X

پایان تاریخ یا تجدید تاریخ!

 
پایان تاریخ یا تجدید تاریخ!
تأملی در مفهوم و امکان پایان تاریخ
اشــــاره فهم وضع تاریخی جهانی‌شدن همبسته‌ی بحث از پایان تاریخ است. چرا که جهانی‌شدن به‌عنوان مرحله‌ی نهایی بسط تاریخ تجدد، بیش از هرچیز این پرسش را بارز می‌کند که آیا فرایند تاریخی تجدد به اتمام رسیده و به دلیل عدم وجود تعارضی در عرصه‌ی جهانی یا ظهور نهایت خودآگاهی انسان، ما صرفاً در دوره‌ای فراتاریخی قرار گرفته‌ایم که تا سالیان سال ادامه خواهد یافت یا آنکه اتمام فرایند تاریخی تجدد به معنای آغاز گذار از این تاریخ به تاریخی دیگر است که سرانجام زمانی افق آن گشوده خواهد شد؟ یادداشت حاضر با تأمل در مفهوم پایان تاریخ به نقد اندیشه‌ی مدرنیته در این زمینه پرداخته است.

پایان تاریخ به مفهوم به نتیجه رسیدن تلاش‌های بشر و رسیدن وی به اهدافی است که این تلاش‌ها به سمت تحقق آن اهداف جهت‌گیری شده است. این تلقی است که به نظر می‌رسد در بحث‌های متداول از «پایان تاریخ» مطرح می‌باشد و در بحث حاضر نیز مورد توجه خواهد بود. این تلقی بر این باور است که «تاریخ بشر» به مثابه‌ یک کل به هم پیوسته به سوی منزلی فرجامین در حرکت است و در آن منزل فرجامین قرار است «معنای تاریخ» تحقق یابد. پایان تاریخ از این منظر یعنی رسیدن بشر به غایت اندیشه و فعالیتش و بدیهی است، باور به چنین تلقی‌ای از پایان تاریخ این باور مقدماتی را در دل خود دارد که بشر می‌تواند غایت تاریخ را تشخیص دهد و باز هم بدیهی است که کسانی که حکم به پایان یافتن تاریخ داده‌اند و زمانه‌ی خود را پایان تاریخ دانسته‌اند، بر این باور بوده‌اند که تاریخ به منزل فرجامین حرکت خود رسیده است و غایت مدنظر آن‌ها تحقق یافته است.

گذشته از ادیان و مذاهب مختلف که هرکدام در طول تاریخ چشم‌اندازی از غایتمندی تاریخ عرضه کرده‌اند (و البته رسیدن به غایت تاریخ لزوماً به معنای پایان یافتن زمان نیست) و عمدتاً بر روی مسئله‌ی «عدالت» و رفع ظلم متمرکز شده‌اند، در تاریخ مدرنیته پایان تاریخ با بحث «پیشرفت» و مرحله‌ی نهایی آن گره خورده است. این مرحله‌ی نهایی گاهی به معنای تکامل وحدت مدنی نوع انسان و برقراری صلح کامل میان تمام آحاد بشر بود (کانت) و گاهی پایان تاریخ صبغه‌ی جغرافیایی می‌یافت و بدین معنا بود که تاریخ از شرق طلوع کرده است و آخرین منزل آن در مغرب زمین خواهد بود. کلّ تاریخ در این بستر جغرافیایی، در مناقشه‌ی خدایگان و بنده خلاصه می‌شد و پایان تاریخ به معنای پایان یافتن مناقشه‌ی خدایگان و بنده در مغرب زمین و تحقق توأمان آزادی و برابری بود (هگل). بحث بر سر اولویت آزادی یا برابری به‌عنوان راه‌حل نهایی در ایده‌ی پیشرفت، موضع‌گیری‌های کاملاً متفاوتی را در باب پایان تاریخ در اندیشه‌ی مدرنیته ایجاد کرد؛ در حالی‌که مارکسیسم مصرانه بر غایتمندی تاریخ پای می‌فشرد و پایان تاریخ را در تحقق جامعه‌ی بی‌طبقه و برقراری برابری وعده می‌داد، قاطبه‌ی متفکران جوامع لیبرالی غربی با بی‌بنیاد دانستن هرگونه نگاه غایت‌انگار در خصوص پایان تاریخ، از این بابت که تعیین پایان تاریخ، آزادی انسان را محدود می‌کند، چندان روی خوشی به چنین ایده‌ای نشان نمی‌دادند. این فقط کارل پوپر و آیزایا برلین و دیگر متفکران حوزه‌ی انگلوساکسونی نبودند که ایده‌ی پایان تاریخ را بی‌معنا می‌شمردند، بلکه حتی متفکری چون یاسپرس هم -البته با دلایلی متفاوت- پایان تاریخ را امری موهوم می‌دانست و می‌نوشت: «به پایان رسیدن تاریخ ناممکن می‌نماید زیرا تاریخ از بی‌نهایت می‌آید و به سوی بی‌نهایت می‌رود». به هر حال در انتهای قرن بیستم تاریخ پایان نیافت. اما سوسیالیسم قافیه را باخت و این توهم برای رقیب پدید آمد که راه‌حل نهایی را در اختیار دارد. برداشت فوکویامایی از همین ایده بود که بحث پایان تاریخ را در دهه‌ی پایانی قرن بیستم مجدداً مطرح کرد. فوکویاما با مجهز شدن به زرادخانه‌ی هگلی و با طنینی که بیش‌تر به ایدئولوژی‌پردازی شبیه بود، نه تنها مدعی شناخت غایت تاریخ شد، بلکه حکم به پایان تاریخ داد. بر اساس این برداشت، پایان تاریخ به معنای پیروزی لیبرالیسم بر کمونیسم و به پایان رسیدن ظرفیت‌های جامعه‌سازی انسانی و پایان یافتنِ ایدئولوژی‌پردازی بود. هر چند منتقدان فوکویاما این ایده را صرفاً دستمایه‌ای برای سرکوب اپوزیسیون‌های سیاسی در لیبرال دموکراسی دانستند و نه یک نظرگاه فلسفی در تاریخ. از منظر این منتقدان ایده‌ی پایان تاریخ فوکویاما خود یک ایدئولوژی بود!

این مرور اجمالی بر سابقه‌ی بحث پایان تاریخ در اندیشه‌ی مدرنیته از آن رو عرضه شد تا در ادامه به این سؤال اساسی پرداخته شود که چه قضاوتی می‌توان درباره‌ی بحثِ پایان تاریخ در اندیشه‌ی مدرنیته داشت؟

 

  نقد مقوله‌ی پایان تاریخ در اندیشه‌ی مدرنیته

اگر کانت و هگل را به‌عنوان اصلی‌ترین مؤسسان ایده‌ی پایان‌پذیری تاریخ در اندیشه‌ی مدرنیته برشماریم. می‌توانیم مدعی شویم که این دو با بنیادگذاشتن دو اصل، تأثیری قاطع بر روند این بحث گذاشتند؛ کانت در نقد عقل محض مدعی بود با چیزی جز عقل و اندیشه‌ی ناب سروکاری ندارد و این عقل ناب را نیز در خود می‌یابد. او بر این باور بود که با کاربست صحیح عقل محض حتی یک مسئله‌‌ی مابعدالطبیعی باقی نخواهد ماند که حل ناشده باقی بماند. از این رو از خوانندگان آثارش می‌خواست صبر پیشه کنند تا مشاهده کنند که تا پایان سده‌ی نوزدهم عقل خواهد توانست آرامش خاطر، خرسندی و رضایتی برای انسان فراهم آورد که سده‌های طولانی در طلب آن بوده است. از طرف دیگر هگل با متناظر شمردن امر مطلق و سرمدی(eterna) با امر تاریخمند و سپنجی(temporal) و گفتن این جمله که: هر آنچه واقعی است عقلی است و هر آنچه عقلی است واقعی، عملاً عقل تاریخمندِ سده‌ی نوزدهمی اروپایی را که در شخص وی متجلی شده بود در مقام عقل مطلق نشاند.

تأثیر این دو رویداد در بحث پایان تاریخ می‌توانست این دو مدعا باشد که: اولاً پایان تاریخ توسط عقل محضِ تاریخمند[!] قابل کشف است و ثانیاً پایان تاریخ قریب‌الوقوع است. هرگونه نظری راجع به پایان تاریخ از آن تاریخ (ابتدای سده‌ نوزدهم) تا کنون بدون تردید تحت تأثیر چنین مدعیاتی بوده است. تفاوت کانت و هگل در بحث پایان تاریخ آن بود که کانت وعده‌ی قریب‌الوقوع بودن پایان تاریخ (به معنای تحقق همگی استعدادهای عقلی انسان) را می‌داد ولی هگل حتی تا این حد هم شکیبایی به خرج نداد که پایان تاریخ را قریب‌الوقوع بداند بلکه حکم به پایان یافتن تاریخ (به معنای تحقق اهداف طرح عقلانی تاریخ) در زمانه‌ی خودش داد؛ مدعایی که نیچه بعدها در تأملات نابهنگام، آن را تحت عنوان «هستی برلینی هگل» به ریشخند گرفت تا نشان دهد التباسِ عقل تاریخمند با عقل مطلق چه پیآمدهای مضحکی می‌تواند داشته باشد.

به نظر می‌رسد مسئله‌ی پایان تاریخ در بنیادی‌ترین تحلیل بر می‌گردد به رابطه‌ی «عقل» و «زمان». تا هنگامی که عقل را مقوله‌ای سرمدی لحاظ می‌کنیم، نمی‌توانیم آن را در ساحت زمانی محصور و مقید سازیم. اما هنگامی‌که خودِ عقل، زمانمند می‌شود(temporal reason) همه‌چیز و از جمله تاریخ، سپنجی و کرانمند و پایان‌پذیر می‌گردد. در این میان به‌ویژه‌ آنانی که حکم به پایان تاریخ در زمانه‌ی خودشان می‌کنند در واقع آینده را در پیشگاه حال قربانی می‌کنند. هنگامی که قرار باشد عقل به نهایت خود رسیده باشد و تاریخ به پایان خویش، ضروری می‌شود که آینده به حال فروکاسته شود تا دستاورد عقل بتواند در ذُروه‌ی زمان قرار گیرد. کسی همت بالا رفتن از نردبان را نداشت، گودالی کَند و نردبان را در گودال قرار داد و خود در بالاترین پله‌ی نردبان قرار گرفت و گفت من نردبان را تا نهایت پلکانِ آن بالا رفته‌ام؛ زبان حال خوش‌باوران به پایان تاریخ چیزی است اینگونه.

هرگاه با ایده‌ی پایان تاریخ در اندیشه‌ی مدرنیته مواجه می‌شویم، باید بدانیم که با ایده‌پردازانی مواجهیم که از دو خصلت سرشارند: 1- توهم در اوج بودن 2- نادیده گرفتن رازهای نهان ظرفیت انسان و تاریخ. آنان پندار خویش در باب پایان تاریخ را مطلق می‌انگارند. در حالی‌که میان پایان تاریخ و پایان یک تلقی خاص از پایان تاریخ، باید تفاوت نهاد. هیچکس در موقعیتی نیست که بتواند سلباً یا ایجاباً و با توسل به عقل محضِ تاریخمند، در باب پایان تاریخ در مقام اظهار نظر باشد. زیرا همه‌ی تاریخ (یعنی موضوع، سیر و غایت تاریخ) در اختیار هیچ عقل تاریخمندی نیست. بحث پایان تاریخ در تفکر فلاسفه‌ی مدرن از آنجا موضوعیت می‌یابد که از نظر این متفکران، عقل تاریخمند قرار است به همه‌ی مجادلات پایان دهد. بنابرین هنگامی‌ که این عقل به کرانه‌های فعالیت خویش برخورد می‌کند، ایده‌ی پایان تاریخ جلوه‌گری می‌کند. از این منظر بحث پایان تاریخ عمدتاً به معنای پایان راه عقل است. اما اگر قرار است به مرگ یا پایان چیزی بیاندیشیم بهتر است به پایان ایده‌ای بیاندیشیم که باور داشت انسانِ تاریخمند، یگانه معیار هر چیزی تلقی می‌شود (اومانیسم). باید باور کنیم انسان هر چند اصلی‌ترین بازیگر تاریخ است، ولی یگانه عامل تاریخساز نیست.

 

  تأمل پایانی

بشر مؤظف به پایان رساندن تاریخ نیست، بلکه مؤظف به تعالی بخشیدن به ظرفیت‌های خویش است. مشکل از آنجا بروز می‌کند که هرگاه بشر در سیر تعالی بخشیدن به ظرفیت‌های خویش -به هر دلیلی- امکان فرا رفتن از وضعیت موجود خویش را محال یافته است، حکم به پایان تاریخ داده است و هیچ فرقی نمی‌کند که این پایان تاریخ در تلقی‌های دینی و آخرالزمانی، پیروان خسته و فرتوت یک آرمان مذهبی عرضه شود که کم همتی خود را با هیاهوی استقبال از آخرالزمان کمرنگ می‌کنند و یا در رنگ و لعاب فلسفه‌های غیردینی و پایان تاریخی خودشیفتگانی همچون فوکویاما که دلنگرانی خود را از بابت سقوط تمدن غرب در خوش‌باوری ناشی از پایان تاریخ و واپسین انسان تسکین می‌دهند.

قائل شدن به پایان تاریخ مستلزم برخورداری از دانشی است که در اختیار بشر نیست. آنچه که فعلاً مقدور است پذیرفتن فرضیه‌ی «تجدید تاریخ» است. تجدید تاریخ به معنای پایان یافتن یک دور از ادوار تاریخ و آغازِ دوری دیگر است. شاید همانگونه که زمانی رنه گنون گفته بود: «ممکن است آخر زمان‌های بسیاری وجود داشته باشد». قائل شدن به تجدید تاریخ -و نه پایان تاریخ- گذشته از اینکه با عقل تاریخمند ما سازگار‌تر است، با مأثورات دینی نیز بیش‌تر ملائم می‌افتد. 

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی