X

فراموش می‌کنم پس پیشرفت می‌کنم

فراموش می‌کنم پس پیشرفت می‌کنم -
امتياز: 1.0 از 5 - رای دهندگان: 1 نفر
 
پیشرفت و چگونگی رابطه‌ی انسان با دیگر اشیاء و انسان‌ها
پیشرفت و چگونگی رابطه‌ی انسان با دیگر اشیاء و انسان‌ها
اشــــاره اگر در کامپیوتر امکان Delete وجود نداشت چه اتفاقی می‌افتاد؟ یکی از شرط‌های لازم برای تحقق و توسعه‌ی تکنولوژی‌هایی که با مرکزیت کامپیوتر فعالیت می‌کنند، امکان Delete است. اگر این خصوصیت را قدرت حذف، از دست دادن یا فراموشی بنامیم، در خواهیم یافت که این قدرت صرفاً در تکنولوژی کارگشا نیست. مؤلف در یادداشت پیش‌ رو توضیح می‌دهد که این ویژگی طبیعی انسان و این خصوصیت عام، در دوره‌ی جدید، چه بنیاد جدیدی یافته است و چرا فراموشی از جنس مدرن آن، یکی از ابزارهای لازم برای جاری شدن توسعه در زندگی است.

در مقطع تحصیلات ابتدایی و راهنمایی که بودم، می‌دیدم دانش‌آموزی تکلیف و یا آنچه را که معلم از او خواسته بود، انجام نداده و بر سر کلاس آمده، معلم او را بازخواست می‌کرد و علت را می‌پرسید. جواب می‌شنید که فراموش کرده‌ام. معلم با عتاب می‌پرسید چطور فراموش نکرده‌ای که صبحانه و یا ناهار بخوری!؟ معلم نمی‌خواست بگوید تو دروغ می‌گویی و فراموش نکرده‌ای، بلکه می‌خواست بگوید از آنجا که برای تو خوردن صبحانه و ناهار مهم است هیچ‌وقت فراموششان نمی‌کنی اما تکلیف و درس چون برایت بی‌اهمیت است از یادت می‌رود، پس اینکه می‌گویی «تکلیف را فراموش کردم»؛ یعنی «تکلیف مهم نیست» و این عذر بدتر از گناه است.

شاید این قاعده که آنچه برای انسان مهم است، در خاطرش می‌ماند درست باشد، اما این نیز سخن درستی است که فراموشی برای انسان امری طبیعی است. انسان‌ها همیشه چیزهایی را فراموش می‌کنند، برای هرکسی پیش می‌آید که هنگام خروج از خانه، فراموش کند موبایلش را با خود ببرد، و یا فراموش کند که کلیدش را کجا گذاشته است. آری فراموشی برای انسان امری طبیعی است اما هر نوعی از فراموشی طبیعی نیست.

شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که پس از باز کردن در کمد لباس‌های خود، ناگهان با لباسی برخورد کنید که برای شما تازگی دارد. لباس متعلق به شماست، اما فراموش کرده‌اید که چنین لباسی دارید. با تغییر فصل این اتفاق بیش‌تر رخ می‌دهد. طبیعی است که انسان مکان یا خصوصیات چیزها را فراموش کند و به استناد سخن معلم دبستان، این فراموشی نشان از بی‌اهمیت بودن آن خصوصیات در نظر انسان بوده است. اما اینکه انسان اصلِ بود و نبود و وجود یک شیء یا فرد را فراموش کند محل تأمل است. به ‌خصوص اگر وقتی آن را می‌بیند برایش آشنا نباشد و اصلاً به یاد نیاورد که چنین کس یا چیزی را قبلاً دیده و می‌شناخته است. شاید بتوان نتیجه گرفت که اصل وجود و بود و نبود آنچه فراموش شده است، برای انسان بی‌اهمیت بوده است. این فراموشی، از جنس فراموشی نوشتن تکالیف در دوران دبستان نیست و می‌توان آن را نشانه‌ای بر تحولاتی فراتر از مسائل شخصی و روان‌شناسی دانست. این فراموشی رخدادی است که بر اتفاق بزرگ‌تری در تاریخ بشر گواهی می‌دهد. این یک فراموشی ساده نیست و اقتضای دنیای امروز است. فراموشی پاره‌ای از وجود ما و بخشی از انسانیتِ انسان اکنون است.

انسان جدید، مابین اشیاء و ارتباطات با آن‌ها، گم است و در زندگی رو ‌به ‌پیش خود هر آن، به فکر اشیائی جدید و ارتباطی نو است. ارتباط انسان امروز با پیرامون خود، دستخوش تغییرات فراوان شده است و پیرامون‌ را به گونه‌ای دیگر می‌بیند. زندگی آنقدر شلوغ و پر از کثرات غیرمتحد است که تنها می‌توانی انجام بدهی و تمام کنی و به فعل بعدی نزدیک شوی و اگر کارآمد و کاربلد باشی وقت را هم دائم، سرکی بکشی که مبادا تلف شود. اگر کار به کژی گرفتار شود، اندکی اندیشه لازم است آن هم صد البته برای شماتت. دیگر چه تفاوت می‌کند که متعلَق فعل، انسان باشد، علم باشد، خربزه باشد و یا میز! همه یکسانند و برابر. انسان‌ها برای انسان، اشیاء شده‌اند و اشیاء پدیده‌هایی بی‌جان و فسرده که به گوشه‌ای فتاده‌اند. و می‌پنداریم، همواره همین بوده است.

نقل است که پیامبر اسلام برای همه‌ی آنچه که در زندگی شخصی با آن سروکار داشت، اعم از وسایل و حیوانات خود، نامی نهاده بود. حیوان، وسایل و حتی نقاط مختلف خانه، برای پیامبر اکرم (صل‌الله‌علیه‌وآله‌والسلم) هویت داشته‌اند، زنده بودند و از این باب ‌شأن و مقامی داشتند. نام گذاردن برای حضرت ناشی از رابطه‌‌ی متعالی بین ایشان و آفریده‌های خداوند و حتی ساخته‌های ایشان است، ناشی از معنادار بودن آن‌ها در زندگی است.

لازمه‌ی زندگی امروز آن است که تعلق و انس و الفتی نباشد تا بتوانی زندگی را در دل اندیشه‌ی پیشرفت به پیش برانی

انسان نیز آفریده‌ای از آفریده‌هاست و در مخلوق بودن خود تفاوتی با دیگر آفریده‌ها ندارد. وقتی انسان نامی می‌نهد و چیزی را مخاطب قرار می‌دهد؛ یعنی «بودن» آن را در زندگی می‌بیند، چنین است که تعاملش را از جنس دیگری می‌کند. با نام‌گذاری، موجود ‌نام‌گذاری شده در کهربای وجودی انسان قرار می‌گیرد، حضور می‌یابد و در ذهن ماندگار می‌شود. مهم‌تر آنکه انسان مسئول می‌شود، و مسئولیت می‌یابد در برابر هر آنچه که با آن مقابل می‌شود. البته امروز نیز برای اشیاء اسم می‌نهیم، اسمی کلی، اسمی که هر چه در آن جزئی‌تر شود باز کلی است و هر روز دامنه‌ی این کلیت بیش‌تر می‌‌شود، میزی را در نظر آورید و دامنه‌ی این کلیت را بیابید. میز، میزچوبی، میزچوبی چهارپایه، میز چوبی چهارپایه‌ی قهوه‌ای و کلیاتی فراوان که می‌توان در این سیر جا داد. اما کدام یک از این‌ها خاص است و تشخص می‌دهد؟ نکته آن است که این اسم‌ها تشخص نمی‌دهند و همانا انس و الفتی برنمی‌انگیزند. اسمی که صرفاً برای تمایز است، برای دوری از اشتباه، اسمی که از سر رنگ و لعاب است، اسمی که برای مصرف است. واقعاً وقتی بین فرشی که در خانه‌ی من است و با آن زندگی می‌کنم، با فرش پشت ویترین فروشگاه برای من فرقی وجود ندارد چه نیازی به اسم‌گذاری است؟ در زندگی رو‌ به ‌پیشرفت امروز! پدیده‌ها نام می‌گیرند اما بی‌جان و مرده‌اند؛ بی‌هویت‌اند و تا کاری نیفتد، گوشه‌ای افتاده‌اند؛ تاریخ مصرف دارند. اما در عوض مرتب و نظم یافته‌اند و این نظم مشغولیاتمان را نظم می‌دهد. اصلاً طبقه‌بندی و جای‌گذاری نیز در چنین فهمی است.

لازمه‌ی زندگی امروز آن است که تعلق و انس و الفتی نباشد تا بتوانی زندگی را در دل اندیشه‌ی پیشرفت به پیش برانی. ما آنچه را که در روزمره‌گی‌مان جایی ندارد، به کنار می‌نهیم تا نوبتش فرا رسد و اینچنین هر روز خود را شلوغ‌تر می‌بینیم و در دنیا و خانه‌ی محقر خود هر روز گم‌تر می‌شویم و این گم‌شدگی پیشرفت نام دارد. انسان مدرن به‌صورت اتفاقی چیزی را فراموش نمی‌کند بلکه او فراموش کردن را بنیاد رابطه‌ی خود قرار داده است که اگر چنین نسبتی میان انسان و سایرین اعم از اشیاء و اشخاص برقرار نمی‌شد، و اگر انسان همه‌چیز را پیشاپیش فراموش‌‌شده یا فراموش‌شدنی نمی‌دید، چگونه پیشرفت به معنای مدرن آن قابل تحقق بود؟

 

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی