1
هرچند توسعه به معنای بالفعل شدن ظرفیتهای بالقوهی یک موجود و تحقق حالت کامل و طبیعی آن است، اما بعد از جنگ جهانی دوم به دنبال استعمارزدایی، و ظهور کشورهای تازه استقلالیافته، وصف وضعیتی شد که جهان سوم در مقابل کشورهای غربی نداشت؛ «چیزی که نیستند و میتوانند باشند یا باید باشند، معنا شد» و ضرورت یافت. کمتوسعهیافتگی با محوریت غرب معنا مییافت و حرکت به سوی آن. مفهوم توسعه که تا پیش از این ذیل اندیشهی سیاسی مارکس دلالت داشت به فاصله با کشورهای غربی تغییر معنا داد. ادبیات فقیر و غنی و نزاع میان آنها، به توسعه و حرکت به سمت صورت کشورهای ثروتمند -با فرض تکامل خطی- تغییر معنا یافت.
علم مدرن کمتر از 200 سال است که به مثابه یک فعالیت ویژهی مشخص در جوامع غربی مطرح شده است، واژهی «ساینتیست» (که در قیاس با واژهی «هنرمند»[i] به کار میرود) نخستین بار توسط ویلیام هیول در اواخر 1833 در نشست انجمن بریتانیا برای پیشرفت علم، پیشنهاد شد. اما باید پرسید چه عاملی موجب شده تا علم در زمانهی ما بر تخیل انسان نفوذ سنگینی پیدا کند؟
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.