1- توضیح مترجم
رورتی در این مقاله نیز در ادامهی دیدگاههای متأخر خود -که چرخشی سیاسی یافته بود- در تلاش است تا با بررسی مبانی اندیشهی سیاسی غرب، رویکردی را نشان دهد که طبق آن، اندیشهی سیاسی مدرن بدون اتکا بر مبانی نظری توان ادامهی مسیر داشته باشد.
در ابتدای بحث بفرمایید که آیا تفاوتی بین فلسفهی سیاسی و اندیشهی سیاسی وجود دارد؟
واقع این است که برای این مفاهیم تعاریف دقیقی وجود ندارد. اما به نحوی میتوان میان اندیشهی سیاسی politicalthoughtو فلسفهی سیاسی politicalphilosophyتفکیک کرد. اندیشهی سیاسی به هر گونه روایت اندیشمندانه از امر سیاسی قطع نظر از آنکه بر چه بنیادی استوار باشد اطلاق میشود.
واژهی «سیاست»، آنگونه که امروزه در زبانهای مختلف اروپایی (از جمله در زبانهای انگلیسی و فرانسه و آلمانی به ترتیب: politics, politique, Politik) به کار میرود، ترجمهای است از دو کلمهی یونانیِ «تا پولیتیکا» (τὰπολιτικά) و «هه پولیتیکه» (ἡπολιτική) که هر دو، صورتهای اسمی از صفت «پولیتیکوس» (πολιτικός) است
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.