شهر، با درد بنا میشود؛ درد غربت آدمی در هبوط زمینی و سکنی گرفتن در غربت خویش. آیا در زمانهی کنونی ما قادریم چیزی به نام شهر بنا کنیم؟ در زمانهای که آنچه برای بشر حیاتی و ضروری است دیگر نه زندگی که زنده ماندن است و هر روز برای بدست آوردن قوت لایموت خویش از بامداد تا شامگاه در چرخهی دوران روزگار گرفتار آمده است.
بشنوید ای دوستان این داستان
خود حقیقت نقد حال ماست آن
«مولوی»
یک
گفتار مسلطِ روزگار ما گفتارِ بازارگانی است. مسئلهی نقدناپذیری تا آنجا که به افراد مربوط میشود نه فقط حاصل رسوباتِ استبداد تاریخی، بل بیش از آن حاصل فرآیندی است که خود-بازاریابی یا بازارگرمی[i] نام مناسبی برای آن است. اشخاص، چیزی از خودشان را که کالای قابل فروش است در هر نقدی که موضوع آن باشند اسبابی برای نقدشدن و از طرفی اسبابی برای نپذیرفتنِ نقد قرار میدهند. پذیرفتن نقد غالباً به معنای از دست رفتنِ آن بازار محدودی است که هر شخصی دارد یا اگر بخواهیم از گفتار جامعهشناسان بهره ببریم هر نقدی «فضای عرضه»ی شخص را محدود میکند و فضای عرضه را به منتقد باز میگرداند.
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.