مقدمه: ارزش اقتصادی و ارزش فرهنگی مصرف
مصرف در یک نگاه عام، اصل حیاتی یک جامعه است، چراکه حیات انسان در گرو مصرف است. بنابراین سخن از مصرف گرچه آن اهمیت بنیادینش را نیافته و صرفاً در چارچوبهای علمی و مباحث آکادمیک بدان پرداخته میشود، اما همین مباحث آکادمیک چنانچه راه روشن و عملی در پیش داشته باشد، بسیاری از اصول مصرف میتواند همان رهیافتهای اساسی در این حوزه به شمار رود که شاید بتوان گفت راهی آشکار بهسوی مردمی شدن دانش باشد که پیر بوردیو سخت بر آن تأکید دارد.
امروزه بیش از هر زمان دیگری شاهد تسلط حوزهی اقتصاد و پول بر زندگی روزمره هستیم. نگاهی اجمالی به رسانهها، حجم بالای تبلیغات بانکها، جایزههای پولی با عناوین و جذابیتهای مختلف، تبلیغات کالاها و خدمات به شکل گسترده، همه و همه بخشی از بازنماییهای جذاب پول برای مصرف هستند.
صحبت از مصرف به عنوان یک حوزهی قابل بررسی، زمانی آغاز شد که مصارف از شکل نیازهای اولیه به مصارف درمانگر، فراغتی، خودنمایانه و... تبدیل شدند؛ به طوری که مصرف، ویژگی خاص گروهی از افراد جامعه شد و هویت آنها را شکل داد. با پذیرش این نکته که مصرف به لحاظ اجتماعی و زمینههایش، بازتابی از هنجارها و ارزشهای فرهنگی است و حوزهی بسیار گستردهای را در بر میگیرد، در این یادداشت دو موضوع پول خانگی و مصرف خانگی در کنار هم بررسی خواهند شد. این بحث تعامل بین اقتصاد و فرهنگ را با محوریت زنان و در فضای خصوصی نشان میدهد. ضرورت این نوشتار هم اساساً به این دلیل است که اشتغال و تحصیلات زنان در شرایط کنونی و بالا رفتن سرمایهی اجتماعی و فرهنگی نیمی از جمعیت جامعه (زنان)، ایجاب میکند به ویژگیهای اقتصادی و مصرفی این گروه بیشتر پرداخته شود.
به گفتهی باکاک و در یک تعریف عام: «مصرف (consumption) در لفظ به معنی استفاده از کالاها برای رفع نیازها و خواهشهاست. مصرف نهتنها شامل خرید انبوه کالاهای مادی، بلکه شامل استفاده از خدماتی چون سفر و انواع تجارب اجتماعی است» (باکاک، 1393: 171).
اما به اقتضای نوع نگاه این یادداشت به پدیدهی مصرف، به تعاریف خاص و اقتصادی و فرهنگی مصرف بهطور جداگانه پرداخته میشود که به ماهیت کارکردی و معنایی آن اشاره دارد. از نگاه تاریخی، مصرف در جوامع انسانی اصولاً یک پدیدهی اقتصادی است، چراکه پایهی آن در پول و یا شیء با ارزشی است که قابل مبادله باشد. اما با پیشرفتهتر شدن جوامع و ورود دانش، تکنولوژی، صنعت و غیره به جوامع انسانی، حوزهی نفوذ و عمل پدیدهای چون مصرف نیز به تناسب نیازهای پیشرفتهی انسانها، توسعه پیدا کرد.
علم اقتصاد به طور خاص به جنبهی اقتصادی مصرف توجه دارد و تمرکز اصلی در آن بر جنبهی کارکردی/اجرایی (جنبهی مادی و کارکردی) مصرف است (ایلمونن، 2011: 36). یعنی پرداخت پول و خرید کالا و خدمات، عملیست که آن را مصرف اقتصادی گویند.
ایلمونن در توضیح چگونگی این جنبه از مصرف میگوید: «جنبهی کارکردی/اجرایی مصرف، بر خلاف درک عامهی مردم، نهفقط بهخاطر ارزش کاربردی کالا، بلکه به معنای فرهنگی و زمینهی استفاده از کالا نیز باز میگردد و این همان چیزیست که مارشال سالینز (1976) زمانی که گفت؛ «کیفیت شیء نیست بلکه معنای کیفیات عینی است»، این مفهوم را مدنظر داشت و ارجاع این نظر، به همان جنبهایست که با جنبهی فیزیکی کالا کاملاً متفاوت است.
و اما جنبهی فرهنگی مصرف که کارکرد معنایی آن را رقم میزند، ارزش استفاده و معناهای فرهنگی مصرف را بازنمایی میکند. معناهای فرهنگی در فرآیند مصرف، ارزشهای استفاده از کالا را ساخته و به چگونگی استفاده از آنها فرم میدهد. این معناها و ارزش استفاده، هرگز بهلحاظ اجتماعی خنثی نیستند، چراکه به عنوان بخشی از علایق کاربردی گروههای اجتماعی به شمار میروند. این گروههای اجتماعی در میان کالاها، از آنهایی استفاده میکنند که پیوندشان با گروههای اجتماعی مشخص را نشان دهد، مثل جوانان که خود را از گروههای دیگر مانند کودکان و سالمندان مجزا میکنند.
کوتاه سخن اینکه رویکرد امروزین به مصرف یک رویکرد متکثری است که بسیاری از جنبههای اجتماعی را در بر میگیرد به طوری که بوردیو هم میگوید، رویکرد امروزه به مصرف، یک کنش اجتماعی پرمعناست که نگاه منحصر به فردی را به روی واقعیتهای مختلف اجتماعی میگشاید. او (1984) معتقد است تمایزات در عادتوارهها و خلقوخوهای درونیشده تجسم یافتهاند.
ناگفته پیداست که مادهی اصلی این نوشتار، شیء با ارزشی به نام پول است که از یکسو به اقتصاد و از سوی دیگر به زندگی روزمره متصل است که مصرف نیز در این میان حلقهی اتصال به شمار میرود و هرآنچه از اقتصاد به سوی زندگی جاریست تا حیات زیستی و حیات فکری انسان را حفظ کند، با ماشین مصرف صورت میگیرد. بنابراین هرجا که سخن از مصرف است به یک معنا در واقع سخن از پول است، اما لازم است بهصورت مجزا به هرآنچه این نوشتار را میسازد پرداخته شود؛ یعنی در اینجا به پول و معنای آن در نگاه عام، و به معنای پول در نگاه خاص (پول خانگی) که مصرف را در حوزهی خانه سازمان میدهد، پرداخته خواهد شد.
تعریف پول در نگاه عام
تعاریف متعددی از پول در کتابهای علوم اجتماعی و اقتصادی و فرهنگنامهها دیده میشود که بسیار نزدیک و شبیه به هم هستند و من بنا به ضرورت این بخش از نوشتار یکی از این تعاریف را بر میگزینم.
آرگایل به نقل از فرهنگ آکسفورد مینویسد:
«پول چیست؟ پول، وفور، فراوانی، بدهی، دارایی، چک بانکی، وسیلهی معاش، سرمایه، نقد، پول خرد، چک، سکه، مس، کارت اعتباری، ارز، زیان، قرض، سود سهام، مهریه، عایدی، وقف، املاک، هزینه، تأمین بودجه، بختواقبال، تنخواه، کمکهزینهی تحصیلی، درآمد، سرمایهگذاری، مناقصه، وام، رهن، گرو، میراث، پرداخت، مستمری، پول تو جیبی، منفعت، مایحتاج، بازپرداخت، منابع، ثروت، حقوق، پسانداز، نقره، استرلینگ، استرداد، مالیات، چک مسافرتی، دستمزد، متمول، برنده شدن، پسانداز برای خرید چیزی خاص» (فرنهام، آرگایل، 1384: 30).
وی سپس تعریف پول را در تحلیل ماهیت آن پی میگیرد و از ویژگیهای گوناگون آن سخن به میان آورده و میگوید: «عملکرد پول بسیار روشن است. پول وسیلهی مبادله است: در حالی که پول کاغذی یا پلاستیکی به خودی خود فاقد ارزش است، اما در مبادلهی کالاها و خدمات دارای پشتوانهی تضمین شده است. پول همچنین واحد شمارش است: ما میتوانیم گرانی یا ارزانی کالا را با پول بسنجیم. سوم، پول ذخیرهی ارزش است؛ برخلاف کالاهای فاسدشدنی، پول فاسد نمیشود، بلکه به مرور زمان بهویژه در دوران بیثباتی سیاسی ارزش آن تغییر میکند. در پایان پول وسیلهی پرداخت با تأخیر است: دادوستد بازرگانی میتواند پیش از ورود کالا به بازار انجام گیرد» (فرنهام، آرگایل، 1384: 33).
پول در معنای خاص: پول خانگی
پول خانگی مفهومی است که برای نخستین بار ویویانا زلیزر[1] (1989) استفاده کرده است. این مفهوم گرچه در ظاهر به مصرف پول در خانه اشاره دارد، اما از آنجایی که نه پدیدهی مصرف و نه پدیدهی خانه، مفاهیم سادهای نیستند، بنابراین در یک نگاه علمی، پول خانگی فقط نمیتواند پولی باشد که به خانه وارد میشود و یا در خانه مصرف میشود، بلکه، سازوکارهای پیچیدهی به کار رفته در ساختمان مصرف و فضای خانه و انسانها، معانی و اثرات پیچیدهای بر پول خانگی تحمیل میکنند که به تحلیل و بررسیهای موشکافانهای نیاز دارد.
پول در خانه و حوزهی خصوصی شکل دیگری دارد که با حوزهی عمومی کاملاً متفاوت است. پول خانگی شامل درآمد زن یا مرد و یا هردو است. درآمد زنان در اکثر مواقع نام کمکخرج را به خود میگیرد، حتی اگر به معنای واقعی اینگونه نباشد. پول خانگی، پول خاصی است که نه فقط واسطهای برای تبادل اقتصادی، بلکه یک پول رایج طرحریزی شدهی اجتماعی و پُرمعنیست که توسط فضای خانگی شکل گرفته است.
پول خانگی تنها یک مثال از یک مقیاس تجربی از اقتصاد پیچیده است که در پارادایم اقتصادی مسلط منفرد، بیکیفیت و عقلانیشده، پنهان میماند. با هر پول خاص، شبکهی اجتماعی و روابط اجتماعی متفاوتی شکل میگیرد که سیستم معنایی متفاوتی دارد (زلیزر، 1989: 359- 363).
زلیزر (1989) نشان داد که نقشهای جنسیتی غالب و تقسیم نامتناسب قدرت در خانواده بر چگونگی تعریف و استفاده از پول خانگی تأثیر مینهد. تحلیل زلیزر از پول خانگی نشانگر این است که چطور درآمد مردان و زنان کاملاً متفاوت از هم توصیف میشوند. (بیکر، جیمرسون، 1992: 682).
برای مثال میتوان اقتصاد خانواده را در نظر گرفت. پول خانگی -شامل پول زن، شوهر و فرزندان- مقولهی خاصی از پول است. معنا، استفاده و حتی کیفیت آن توسط الزامات اقتصادی تحمیل میشود اما پول خانگی توسط عقاید زندگی خانوادگی، جنسیت، روابط قدرت و طبقهی اجتماعی هم شکل میگیرد. مثلاً، پولی که برای زن در نظر گرفته میشود -صرفنظر از مقدار آن- بهطور سنتی برای خرید خاصی مثل لباس در نظر گرفته شده و جدا از پول «واقعی» است که شوهر کسب میکند (وثوقی، مدنی، 1392).
مصرف خانگی
مصرف خانگی در یک تعریف عام به تیپی از مصرف گفته میشود که یا در چارچوب خانه اتفاق میافتد و یا به خانه ارتباط دارد که عمدتاً یک امر اقتصادی تلقی میشود و معنایی جز حیطهی مصرفهای روزمره ندارد. اما مصرف در تعریف خاصش نهتنها تیپی از مصرف است که همهی مؤلفههای تعریف عام را در بر میگیرد، بلکه به میدانی اشاره دارد که تصمیمگیری در آن زنانه است. این نوع خاص از تصمیمگیری، علاوه بر اینکه یک امر اقتصادیست، معانی و مفاهیم بسیاری را در کوچکترین تشکل انسانی یعنی خانواده به وجود میآورد و این گفتار نیز با محوریت همین تصمیمگیری زنانه شکل گرفته است تا به مفاهیم برساختهی آن که نقش مهمی در سبک زندگی دارد بپردازد و معانی آن را آشکار نماید. بنابراین هرآنچه پس از این خواهیم دید ظاهراً پرشی ناگهانی از موضوع مصرف به حوزهی زنان است اما در واقع برش دیگری است از حوزهای که زنان در آن تصمیمگیر و تصمیمساز هستند و این حوزه نقش بسیار مهمی در مقولات اقتصادی و فرهنگی دارد.
ورود پول به فضای خانه، معنای آن را تغییر داده و چگونگی نگاه به آن، شکلهای متفاوتی از پول را در خانه تعریف میکند که همین تفاوتها اشکال مختلفی از مصرف را نیز در خانه به وجود میآورد، چراکه مصرف خانگی، حوزهی عمل و قدرت زنان است و نشان دادن توانایی زنانه، تیپی از مصرف خانگی را ایجاد میکند که در آن کالاهایی که قابلیت تبدیل شدن به پول را داشته و جنبهی خودنمایانه داشته باشند بیشتر دیده میشود، مثل خرید طلا و جواهرات.
هدف از پرداختن به مصرف خانگی، بازنمودن شرایط آن میدانی است که تصمیمگیری در آن زنانه است. اما هنوز این رابطهروشن نشده است، آنچه مصرف خانگی را رقم میزند معانی برآمده از پول خانگی است، یعنی اینکه پول خانگی چه تیپی از مصرف خانگی را رقم میزند؟
به دلیل محدودیتی که در این یادداشت وجود دارد فقط به چند مورد از مصرفهای خانگی که از دل معانی پول خانگی بیرون آمدهاند، اشاره میشود.
یکی از مصرفهای خانگی، آموزش و تربیت فرزندان است که از مهمترین معانی و مفاهیم مربوط به پول خانگی است. چراکه این نوع از مصرف جز در سایهی پول محقق نمیشود، بهویژه آنکه در شرایط کنونی اقتصادی-اجتماعی، هزینهی آموزش و تربیت خوب خیلی بیشتر و سنگینتر از پیش شده است و همهی خانوادهها توانایی تأمین آن را ندارند.
مادرانی که خود از سرمایهی فرهنگی اجتماعی بالاتری برخوردارند، به پرهزینه بودن آموزش خوب و تربیت درست فرزندان آگاه بوده و به مصارف آموزشی و هنری فرزندانشان حساسیت بیشتری دارند. انتخاب کالای هنری و فرآیند یادگیری، نه فقط یک عمل هنری بلکه عملیست بهمانند سایر انتخابهای زن که در چهاردیواری خانه اتفاق میافتد و در اشکال گوناگونی همچون؛ هنر، اسباب اثاثیه، خوراک و... دیده میشوند که برخی چون هنر، شیک و زینتی و برخی دیگر چون لوازم و ابزار، کارکردی هستند، اما همهی اینها فقط شکل مسئله هستند و محتوای آن به پدیدهی قدرت بر میگردد که قلمرو زنانهی آن، خانه است و در تحلیل هرگونه رابطهی اجتماعی پیرامون خانه بایستی رابطهی قدرت را نیز دید. مصرف کالاهای هنری در خانواده بر اساس قواعد خاصی صورت میگیرد که زن در این قاعده نقش بسیار مهمی دارد.
یکی دیگر از مصرفهای خانگی، زیبایی و تندرستی است. زیبایی یا ظاهر و سیمای خوب و جذاب پدیدهایست که بخشی از پول خانگی را به سوی خود جذب کرده است. صرفنظر از دلایل و ریشههای این پدیده که عمدتاً یک مسئلهی فرهنگی است، اهمیت ویژهای در دستوپا کردن شأن و منزلت اجتماعی برای افراد پیدا نموده است و بدین جهت نیز یکی از مصرفهای خانگی برتر به شمار میرود. آرایشگاه، جراحی زیبایی، لوازم آرایشی، شیکپوشی و لباسهای شیک، آن نوع از مصرفهای خانگی هستند که با استفاده از پول خانگی ساخته میشوند تا آنچه از نظر زن مهم هستند محقق شوند.
البته صورت دیگر از این نوع مصرف خانگی تندرستی است که فرد ناگزیر از آن است و صرفاً در جهت سلامتی به کار میرود و در شکل و محتوا بهطور کلی با مصرف نوع قبلی متفاوت است.
یکی از مهمترین مصرفهای خانگی، مصرفهای مناسکی است که بیشتر جنبههای شئون خانواده را در بر میگیرد، چراکه هم میدانی برای نوعی از چرخهی غیرمستقیم اقتصادیست و هم میدانی برای عمل اجتماعی و فرهنگی است که در سیستم اجتماعی ما جایگاه مهمی دارد اما بهدلیل فرصت محدود این یادداشت، به چند نمونه از مهمترین آنها اشاره میشود.
از مهمترین مصرفهای خانگی، مصرفهایی است که ریشه در مناسک دارد مثل؛ مهمانیهای مناسبتی که جشن تولد، جشن عروسی، جشنهایی آیینی و ملی مثل نوروز، مراسمهای دینی، مراسم مربوط به مرگومیر و غیره را شامل میشود و به دلیل متأثر بودن بسیاری از شئون زندگی از این نوع مصرف مناسکی، اعتبار اجتماعی افراد نیز با آن در پیوند است و میزان اعتبار و چگونگی آن را نیز این نوع مصرف رقم میزند و از این رو مصرف مناسکی، اهمیت خود را بر افراد تحمیل میکند.
هدیه در فرهنگ ما یکی از مهمترین مصرفهای خانگی به شمار میرود. هدیه در مقام کارکردیاش همان کالایی است که به وسیلهی پول به دست میآید و قابلیت تبدیل شدن به هدیه را دارد. اما هدیه در مقام معناییاش متضمن یک فرهنگی است که به هیچ روی امکان تبدیل شدن به کالا را ندارد و شأن معنوی آن هرگونه مرز اقتصادی را پشت سر گذاشته و به مصرفی تحت عنوان مصرف خانگی تبدیل میشود. مثلاً اشیا میتوانند از حالت کالایی خود به حالت هدیهای تبدیل شوند و برعکس. کتابی که به عنوان هدیه خریداری شده و امضا میشود و احیاناً یک کارت اعتباری خرید نیز به آن الصاق میگردد، حکایت از شخصی شدن این امور میکند، چراکه کالا به خودی خود، هدیه محسوب نمیشود، بلکه این نوع استفادهی از یک کالاست که آن را در جایگاه هدیه یا جایگاههای دیگر مستقر میکند.
مصرف خانگی بیشتر در چهاردیواری خانه دیده میشود، اما نباید از نظر دور داشت که شعاع اثر آن در برخی موارد گستردهتر از چهاردیواری است. چراکه حوزهی عمل مصرف خانگی آنجایی که به مناسک و مناسبات اجتماعی مربوط است به فراتر از اندرون خانه کشیده میشود. بنابراین اگر هدیه را در این میدان تجزیه و تحلیل کنیم خواهیم دید که از نظر زنان، هدیه هم شکلی از پول است که با پوششی جداگانه در خانواده و دیگرانِ خاص جریان دارد. در اکثر مواقع این زنان هستند که در چگونگی و هزینهی هدیه تصمیم میگیرند. هدیه فقط و فقط در حد مبادله باقی نمیماند بلکه چگونگی مصرف آن از سوی هدیهدهنده پیگیری میشود. کسانی که به نزدیکانشان هدیه را به شکل نقدی اهدا میکنند، نظارت فراگیر یا همان پانوپتیکون مدنظر میشل فوکو را اعمال میکنند تا بفهمند گیرندهی هدیه چگونه از آن استفاده میکند و یا به عبارت دقیقتر در جهت مشخصشده از سوی اینها استفاده میکند یا خیر و این در حالیست که اگر هدیه برای نیازهای اساسی مثل خانه و وسایل مهم زندگی هزینه شود، خیال هدیهدهندگان راحت است که گیرنده عقل معاش دارد و این یعنی اینکه به عقیدهیمارسل موس، هدیه، الزامات و تعهداتی را به همراه دارد (وثوقی، مدنی، 1392).
جمعبندی
مصرف خانگی یکی از مهمترین بخشهای جامعهشناسی مصرف به شمار میرود. اهمیت این بخش از آن روست که تصمیمگیری در آن توسط گروه زنان صورت میگیرد که اهمیت آنها نه در حوزهی مصرف و نه در حوزههای دیگر اجتماعی جدی گرفته نمیشود. مصرفهای خانگی که توسط پول خانگی و معانی و مفاهیم برآمده از آن همواره بازتولید و گستردهتر میشود، یکی از پایگاههای مهمی به شمار میرود که علاوه بر عملیاتهای اقتصادی، عملیاتهای فرهنگی و اجتماعی نیز در آن صورت میگیرد که در ساختمان یک جامعه نقش دارند.
حوزهی مصرفهای خانگی، یک حوزهی اجرایی زنانه است و مهمترین دادهای که از این نوشتار کوتاه به دست میآید این است که زنان به این دلیل در بیشتر حوزههای مصرف تصمیمگیرنده و اجراکننده هستند که از حوزهی تولید به حوزهی مصرف رانده شدهاند. چنانچه مصرف را بهمثابه فرهنگ بدانیم، این نتیجهی نهچندان خوشایند به دست میآید که زنان به دلیل محصور شدن در حوزهی مصرف، مالکیت این حوزه را از آن خود دانسته و میدانی برای اعمال قدرت زنانهی خود میدانند و فرهنگ مصرفی را خواسته یا ناخواسته ترویج میدهند.
منابع:
- Zelizer A. Viviana, (1989), The social meaning of money: Special money, The American Journal of Sociology, vol 95, No. 2, pp. 342- 377.
- Baker Wayne E. & Jimerson Jason B. (1992) The Sociology of Money: A Framework for the Sociology of Money Structural, the American Behavioral Scientist, 35, 6, pp 678- 693
- Kaj Ilmonen (2011), A social and economic theory of consumption, translated by David Kivinen, Printed and bound in Great Britain by CPI Antony Rowe, Chippenham and Eastbourne
- Bourdieu, Pierre (1984), Distinction: A social critiqueof the judgment of taste, Cambridge: Harvard university Press.
- فرنهام، آدریان، آرگایل، مایکل (1384)، روانشناسی پول، ترجمه شهلا یاسایی، تهران: جوانه رشد
- باکاک، رابرت و دیگران (1393)، درآمدی بر فهم جامعهی مدرن: کتاب سوم، اشکال اجتماعی و فرهنگی مدرنیته، ترجمه کاظم فیروزمند و دیگران، تهران: آگه
- وثوقی، منصور، مدنی لواسانی، شایسته (1392)، معنای اجتماعی پول نزد زنان، رساله دکترا، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.