X

من در جامعه

من در جامعه -
امتياز: 4.0 از 5 - رای دهندگان: 4 نفر
 
مهندس عباس معلمی
تفکیک امور فردی، خانوادگی و اجتماعی در سبک زندگی
اشــــاره برخی سبک زندگی را محدود به امور فردی و شخصی می‌دانند و یا نهایتاً اگر هویتی به نام خانواده را به رسمیت و اصالت بشناسند، قلمرو سبک زندگی را محدود به آن می‌سازند، در مطلب پیش‌رو برخی مبانی و نتایج تقسیم امور سبک زندگی به فردی، خانوادگی و اجتماعی را مرور می‌کنیم. به نظر می‌رسد بسته به اینکه امور اجتماعی را نیز داخل در سبک زندگی بدانیم یا ندانیم، زندگی سیاسی متفاوت صورت‌بندی ‌شود.

  مبنای دسته‌بندی موضوعات سبک زندگی به فردی، خانوادگی و اجتماعی چیست؟

هر دسته‌بندی که در سبک زندگی انجام می‌گیرد، حلقه‌ای از یک زنجیره است که این زنجیره دو وجه دارد و ما باید به هر دو وجه آن توجه داشته باشیم.

یک وجه این است که هر دسته‌بندی حتماً در زیربنا و در نهایت امرش باید به ارزش‌ها و عقاید و یا فرهنگ و مکتبی که در آن زندگی می‌کنیم، متصل شود و وجه دیگر این است که این دسته‌بندی باید کاربرد عینی و عملی داشته باشد.

وقتی به دسته‌بندی موضوعات سبک زندگی می‌پردازیم، می‌خواهیم سبک زندگی را در یک اجتماع مورد ارزیابی و آسیب‌شناسی قرار دهیم و برای مشکلات آن راه‌ حل ارائه کنیم، بنابراین باید تقسیم‌بندی با هدف مورد نظر مطابقت داشته باشد و به تعبیر دقیق‌تر باید تقسیم‌بندی در راستای هدف مورد نظر کارآمد باشد. ممکن است تقسیم‌بندی‌های مختلفی از موضوعات سبک زندگی قابل ارائه باشد و همه نیز صحیح باشند اما هرکدام کارآمدی خاصی داشته باشند و به ‌نسبت سایر اهداف کارآمد نباشد.

نکته‌ی دیگر این است که در موارد کلی و برنامه‌های کلی باید جامعه را به‌صورت کلان بررسی کرد، اما برای برنامه‌ریزی باید موارد را دسته‌بندی کرده و به‌صورت جزئی بررسی کرد. اما باید توجه داشت که میان دسته‌بندی اجتماع و دسته‌بندی سبک زندگی اشتباه نشود. این امر مهم است که اجتماع را چگونه و به چه بخش‌هایی دسته‌بندی کنیم و آسیب و یا نقطه‌ی قوت آن را با توجه به آن دسته‌بندی بررسی کنیم. اما دسته‌بندی اجتماع با دسته‌بندی فرهنگ یا سبک زندگی متفاوت است، وقتی عباراتی از قبیل سبک زندگی مردان یا سبک زندگی زنان و یا سبک زندگی جوانان و کودکان و نوجوانان و... را مطرح می‌کنیم به این دلیل است که سبک زندگی همه‌ی افراد جامعه مانند همدیگر نیست. اما این دسته‌بندی مربوط به جامعه است و دسته‌بندی خود سبک زندگی نیست. علت این دسته‌بندی این است که سبک زندگی در این گروه‌ها متفاوت است، مثلاً موضوعاتی که به لحاظ سبک زندگی مبتلا‌به مردان است، غیر از موضوعات مبتلابه زنان است.

دسته‌بندی سبک زندگی از یک جهت به این صورت است که هر شخص در زندگی خود سه هویت پیدا می‌کند و به عبارت دیگر هویتش در سه جا خود را نشان می‌دهد. یکی به‌صورت فردی است که به‌طور مثال اگر در جزیره‌ای تنها هم زندگی کند، مسائلی دارد که آن مسائل گویا اصلاً ربطی به اجتماع ندارد. به‌طور مثال انسان هر جای عالم که باشد، بین خود و خدای خود ارتباطی دارد که این را جزء مسائل فردی فرد می‌دانیم.

 هویت دوم شخص به‌عنوان یک عضو خانواده است که در آنجا ارتباطات و مسئولیت‌ها و فعالیت‌های جدیدی پیدا می‌کند. خانواده از لحاظ ما مهم است، زیرا اولین واحد اجتماعی و پایه‌ی فرهنگ افراد است و شالوده‌ی اولیه‌ی سبک زندگی افراد در خانواده ریخته می‌شود. در خانواده دیگر شخص به‌عنوان فرد نیست و آنجا مثلاً به‌عنوان زنِ خانواده و یا پدر و مادر خانواده است و مسئولیت و فعالیت جدیدی برای او تعریف می‌شود.

هر دسته‌بندی که در سبک زندگی انجام می‌گیرد، حلقه‌ای از یک زنجیره است که این زنجیره دو وجه دارد و ما باید به هر دو وجه آن توجه داشته باشیم. یک وجه این است که هر دسته‌بندی حتماً در زیربنا و در نهایت امرش باید به ارزش‌ها و عقاید و یا فرهنگ و مکتبی که در آن زندگی می‌کنیم، متصل شود و وجه دیگر این است که این دسته‌بندی باید کاربرد عینی و عملی داشته باشد

هویت سوم نیز هنگامی است که شخص به‌عنوان یک عضو در یک سازمان اجتماعی قرار می‌گیرد. این فرد در داخل اجتماع عضو سازمان‌های خاصی است، مثلاً رئیس یک اداره یا عضو یک باشگاه ورزشی و یا عضو یک جمعیت وبلاگ‌نویس است. در آن سازمان نیز مجموعه‌ای از وظایف و اختیارات و فعالیت‌ها را دارد که این وظایف غیر از وظایف فردی و خانوادگی است. البته ممکن است شخصی عضو چندین واحد اجتماعی باشد و فعالیت‌ها و مسئولیت‌های مختلفی هم پیدا کند. اگر اجتماع را حذف کنیم، مسئولیت‌ها یا هویت‌های اجتماعی را فراموش کرده‌ایم و کنار گذاشته‌ایم. در حالی که سبک زندگی در رابطه‌ی بین رئیس و مرئوس و مدیر و زیردست نیز موضوعیت دارد.

 

  با این تقسیم‌بندی، ماهیت موضوعات، تفاوتی ندارد و موضوع اصلی همان «فرد» است. یعنی «فرد» در یک منظومه‌ی بزرگ‌تر قرار می‌گیرد و یک مسئولیت اجتماعی می‌پذیرد.

بزرگی و کوچکی در این تقسیم‌بندی تعیین‌کننده نیست. ممکن است در یک مغازه فقط دو نفر حضور داشته باشند، یک نفر اوستا باشد و دیگری شاگرد؛ در حالی که یک خانواده ممکن است چهار یا پنج عضو داشته باشد. اما در مغازه‌ای که دو نفر حضور دارند نیز، آن‌ها با یکدیگر رابطه‌ای خاص دارند و آن مغازه به سبک خاصی مدیریت می‌شود که اگر نام مدیریت کارگاهی را روی آن بگذاریم، این مدیریت کارگاهی با مدیریت کارخانه‌ای متفاوت است و دارای یک نوع سبک زندگی خاص خود است. اما به ‌هر حال سازمان دو نفره در آن مغازه نیز یک امر سازمانی و اجتماعی و فراتر از فرد و خانواده است. در واقع فرد در هر اجتماع هویت و مأموریت جدیدی پیدا می‌کند و ارتباطات جدیدی به‌وجود می‌آید.

در بحث حوزه‌ی خصوصی و حوزه‌ی عمومی برخی می‌گویند وقتی فرد دنبال منافع شخصی و گذران امور زندگی خود می‌رود، این‌ها در حوزه‌ی فردی است. در مقابل و در حوزه‌ی عمومی نیز نتیجه‌ای که گرفته‌اند این است که فرد وقتی به اجتماع و مسائل اجتماعی توجه می‌کند و حتی زمانی‌ که امور سیاسی را پی‌گیری می‌کند، منافع شخصی خود را در آنجا جست‌وجو می‌کند و بنابراین ماهیتی فراتر از دایره‌ی فرد وجود ندارد. در واقع حوزه‌ی خصوصی، حوزه‌ی عمومی را در بر گرفته است.

 

   تقسیم‌بندی ارائه شده توسط شما موضوع را از این حیث چگونه می‌بیند؟

یک بُعد از هر کدام از آن دسته‌بندی‌ها به مکتب برمی‌گردد. در مکتبی که لذت‌جویی فردی و منافع فردی مطرح است، این نگرش صحیح است. تقسیم‌بندی عمومی و خصوصی نیز برای این است که بدانند چه نفعی به آن‌ها می‌رسد. ما بر یک اساس دیگر فکر می‌کنیم و تقسیم‌بندی ما هم متفاوت است. مثالی که بیان شد و گفته شد که من اگر در یک جزیره و تنها باشم بین خود و خدا مسئولیتی دارم، بیانگر همین امر و سبک زندگی خاص من است که با سبک زندگی فرد غربی و لذت‌جو متفاوت است. در واقع من نمی‌گویم که چه منفعتی به من می‌رسد بلکه می‌گویم چه مسئولیتی دارم. همین موضوع را در بحث خانواده مطرح کرده و می‌گوییم وقتی‌که فرد عضو خانواده شد، به‌عنوان پدر خانواده یا مادر و یا فرزند خانواده، در قبال بقیه‌ی اعضای خانواده چه مسئولیت و وظایف و چه اختیاراتی دارد. آن قانون ولایت و تولی ما می‌گوید که فرد فاعل است و اعمال فاعلیت می‌کند و این اِعمال فاعلیت فرد تابع یک سیستم است. در واقع فرد در یک سلسله‌ی ولایتی کار انجام می‌دهد.

اگر مانند همین بحث را در جامعه نیز مطرح کنیم، می‌گوییم که وقتی فرد عضو یک تشکیلات یا شهروند یک کشور باشد، وظایفی دارد. همه‌ی این مباحث از این منظر مطرح می‌شود که انسان مختار است، اما اختیار او باید تابع قوانین خاصی جاری شود.

از منظر دیگر، بعضی‌ها در دسته‌بندی خود جزء را اصل می‌گیرند و برای کل هیچ هویتی قائل نیستند و عده‌ای هستند که کل را اصل گرفته و برای جزء هیچ هویتی قائل نیستند. یک عده هم هستند که به هر دوی آن‌ها هویت می‌دهند و می‌گویند هیچ‌یک از این دو بدون یک‌دیگر نمی‌توانند واقعیت عینی پیدا کنند. ما می‌گوییم غیر از اینکه فرد برای خودش هویتی دارد، جمع هم امر دیگری است؛ یعنی خانواده و اجتماع اعتباری نیست و بعضاً آن هویت جمعی مورد خطاب قرار می‌گیرد.

در احکام فقهی ما نیز یک امر واجب وجود دارد که به‌طور مثال نماز بر همه‌ی انسان‌های بالغ و مکلف واجب و لازم است و همه به یک شکل نماز می‌خوانند و تکرار می‌کنند. یک واجب کفایی هم وجود دارد و بر همه واجب است، اما اگر کسی آن امر را انجام داد از بقیه ساقط می‌شود. موضوع دیگری هم وجود دارد به این صورت که یک جمع مورد خطاب قرار می‌گیرد؛ وقتی‌ که جمع مورد خطاب قرار گرفت، تقسیم کار صورت می‌گیرد و کارها دیگر تکراری نیست. در واقع باید مجموعاً یک کار را به سرانجام برسانند تا یک هویت جدید محقق شود. این یعنی جمع امری است که تک‌تک افراد نیست و یک هویت جدید پیدا شده است که در آن هویت جدید فرد یک مسئولیت خاص دارد. مانند یک خط تولید که فرد در آنجا مسئول است و یک کار خاص را انجام می‌دهد که اگر آن کار را انجام ندهد، خط تولید قفل شده و از رده خارج می‌شود. کار فرد در آن مجموعه تکراری نیست و شبیه امور فردی و خانوادگی نیز نیست.

در دیدگاه کلان فرهنگی، در سلسله مراتبی مشخص، فرد باید دستش را به دست یک ولی بدهد و در جهت دیگر، به آن افرادی هم که تحت تکفل او هستند یا به‌عنوان خانواده‌ی او هستند نیز کمک کند که در مسیر الهی قدم بردارند.

 

  در بحث حوزه‌ی خصوصی و عمومی یک سؤال این است که بالأخره عده‌ای از افراد هستند که منافع شخصی خود را در حوزه‌ی عمومی نیز پی‌گیری می‌کنند. این موضوع چگونه تحلیل می‌شود؟ آیا این مورد فردی است یا می‌توان آن را اجتماعی نامید؟

وقتی فرد در سازمان، مسئولیت و مأموریت سازمانی خود را درست انجام نمی‌دهد با موضوعی مواجه هستیم که دو بخش دارد؛ یکی اینکه سازمان به شکلی است که فرهنگ فرد اینگونه می‌شود و دیگر اینکه سازمان به شکل دیگری است و فرد در سازمان سوء‌استفاده می‌کند. در برخی سازما‌ن‌هایی که به شکل غربی اداره می‌شوند، بیش‌تر به‌‌صورت بخش خصوصی عمل می‌کنند. بخش خصوصی به این صورت عمل می‌کند که هم به سازمان منفعت می‌رساند و هم به‌ دنبال منفعت خودش است. این سازمان‌ها به تجربه‌ی کاری و سابقه و مدارک تحصیلی کاری ندارند و منفعت سازمان برایشان موضوعیت دارد. در مقابل، فرد و بخش خصوصی که کار سازمان را انجام می‌دهد نیز به‌دنبال نفع خودش است، یعنی رابطه‌ی آن‌ها با یک‌دیگر کاملاً بر اساس سوددهی است.

دسته‌بندی اجتماع با دسته‌بندی فرهنگ یا سبک زندگی متفاوت است؛ وقتی عباراتی از قبیل سبک زندگی مردان یا سبک زندگی زنان و یا سبک زندگی جوانان و کودکان و نوجوانان و... را مطرح می‌کنیم به این دلیل است که سبک زندگی همه‌ی افراد جامعه مانند همدیگر نیست. اما این دسته‌بندی مربوط به جامعه است و دسته‌بندی خود سبک زندگی نیست

بخش دیگر این است که یک سازمان بر اساس ایثار شکل گرفته است. اینکه بر اساس ایثار شکل گرفته، به این معنا نیست که در آن حقوق نمی‌دهند و افراد به‌طور رایگان کار می‌کنند؛ مثال آن فرمولی است که بسیج و سپاه ما به کار برد که فرمانده‌ی لشکر در خط اول جبهه بود و همان غذای سربازان را می‌خورد و مانند آن‌ها زندگی می‌کرد. این بخش نیز یک فرهنگ است، اما در این فرهنگ نیز ممکن است شخصی سوء استفاده کند، اما فرهنگ این سازمان اینگونه نیست و این فرد، وصله‌ی ناچسب  سازمان است.

در واقع یا سازمان درست است و سازماندهی آن بر‌اساس نفع شخصی تعریف نشده است، اما فرهنگ فردی است که مشکل دارد و یا سازماندهی سازمان بر ‌اساس نفع شخصی تعریف شده است و افراد را منفعت‌طلب و لذت‌جو تربیت می‌کند که موضوع سازمانی است. در نتیجه نمی‌توان هر نوع منفعت‌طلبی را امری فردی و هر نوع عمل برآمده از انگیزه‌ی غیرمادی را امری اجتماعی دانست.

 

  ناظر به بحث کارآمدی که در ابتدای صحبت بیان کردید، آیا تشخیص یک موضوع به‌عنوان یک موضوع اجتماعی، با موضوعات فردی یا خانوادگی در شناخت، تحلیل، آسیب‌شناسی و اصلاح متفاوت است؟ فرض کنیم موضوع تغذیه که جزء موضوعات سبک زندگی است را اگر به‌صورت فردی نگاه کنیم، به شکلی خاص تحلیل و آسیب‌شناسی می‌شود و به نتایجی خاص هم می‌رسیم؛ در حالی ‌که اگر همان موضوع را به‌صورت اجتماعی می‌دیدیم، تحلیلمان متفاوت بود؟

ممکن است دسته‌بندی فردی، خانوادگی یا سازمانی، در آسیب‌شناسی، مدلی واحد داشته باشند، یا اگر هم مدل آن‌ها  یکی نباشد حتماً باید از یک مدل برآمده باشند. زیرا اگر اینگونه نباشد نظام فکری و انسجام فکری به‌وجود نمی‌آید.

در زمینه‌ی مصادیق مختلف، نمی‌توان گفت که اگر مسائل فردی اصلاح شود، حتماً مسائل خانوادگی و اجتماعی نیز اصلاح می‌شود. چون مسائل آن‌ها متفاوت است و با یکدیگر ارتباطی خاص دارند. نمی‌توان تنها به امورات فردی پرداخت و مسائل خانوادگی یا اجتماعی (به‌ معنای مثلاً مدیریت سیاسی و نه به ‌معنای اینکه فرد لباس می‌پوشد و وارد خیابان و اجتماع می‌شود) را رها کرد. امور اجتماعی نیز روی امور خانوادگی و امور فردی اثر می‌گذارد. وقتی که در اجتماع برنامه‌ی توسعه تنظیم و طراحی می‌شود، تا حدود بسیار زیادی به زندگی مردم شکل می‌دهد. آنجا به‌طور کلان تصمیم می‌گیرند که به‌طور مثال کشور کشاورزی یا صنعتی شود. وقتی که برنامه‌ی کلان توسعه می‌گوید که کشور به سمت صنعتی شدن برود، لازمه‌اش این است که بسیاری از افراد که در روستا زندگی می‌کنند، زندگی خود را رها کرده و به شهر بیایند؛ هرچند در شهر دست‌فروشی کنند و یا یک کارگر ساده باشند و برای صنعت کار کنند. این تمام زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد و از یک شکل به شکل دیگری تغییر می‌دهد و در واقع سبک زندگی او تغییر می‌کند.

در زمان گذشته زندگی آپارتمانی معنایی نداشت، اما حالا زندگی در خانه‌های حیاط‌دار یا ویلایی برای نسل جدید بی‌مفهوم است. بعضی خانه‌ها هم که حیاط دارند از حیاط نمی‌توانند استفاده کنند، یعنی حیاط یک چیز اضافه است. اکنون آن زندگی با آن سبک و سیاق معنایی ندارد و اگر کسی هم حیاط داشته باشد در را می‌بندد که باد و خاک داخل خانه نیاید.

این نکته جالب است که در شهرهای بزرگ به ‌دلیل کمبود زمین و مشکلات خاص خودشان واحدهای آپارتمانی ساخته شده است، اما در شهرهای کوچک که زمین هم موجود است و یا حتی در روستاها هم آپارتمان درست می‌کنند. علت این امر این است که الگوی مسکن نه فقط در بحث معماری بلکه در ذهن مردم نیز تغییر کرده است. در ذهن مردم زیبا و زشت و خوب و بد، یعنی تعاریف ارزشی، تغییر پیدا کرده است. یعنی خانه‌ای که به سبک سابق ساخته می‌شود، قدیمی و زشت و بی‌خاصیت جلوه می‌کند و خانه‌ای که به سبک جدید ساخته می‌شود به نظر زیبا می‌آید. و این نشان می‌دهد که مسکن را نمی‌توان یک امر خانوادگی صرف دانست. یعنی در حالی که به نظر می‌رسد مسکن یک امر خانوادگی است، می‌توان گفت که این امر خانوادگی نیز تابع اجتماع است. زمانی ‌که مدل جدید اجتماعی بیاید، زندگی خانوادگی و فردی را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. در مقابل، خانواده و فرد نیز روی جامعه اثر می‌گذارند و ضرورت دارد که به همه‌ی آن‌ها پرداخته شود. اگر ما در تحلیل تحولات فقط بر موضوع به‌مثابه یک امر فردی یا خانوادگی متمرکز شویم و از بعد اجتماعی آن غافل شویم نمی‌توانیم تحلیل درستی از موضوع ارائه کنیم.

 

  اگر  امری مثل پوشش را در نظر بگیریم، می‌گوییم وجه اصلی آن در امور فردی است؛ اما پوشش ابعادی اجتماعی هم پیدا می‌کند، به این معنا که در احکام و در شئون مختلف اجتماعی، متفاوت می‌شود. فرض کنید اگر مانتو را در اختیار یک فرد قرار دهیم، پوشش اسلامی‌اش را رعایت می‌کند و مانتو را هم می‌پوشد. اما این مانتو را وقتی در اختیار جامعه قرار می‌دهیم (به همان تعبیر که خودتان فرمودید جمع امر دیگری است و تک‌تک افراد نیست)، شاهدیم که لوازم متفاوتی پیدا می‌کند. یعنی با اینکه به ‌صورت منطقی نباید منجربه این شود که به‌طور مثال روسری هم عقب برود، اما وقتی مانتو را در اختیار جامعه قرار می‌دهیم روسری نیز دست می‌خورد. این تفاوت لوازم و یا به تبعش تفاوت احکام در این تقسیم‌بندی چگونه بیان می‌شود؟

ما آنجا که بحث فرد یا خانواده را می‌سنجیم، نمی‌خواهیم با این شاخص یا با این آسیب‌شناسی و راه‌حل، یک فرد خاص و یا یک خانواده‌ی خاص را بررسی کنیم. ما می‌خواهیم بگوییم که فرهنگ فردی افراد این جامعه چگونه است، یعنی مقصود ما فرد در دل جامعه است. همچنین اگر خانواده را هم بررسی می‌کنیم، خانواده را نیز در دل جامعه می‌بینیم. مثلاً همین که می‌گوییم کار مفید در جامعه کم است، منظور وزارت کشور یا وزارت ارشاد یا هر سازمان و مؤسسه‌ی دیگری نیست، بلکه کل کار مفید در اجتماع مدنظر است. ما فرد را خارج از اجتماع نگذاشته‌ایم و فرد و خانواده و سازمان را داخل اجتماع گذاشته و بررسی می‌کنیم. در این منصب و به‌عنوان کسی که با فرهنگ جامعه سر و کار دارد، اینگونه تقسیم‌بندی می‌کنیم و جامعه را می‌سنجیم و به افراد و خانواده‌ها و سازمان‌های جامعه می‌پردازیم. مثلاً وقتی می‌گوییم در بین زنان کشور ما خودنمایی فرهنگ شده است، مقصود این نیست که در جامعه کسی پوشش ندارد، اما می‌گوییم خودنمایی برای اکثریت قریب‌به اتفاق، تبدیل به ارزش شده است. در واقع ما باز هم در جامعه بحث می‌کنیم، اما این بحث ناظر بر فرهنگ خانواده نیز هست.

شبیه همین بررسی در سازمان‌های اجتماعی هم صورت می‌گیرد. مثلاً می‌گوییم در خیلی از تشکیلات خصوصی یا دولتی کار پیش نمی‌رود. بررسی می‌کنیم و می‌گوییم علتش این است که کارگر یا کارمند امنیت شغلی بیش از حد پیدا کرده است و زمانی‌که می‌فهمد اگر کار کند یا نکند او را بیرون نمی‌کنند، در این صورت کار نمی‌کند. بنابراین مشکل این سازمان‌ها به قانون کار برمی‌گردد. به این صورت یک آسیب‌شناسی در مورد سازمان‌های اجتماعی صورت گرفته و بر همین اساس هم دستورالعمل اصلاح داده می‌شود.

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی