هوسرل در سالهای دههی 1940 کتابی نوشت تحت عنوان «بحران علم اروپایی» و آنجا مسئلهی بحران را طرح میکند و گویی توجه به بحران موضوع اصلی فلسفه میشود. برای هوسرل رفتن به سمت خودِ اشیاء موضوعیت پیدا میکند؛
1- مقدمه
پس از تحولات علمی که در اواخر رنسانس شکل گرفت و منجر به انقلاب صنعتی شد این سؤال در بین فیلسوفان مطرح شد که روش علم جدید تولید شده، چیست؟
برای بررسی «جایگاه تمدنی فلسفهی علوم اجتماعی»، ابتدا باید رهیافت نظری خود را مشخص کنیم و مورد تصریح قرار دهیم. رهیافت نظری من در این مقاله، رهیافتی کلنگرانه1 است. کلنگری را میتوان اینگونه تعریف کرد که کل، چیزی بیش از مجموع اجزاء آن است. بدینترتیب کلنگری در نقطهی مقابل ذرّهباوری2 و ماشینانگاری3 حاکم بر نگرشهای تحلیلی- تحصّلی4 قرار میگیرد.
وقتی از علم صحبت به میان میآید، مصادیقی همچون منطق، ریاضیات، فیزیک، شیمی، زیستشناسی، روانشناسی، جامعهشناسی، تاریخ و ... به ذهن خطور میکند. بالطبع اگر بخواهیم از چیستی فلسفهی علم صحبت به میان آوریم، باید کاری کنیم که بهطور کلی بتواند تمامی این مصادیق را در برگیرد.
قرن هجدهم را در تاریخ فلسفهی غرب، عصر روشنفکری مینامند که متفکران شاخص آن(دیدرو، ولتر، روسو، منتسکیو، کندروسه، کانت و ... ) تحت تأثیر اصول فلسفهی طبیعی نیوتن قرار گرفتند و بر آن شدند تا با همان مبانی دربارهی زیباییشناسی، اخلاق، سیاست و ... داوری کنند.
اشتراکات تفکر اجتماعی در آلمان، فرانسه و آنگلوساکسونا
در حال حاضر در غرب، به طور کلی دو جریان معرفتی همراه با زوایا و توابع خود در مقابل یكدیگر ایستادهاند. یکی جریان پوزیتیویسم1 است كه تقریبا جریان حاکم میباشد؛ چراکه فلسفه بورژوایی و ایدئولوژی سرمایهداری جهانی معاصر است.
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.