده و از نوشته‌های سیاحان دیگر نیز استفاده کرده است. قسمت اول کتاب وی درباره‌ی اوضاع و احوال ایران در عهد مولف است و همه جا اصطلاحات فارسی را به کار برده و آن را شرح داده و به خط فارسی نقل کرده است. قسمت دوم کتاب او مخصوص حوادث تاریخی و شرح اوضاع طبیعی ایران است.44 او در این سفرنامه، درباره‌ی اقتدار نامحدود شاه ایران و سلطنت و دربار ایران صفوی و اینکه پادشاهان ایران در کار مملکت‌داری جانب عدل و انصاف را رعایت می‌کنند و حرمسرا و عیاشی شاهان صفوی و... سخن می‌گوید. او در توصیف حرمسرا و اینکه شاه آینده صفوی در این محیط رشد می‌کند، به این نتیجه می‌رسد که  «به سهولت می‌‌فهمید که امید آینده مملکت در دایره‌ی تنگ این افراد نادان و ناتوان به چه صورت رشد می‌کند و می‌بالد و دیگر اینکه این محیط با وظایف سخت مملکت‌داری که در انتظار اوست تا چه پایه مباین است»45 او به طور منصفانه بیان می‌کند: «تصور می‌رود که مبارزه با اختلاس و غارت اموال دولت در مملکت ایران کاری غیر ممکن باشد اما از نظر نیز نباید دور داشت که در دربارهای اروپا هم به اندازه کافی حقوق مردم پایمال می‌شود.»46 کمپفر به واسطه آشنایی به زبان و آداب و فرهنگ ایرانیان اعتبار و محبوبیت خاصی در میان مردم پیدا کرده بود. شاه صفی با نامبرده آشنایی زیادی داشته و از وجود او در مذاکرات خود با سفرا و نمایندگان اروپایی به عنوان مترجم دربار استفاده می‌کرد.47 اثر او گرچه نسبتا کامل است ولی در توصیفاتش به پای سفرنامه‌ی شاردن نمی‌رسد اما باید اذعان کرد که توصیفات کمپفر از دربار ایران نسبت به الئاریوس کامل‌تر و دقیق‌تر است.
 در مقام مقایسه، محتوای سیاحت‌نامه‌ها و شرح خاطرات اروپاییان از ایران عصر صفوی، به لحاظ موضوع از شکل و ترتیب نسبتا یکسانی برخوردار است. سفرنامه‌ها از مهم‌ترین آثاری هستند که می‌توانند در میان آثار مکتوب، در جایگاه شایسته‌ای قرار گیرند و برای پژوهندگان فرهنگ و تمدن ایران عصر صفویه رهگشا باشد. البته این آثار از خطا و لغزش به دور نمانده و نویسندگان به غلط و یا غرض مطالب و حکایاتی را نقل کرده‌اند.48

پی‌نوشت و منابع:
 * دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ و فرهنگ و تمدن اسلامی
1- منصور صفت گل، فراز و فرود صفویان، صص16-17.
 2- علیرضا اسماعیلی، «جامعه و فرهنگ ایران عصر صفوی در آیینه سفرنامه‌ها» ، ص 42؛ بهرام نژاد، محسن، «سفرنامه‌اروپاییان در عصر صفویان(907-1148ه.ق.)»، ص 34.
 3- مجتبی خلیفه،« نقد ایران صفوی از دیدگاه سفرنامه های اروپاییان اثر سیبیلا شوستر والسر و ترجمه غلامرضا ورهرام» ،ص129؛ حمید حاجیان، « سفرنامه‌ها و ادبیات سفرنامه‌ای اروپاییان عصر صفوی: پیترو دلاواله» ، ص33؛ سر راجر استیونز، «دیدارکنندگان اروپایی از ایران عصر صفوی» ،ص38؛ بهرام نژاد، همان،صص34-35.
4- G.Barbaro.
5- A.Contarini.
6- C.Zeno.
7- Angiolello.
8-  بهرام نژاد،همان،ص33.
 9- جعفری مذهب، محسن، «سفرها و سفرنامه‌های برادران شرلی» ، ص 26.
10-George Manwaring.
11-William Parry.
12-Abel Pincon.
 13- جعفری مذهب، همان، ص29.
 14- فلسفی، زندگانی شاه عباس اول، ج4/ص 243.
 15- سفرنامه برادران شرلی در زمان شاه عباس کبیر، صص9-11
 16- سفرنامه برادران شرلی در زمان شاه عباس کبیر، صص52.
 17- همان، صص 28،32،38.
 18- همان، صص87-95.
19-Pietro Della Valle.
20-  درباره‌ی شرح حال دلاواله ر ک: فلسفی، روابط خارجی ایران با اروپا در دوران صفویه،ص86 تا 89؛شعاع الدین شفا، مقدمه او بر ترجمه سفرنامه پیترو دلاواله،ص 11-23؛ حاجیان، همان، ص 42؛ استیونز،همان،ص 39؛ غروی، محمد، «یادی از جهانگردان بنام خارجی و سفرنامه های ایشان تا اوایلقرن 18م.» ،ص325.
21-  استیونز،همان،ص 39.
22- Mario Schipano.
23-  حاجیان، همان، ص46.
 24- برای توضیحات بیشتر رجوع شود به: دلاواله، مقدمه مترجم بر سفرنامه پیترو دلاواله و حاجیان،همان، ص 45 تا 47.
 25- غروی، همان،ص330.
 26- برای توضیحات بیشتر رجوع شود به: سفرنامه تاورنیه اثر ژان بابتست تاورنیه.
 27- غروی، همان،ص331.
28-Voyages.
29-  استیونز، همان، ص 40.
30-Adam Olearius.
 31- شفقی،سیروس،روشن ضمیر،مهدی،«سیاحان آلمانی که در عصر صفویه از ایران دیدن نموده اند» ،ص17.
32-  استیونز،همان،ص40.
33- Sir John Ghardin.
34-  استیونز، همان، ص40.
 35- استیونز، همان،ص 40؛ غروی، همان، ص332.
36- رونالد فریر،«گزارشی از سفرنامه شاردن» ،ص665.
 37- برای اطلاعات بیشتر درباره شاردن ن.ک. به :
John Emerson , “Sir John Ghardin”, in Encyclopedia Iranica, vol.5, P.P.369-377.
 38- فریر،همان، صص666-667.
 39- غروی،همان، صص333-334.
40- Engelbert Kaemper.
 41- برای اطلاع بیشتر از شرح حال کمپفر ن.ک. به: مقدمه سفرنامه کمپفر، ترجمه کیکاووس جهانداری؛ سیروس شفقی، مهدی روشن ضمیر،«سیاحان آلمانی که در عصر صفویه از ایران دیدن نموده اند» ، صص 16-20.
 42- شفقی، روشن ضمیر ،همان، ص16.
 43- کمپفر، انگلبرت، سفرنامه کمپفر، ص 11.
 44- محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، ج1/ص6-35.
 45- کمپفر، همان، صص 14،19،27.
 46- شفقی، روشن ضمیر ،همان، ص17-20.
47-  شفقی، روشن ضمیر ،همان، ص19.
48-  بهرام نژاد، همان،ص39.

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی