شما اینجا هستید: صفحه اصلی آرشیو سوره (76-77) شماره شانزدهم سبک زندگی کلیات تاریخچه و آمار مهاجرت ایرانیان به امریکا
تاریخچهی سفرها و مهاجرتهای کوچک و اولیهی ایرانیان به امریکا
به استناد اسناد و اظهارات مکتوب در سفرهای نامههای میرزا ابوالحسنخان شیرازی، میرزا محمدعلی ملاحتی ملقب به حاج سیاح و کتاب نخستین سیاحان ایرانی در امریکا، تاریخچهی سفر اولین ایرانیان به امریکا در سطح سفرهای تکنفرهی خصوصی، سیاحتی و کاری به دوران سالهای 1816 میلادی و سفر اتفاقی و غیرمترقبه میرزا ابوالحسنخان شیرازی ملقب به ایلچی به امریکا و متعاقب آن سفرهای سیاحتی و کاری بین سالهای 1855 الی 1890 میلادی میرزا محمدعلی فرزند ملارضا ملاحتی معروف به حاج سیاح، حاج میرزا محمدعلی معینالسطنه، میرزا ابراهیم صحافباشی، حسنقلیخان معتمدالوزاره (صدرالسلطنه) که بعد از سفر مکه به امریکا رفته و نخستین مراسم عید قربان خود را درسفارت ایران در واشنگتن جشن گرفته و به دریافت لقب حاجی واشنگتن ازطرف ناصرالدین شاه نایل گردید، باز میگردد.
بررسی و تجزیه و تحلیل اسناد موجود در رابطه با مهاجرت ایرانیان به امریکا حاکی از آن است که بیشترین مهاجرت اولیهی ایرانیان به امریکا بین سالهای 1890 الی 1910 میلادی از نواحی شمال غربی ایران و تحت تأثیر تبلیغات مبشرین امریکایی صورت گرفته است. این گروه از مهاجرین، اقلیتهای ارمنی-آسوری منطقهی آذربایجان بودند که بهمنظور کار و تجارت و گرفتن تابعیت امریکا، ایران را به سوی این کشور ترک کردهاند.
به استناد منابع موجود درکتاب بررسی مناسبات ایران و امریکا، مراکز تجمع ایرانیان دراین سالها یعنی سالهای 1910 میلادی به بعد بیشتر در سواحل دریاچهی میشیگان، ایالت ویسکانسین و تجمع عمدهی آنان در ایالت ایلینویز و شهر شیکاگو که یکی از مناطق و مراکز تجاری خارجی امریکا به شمار میرفته بوده است.
سابقهی حضور ایرانیان درکالیفرنیا
سابقهی حضور ایرانیان در کالیفرنیا به سال 1911 میلادی و مسافرت علیقلیخان نبیلالدوله کاردار وقت سفارت ایران به این ایالت در پی دستور دولت وقت ایران بهمنظور تشکیل جماعتی از ایرانیان در این ایالت باز میگردد. در این سفر نبیلالدوله بعد از به توافق رسیدن با نمایندگان شهر سانفرانسیسکو در ایالت کالیفرنیا بهمنظور خرید زمینهای اراضی مرکبات در کنار خطوط راهآهن برای ایرانیان، بهمنظور جلب توجه ایرانیان مقیم شیکاگو بههمراه نمایندهی مردم شهر سانفرانسیسکو به این شهر سفرکرده و ضمن صحبت با آنان در ارتباط با اهمیت خرید این زمینها به عنوان سرمایهای برای حال و آینده، آنان را به نقل مکان به کالیفرنیا تشویق و ترغیب نمود.
سرانجام بر اثر مساعی وی و مواعید نمایندهی مردم سانفرانسیسکو از پاییز همان سال مهاجرت ایرانیان به سانفرانسیسکو در ایالت کالیفرنیا آغاز گردید. به عبارتی مهاجرت بخشی از ایرانیان شیکاگو به کالیفرنیا در سال 1911 میلادی و به عنوان اولین مهاجرت ایرانیان به ایالت کالیفرنیا در تاریخ ثبت است.
سابقهی حضور ایرانیان در نیویورک
پروفسور رضا در کتاب برگ بیبرگی در رابطه با حضور ایرانیان در نیویورک مینویسد:
وقتی در سال 1944 میلادی وارد این شهر شدم شمار ایرانیان مقیم نیویورک کمتر از 100 نفر بود. از این گروه تقریباً صدنفره تعدادی بازرگان بودند که با ایران روابط بازرگانی برقرار کرده بودند. چند تن از پزشکان بودند که همراه خانوادههایشان به عنوان مهاجر و بهخیال اقامت دائم به امریکا سفر کرده بودند. گروهی از اقلیتهای مذهبی بودند که با توجه به توانایی و آشنایانی که داشتند به امید کار و زندگی و کسب ثروت از ایران کنده شده بودند. و گروه انگشتشمار دیگری که من هم جزء آنها بودم، گروهی بودند که بهمنظور کسب علم و ادامه و تکمیل تحصیلاتشان به امریکا آمده و قصد اقامت دائم نداشتند.
بررسی آمار مهاجرتی ایرانیان به امریکا
بر اساس سالنامهی آمار ادارهی مهاجرت امریکا که در آن سال 1820 به عنوان مبدأ ثبت تاریخ مهاجرت اقوام و گروهها از کشورهای مختلف به امریکا در نظر گرفته شده است، تا قبل از سال 1925 هیچ اشارهای به مهاجرت ایرانیان به امریکا دیده نمیشود. ضمناً بین سالهای 1925 الی 1939 یعنی سالهای قبل از آغاز جنگ جهانی دوم نیز تعداد ایرانیانی که به ایالات متحدهی امریکا مهاجرت کردهاند، انگشتشمار گزارش شده است.
شمار مهاجرین و جمعیت ایرانیان در امریکا بهدلیل فقدان یک منبع موثق در موارد متعدد متفاوت و متناقض ارزیابی و اعلام گردیده است. در این میان بسیاری از ایرانیان و از جمله بسیاری از محققان، پژوهشگران و فعالان سیاسی اجتماعی ایرانی نسبت به ارقام اعلامشده از سوی ادارهی مهاجرت امریکا در ارتباط با شمار مهاجرین و جمعیت ایرانیان مقیم این کشور شدیداً تردید دارند. برای مثال برخی از مسئولین ادارهی مهاجرت بر این نظرند که ارقام مربوط به مهاجرین ایرانی که قبل از سال 1925 به امریکا مهاجرت کردهاند، ممکن است در طبقهبندیهای جغرافیایی مربوط به سایر کشورها گنجانده شده باشد.
در واقع بنا بر اظهار این مسئولین، آمار مهاجرین به امریکا درکل و از جمله مهاجرین ایرانی تا سال 2000 به جای طبقهبندی بر اساس محل زادگاه بر اساس آخرین اقامت مهاجرین ثبت گردیده است. با این حساب افراد و یا گروههای ایرانی که پیش از مهاجرت برای مدتی هرچند کوتاه در کشور دیگری برای مثال ترکیه، قبرس، سوئد، آلمان اقامت داشتهاند و از آنجا به مقصد امریکا مهاجرت کردهاند، در لیست افراد ایرانی مهاجر به امریکا ثبت نشدهاند، بلکه در طبقهبندی کشورهایی که از آنجا به مقصد امریکا مهاجرت کردهاند، ثبت گردیدهاند.
برای نمونه بررسی تفاوت نوع ثبت مذکور فقط درسال 1977 چیزی حدود 3351 نفر میباشد. چرا که شمار ایرانیان مهاجر در این سال به استناد آخرین محل اقامتشان قبل از ورود به خاک امریکا 6291 نفر و به استناد محل زادگاهشان (ایران) 9642 نفر میباشد.
بر اساس آمار موجود در سالنامهی ادارهی مهاجرت امریکا بین سال 1920 الی 1930 تعداد مهاجرین ایرانی به امریکا 241 نفر گزارش شده است. این تعداد تا سال 1940 به 436 نفر افزایش یافته است.
بر اساس آمار مندرج در این سالنامه پس از جنگ جهانی دوم، مهاجرت ایرانیان به ایالات متحدهی امریکا افزایش یافته است. به طوری که بین سالهای 1941 الی 1950 تعداد مهاجرین ایرانی به امریکا 1380 نفر گزارش شده است.
پژوهشگران و محققان آمار، جمعیتشناس و جامعهشناسان، مهاجرت ایرانیان به امریکا را در چندین مرحله مورد بررسی قرار دادهاند. لیکن در این مطالعه بهمنظور سهولت و سادگی مطالعه از شاخوبرگهای اضافی جلوگیری شده است. لذا این چند مرحله به دو مرحلهی عمدهی قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تقسیم گردیده است.
اکثریت قریببهاتفاق جامعهشناسان، موج و یا مرحلهی اول را بین سالهای 1950 الی 1979 و شمار جمعیت آن را چیزی حدود 50 الی 80 هزار نفر که عمدتاً از خانوادههای مرفه و اطرافیان و نزدیکان خانوادهی سلطنت و دانشجویانی که بهمنظور پاسخگویی به نیازهای صنعتی شدن کشور برای ادامهی تحصیل به امریکا مهاجرت کردهاند، ارزیابی میکنند.
در سالهای قبل از پیروزی انقلاباسلامی و بهویژه دههی 1970 و تقریباً اوایل سال 1980 و قبل از قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور ایران و امریکا، همانطوری که اشاره شد این کشور و دانشگاههای آن در میان ایرانیان از محبوبیت بالایی برخوردار بود. در واقع این محبوبیت، یکی از نیروها و عوامل عمدهی جلب و جذب دانشجویان و سیر صعودی مهاجرت ایرانیان به امریکا به شمار میرفت. تا جایی که از یکصد هزار دانشجوی ایرانی که در طول سال تحصیلی 78–1977 برای ادامهی تحصیل به کشورهای خارجی عزیمت نمودند، تعداد 37 هزار نفر آنان در مؤسسات آموزشی و آموزش عالی امریکا ثبتنام کرده بودند. این تعداد در سال تحصیلی 79–1978 به مرز 46 هزار نفر و در سال تحصیلی 80–1979 به اوج خود یعنی 52 هزار نفر رسید.
بر اساس آمارهای موجود اولین گروه متخصصان ایرانی مهاجر به ایالات متحدهی امریکا در این مرحله پزشکان و عمدتاً پزشکان جوانی بودند که برای گذراندن دورههای کارورزی به امریکا میرفتند. طبق آمار موجود تعداد کل پزشکان ایرانی امریکا درسال 1978، 2300 نفر اعلام گردیده است. این در حالی است که اکثر قریببهاتفاق پزشکانی که بعد از سال 1979 به این کشور مهاجرت کردهاند، پزشکان باتجربهای میباشند که به قصد کار و اقامت دائم در ایالات متحده با خانوادههای خود به این کشور مهاجرت کردهاند.
تعداد مهاجرین ایرانی به امریکا در موج و یا مرحلهی دوم که از دههی 1980 آغاز شده و تاکنون ادامه دارد، ابتدا به علت فعل و انفعالات ناشی از ذات و طبیعت انقلاب، متعاقب آن جنگ تحمیلی، عوامل اقتصادی ناشی از تحریمها و بسته شدن موقت دانشگاهها بهطرز چشمگیری سیر صعودی داشته و از اواسط و در ادامهی آن تاکنون حالت و وضعیت متعادلی پیدا کرده است.
بر اساس مطالعات مؤسسهی سیاستگذاریهای مهاجرتی در سایت اینترنتی ادارهی آمار مهاجرت امریکا(OIS) تحت عنوان «منابع اطلاعاتی مهاجرتی» تعداد فرزندان ایرانی متولدشده درامریکا بین سالهای 1980 الی 1990، چیزی حدود بیش از 74 درصد و بین سالهای 1990 الی 2000 بیش از 34 درصد افزایش داشته است. بر اساس آمار مندرج در همین مطالعات بیش از 280 هزار کودک ایرانی فقط درسال 2000 متولد گردیده است.
درارتباط با این گزارش یعنی گزارش اداره آمار مهاجرت امریکا(OIS) مطلب حائز اهمیت این است که همانطوری که قبلاً نیز اشاره گردید، بعد از یک دوره مهاجرت شدید درسالهای اولیهی پیروزی انقلاب که بیش از هرچیز ناشی از ذات و طبیعت انقلاب و پس از آن جنگ تحمیلی بود، هرچه از عمر انقلاب گذشت مسئلهی مهاجرت کاهش یافت. به طوری که بعد از مهاجرت 154857 و 113597 نفر به ترتیب بین سالهای 1970 الی 1980 و 1981 الی 1990 این ارقام درسالهای بین 2001 الی 2004 به 41 هزار نفر تقلیل یافت و بهعبارتی به تعادل رسید.
آخرین ارزیابیهای موجود ازجامعهی ایرانیان در امریکا
بر اساس مطالعات اخیر و طبق آمار رسمی ادارهی سرشماری امریکا در سال 2010 مندرج در وبسایت جستجوگر حقیقتFact Finder 2.census.gov شمار کسانی که خود را امریکایی ایرانیتبار معرفی کردهاند 448722 نفر اعلام گردیده است.
ویکیپیدیای امریکاییهای ایرانیتبار ضمن اعلام این آمار میافزاید: آنچه مسلم است شمار ایرانیان مقیم امریکا بهمراتب بیشتر از آنچه در این سرشماری اعلام گردیده است، میباشد. این سایت در ادامهی اطلاعاتش ضمن اشاره به تحقیقات مستقل دانشگاهی صورتگرفته توسط گروه مطالعات ایران در مؤسسهی تکنولوژی ماساچوستMIT جمعیت ایرانیان درسال 2004 را حدود 700 هزار نفر یعنی چیزی حدود دوبرابر جمعیت ایرانیان درسال 2000 اعلام کرده است.
همین سایت در ادامه باتوجه و اشاره به قرائن موجود و پیشبینیهای ارائهشده در بررسیهای مستقل سازمانهای ایرانی/امریکایی در سال 2009 جمعیت ایرانیان مقیم امریکا را 1 الی 5/1 میلیون نفر تخمین میزند. این در حالی است که برخی ازسازمانهای مستقل ایرانی/امریکایی جمعیت ایرانیان درسال 2013 را چیزی حدود 5/1 الی 2 میلیون نفر تخمین زدهاند.
بر اساس اطلاعات موجود درسایت:Wikipedia.org/wiki/Iranian- American که یکی از سایتهای معتبر در ارتباط با جمعیتشناسی ایرانیان مقیم امریکا میباشد، بیشترین جمعیت ایرانیان در ایالت کالیفرنیا و بهخصوص در اطراف لسآنجلس، اورنج کانتی، لااولا، سنحوزه سکونت دارند. منطقهی لسآنجلس بهعلت کثرت جمعیت ایرانیان نهتنها در میان ایرانیان بلکه حتی در میان بسیاری از غیرِایرانیان نیز به تهرانجلس معروف است. اخیراً رادیوBBC در یکی از گزارشهایش نقل کرد که گوگل نیز در نقشههایش بهجای لسآنجلس از نام تهرانجلس استفاده میکند.
بیشترین تراکم جمعیت ایرانیان در لسآنجلس در اطراف بلوار وستوود که به ایران کوچک معروف است، میباشند. اغلب کسبوکار و مغازههای این بلوار به ایرانیان تعلق دارد. رادیوNPR واشنگتن نیز اخیراً در یکی از برنامههای صبحگاهی خود جمعیت ایرانیان منطقهی بورلی هیلز را که یکی از معروفترین، گرانترین و ساکنان آن از ثروتمندترین افراد منطقهی کالیفرنیا میباشند 22 درصد کل جمعیت این منطقه اعلام کرده است. ضمناً شهردار این منطقه نیز برای چندین سال متوالی یک یهودی ایرانیتبار بود.
بعد از ایالت کالیفرنیا، نیویورک، نیوجرسی، واشنگتن و حومه (شامل منطقهی کلمبیا، مریلند و ویرجینیا) و تگزاس به ترتیب با 1/9 ،3/8 ، 7/6 درصد کل جمعیت ایرانیان مقیم امریکا در ردههای دوم الی چهارم قراردارند.
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.