X

صفوی و عثمانی

صفوی و عثمانی -
امتياز: 3.7 از 5 - رای دهندگان: 3 نفر
 
چالدران
مروری بر جنگ سیاسی- مذهبی حکومت‌های عثمانی و صفوی

برخی اینگونه تصور می‌‌کنند که وحدت و اتحاد مسلمانان صرفاً برای وقتی است که خطر دشمن خارجی وجود داشته باشد و در واقع یک «تاکتیک» مقطعی است و در غیر اینصورت شیعه و سنی باید بر هم بتازند و بستیزند گویا اصالت با ستیز و جنگ بین اعضای یک امت است و این افتراق است که «استراتژی» است. اصالت جنگ حتی بین برادران، انسان را به یاد دوران جاهلیت می‌‌اندازد که می‌گفتند: واحیانا علی البکر اخینا/ اذا ما لم نجد الا اخانا! (و آنگاه که جز برادرمان بکر کسی را نیابیم، بر همان برادرمان حمله‌‌ور می‌‌شویم).

اصطلاح «ایام‌العرب» درباره‌ی داستان‌‌ جنگ‌‌های مشهور دوره‌ی جاهلیت به‌کار می‌رود. یکی از دوستان عرب‌‌تبارم می‌‌گفت می‌‌دانی چرا به آن‌‌ها می‌‌گویند ایام‌العرب (یعنی روزهای عرب)؟ چون برای عرب، روز وقتی بوده که می‌‌جنگیده و روزی که نجنگد اصلاً از ایام به حساب نمی‌‌آید! حتی گفته شده که یکی از بازماندگان فرهنگ جاهلیت از رسول خدا (ص) پرسید: آیا در بهشت، جنگ هم هست؟ و وقتی پاسخ منفی شنید، گفت: پس فایده ندارد!

جنگ و غارت اگرچه در جاهلیت استراتژی بود اما پیامبر (ص) آمد که «راهبرد»هایی که به جهنم می‌‌رسند را عوض کند و او این راهبرد الهی را به امتش ابلاغ کرد: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» و به یادشان آورد که «وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ كُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها كَذلِكَ یبَینُ اللَّهُ لَكُمْ آیاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ» (آل عمران، 103) و حتی از جانب خدایش اهل کتاب را اینگونه ندا داد: «قُلْ یا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَیئاً وَ لا یتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (آل عمران، 64).

به روایت شیخ کلینی، امام صادق (ع) خطاب به زید شحام (و در واقع به همه‌ی شیعیان) توصیه کرده است که ارتباطتان را با اهل تسنن قطع نکنید، اگر کسی از آن‌‌ها از دنیا رفت حتماً بروید و در تشییع جنازه‌ی آن‌ها شرکت کنید، بروید از مریض‌هایشان عیادت کنید و حقوق آن‌ها را ادا کنید و اگر چنین کنید، آن موقع می‌گویند ببینید این آدم جعفری است که این خصوصیات را دارد. در اینصورت من شادمان می‌شوم و آن موقع است که گفته می‌شود این «ادب جعفر» است؛ اما اگر چنین نباشید، آن موقع بلا و عار رفتار شما به من خواهد رسید و دوباره می‌گویند: جعفر اینگونه شیعیان خود را تعلیم داده است (الکافی، چاپ علی اکبر غفاری، ج۲، ص ۶۳۶(.

علمای بزرگوار شیعه نیز که مرزبانان ادب جعفری هستند، این روایت و دیگر روایات مشابه آن و سیره‌ی عملی امامان معصوم (ع) را سرمشق خود قرار داده‌‌اند. برای نمونه امام خمینی (ره) که از پیشگامان و پرچمداران وحدت و اتحاد مسلمانان است، ایران را چه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و چه بعد از آن، مملکت و کشور امام صادق (ع) می‌‌‌داند و در پیام به حجاج در سال 1365 ضمن رهنمودهایی اخلاقی از آنان چنین انتظاری دارد: «آنچنان كنید كه معلوم شود شما از كشور امام صادق -سلام‌الله علیه- آمده‌اید و این خود یك خدمت شایان به اسلام و جمهورى اسلامى و هم‌میهنان عزیز است» (نک: صحیفه‌ی امام، ج1، ص266، ج20، ص96). امام خمینی (ره) به ما تذکر می‌دهد که هر شیعه‌ی جعفری، در نظر دیگر مسلمانان منتسب به آن حضرت است و باید اخلاق او هم جعفری باشد. ایشان در همان پیام خلاصه‌‌ای از آنچه خود از مکتب امام صادق (ع) آموخته را چراغ راه راهیان سرزمین وحی قرار داده است: «اخلاق كریمه‌ی انسانى-اسلامى را با همه‌ی زوار از هر طبقه و هر طایفه و هر رنگ و هر زبان و هر كشور باشند، با دقت مراعات نمایید و در برخوردها و رفت‌وآمدها در جمیع اوقات و احوال و پیشامدها صبور و بردبار باشید و كریمانه با همه رفتار نمایید و در مقابل درشتی‌ها، نرمى و سلم و در مقابل بدرفتاری‌ها، خوبى و محبت كنید و براى رضاى خداوند تعالى، تحمل هر پیشامد بدى از هركس باشد، با روى گشاده و سعه صدر نمایید».

علمای معاصر شیعه بر برادری شیعه و سنی تأکید دارند و حتی آیت‌الله‌العظمی سیستانی فرمودند اهل سنت برادران ما نیستند بلکه جان ما هستند. البته در این مسیر، پیرو روش سلف صالح خود هستند چنان‌که از آیت‌الله‌العظمی سید موسی شبیری زنجانی -که عمرش دراز باد- نقل است که یک وقت در سامرا بین شیعه و سنی اختلاف شدیدی می‌شود و فی‌‌الجمله کشتاری هم اتفاق می‌افتد و اوضاع بسیار آشفته می‌‌شود. از طرف انگلیسی‌ها پیش میرزا می‌آیند و برای کمک به ایشان می‌گویند: «هر چه امر می‌فرمایید در اختیار شما قرار می‌دهیم و از شما اطاعت می‌کنیم». میرزا می‌فرماید: «بحث ما یک بحث داخلی خانوادگی است، دو تا برادر با هم مسائلی دارند. این صحیح نیست که غیر بیاید مداخله بکند. خود ما حل می‌کنیم و مسئله‌ای نیست که شما بخواهید دخالت کنید».

از نظر آیت‌الله‌العظمی شیخ عبدالحسین رشتی (درگذشته‌ی 12 جمادی الآخر 1373 ﻫ.ق/ 28 بهمن 1332 ﻫ.ش) برای شوکت اسلام سه عنصر لازم است: حیات مسلمانان در سایه‌ی اتحادی مبارک، آمادگی نظامی برای دفاع از اسلام و مسلمین، و تخلق به اخلاق اسلامی. ایشان در خطابه‌‌ای که در اوایل دوره‌ی احمد شاه (حک: 1288/ 9 آبان 1304 ﻫ.ش) به زبان فارسی در حوزه‌ی نجف اشرف ایراد شده، با اشاره به برادری مهاجر و انصار به امر رسول خدا (ص) و مصالح و برکات آن، از مردم ایران می‌خواهد که هم خود متحد باشند و هم «قدم در دایره‌ی اتحاد عمومی اسلامی گذارند» و به‌ویژه با «برادران عثمانی»، «دست یگانگی و اتحاد» دهند که این کار «احیاء شعائر الله» است و شتافتن به سوی «مرضات الله». شیخ عبدالحسین رشتی در ادامه گویی برای امروز ما می‌‌فرماید: «بعضی از خائنین به مذهب اسلام، این اتحاد و اخوت را که اساس شوکت مسلمانان است در نظر عوام مسلمین به شکل بدی جلوه داده که شاید بتوانند عوام مردم را از فیض عمیم و فوز عظیم این امر مقدس بی‌بهره و بی‌نصیب نمایند، "یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم" ولی غافلند از آنکه "ویابی الله ان یتم نوره"».

***

در پیشینه‌ی شیعه و سنی سوابق تلخی هم در نواختن شیپور افتراق و اختلاف دیده می‌‌شود که خسارات متعدد ناشی از آن باید آیینه‌ی عبرت برای امروز باشد. با ظهور دولت صفوی در ایران و رسمیت یافتن مذهب شیعه‌ی دوازده امامی در ممالک محروسه‌ی ایران، این دولت در گفتمان امپراتوری عثمانی که خود را پرچمدار اهل تسنن می‌‌دانست به عنوان «دیگری» تعریف شد و صفویان نیز وارد رقابت سیاسی- مذهبی با عثمانی شدند که نتیجه‌ی آن شد جنگ‌‌های خونین و کشته شدن افراد بسیار از دو طرف و انواع خسارت‌‌های مادی و معنوی و در پی آن ضعف تدریجی هر دو امپراتوری صفوی و عثمانی و فراهم شدن زمینه‌ی نفوذ دشمن بیگانه در دارالاسلام و چپاول ثروت‌‌های آن.

کافی است به نامه‌ی تهدیدآمیز سلطان سلیمان قانونی برای حمله به ایران که در آن ایرانیان را «شیعه شنیعه» خوانده و جواب شاه طهماسب به آن (در سال 961) توجه کنید تا عمق اختلاف و کینه و دشمنی دو طرف را دریابید. شاه طهماسب در این پاسخ مفصل، سخن از منكوب شدن «منافقان نابكار و سنیان خارجى» كرده و دولت عثمانى را «محیى آل زیاد و آل مروان» و سلیمان قانونی را از «معدن خبث و كان تلبیس و مایه‌ی شرك و اصل اباحت و مركز كفر و محل نجاست و مجمع خبائث و نفاق و مظهر عناد به خاندان نبوت» دانسته است و ‏ تأكید کرده كه تبرّائیان و قلندران که دشمنان اهل بیت را لعن می‌‌كنند، از این پس خاندان شما را نیز در كوچه و بازار لعن خواهند كرد.

علاوه بر لعن علنی قلندران و تبرائیان در کوچه و بازار، در دوره‌ی صفویه انواع لعن‌نامه‌نویسی، مطاعن‌نگاری و مثالب‌نگاری علیه عثمانیان و مقدسات آنان رواج یافت. طبیعتاً چنین رویکردی منجر به واکنش‌‌های تندی در عثمانی ‌شد و تکفیر شیعیان را در پی داشت و البته تکفیر، نتیجه‌ی طبیعی توهین به مقدسات دیگر مسلمانان است، چنانکه خداوند عزوجل حتی درباره‌ی بت‌پرستان می‌‌فرماید: «وَ لاتَسُبُّوا الَّذینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیرِ عِلْم‏» (انعام، 108). در دوره‌ی شاه طهماسب اول، حسین‌‌بن عبدالله شروانی، رساله‌ی «الاحکام الدینیه فی تکفیر قزلباش»[i]را نوشت و فتوای قتل شیعیان را صادر کرد و ثواب کشتن یک رافضی را معادل کشتن هفتاد کافر حربی دانست. در این رساله مطالبی سخیف و غیر قابل قبول به خاندان صفوی و شیعیان نسبت داده شده؛ مانند نسبت زنای با محارم به شاه طهماسب -که دیندارترین شاه دوره‌ی صفوی بوده است- یا اینکه می‌نویسد صفویه قصد دارند مکه را خراب و قبور اصحاب پیامبر (ص) را بسوزانند و کعبه را به اردبیل منتقل کنند تا این شهر، قبله‌ی مسلمانان شود. از دیگر آثار نوشته شده علیه صفویه و شیعیان ایران در این دوره، می‌توان به رساله‌ی «فى تكفیر الشیعۀ الاردبیلیه و غیرهم من الفرق الضالة الروافض» از محیى‌الدین محمدبن لطف‌الله بیرامى برسوى رومى (درگذشته‌ی 956) اشاره کرد.

چنانکه در عثمانی، توان صرف نگارش آثار سخیف علیه شیعه و تکفیر شیعیان می‌‌شد، در ایران نیز آثاری نوشته می‌‌شد كه اصولاً پایه‌ی علمى نداشت؛ نمونه‏اى از آن، كتاب «ذخیرة المحشر فى فساد نسب عمر» از شیخ سلیمان ماحوزى (درگذشته ‏1121) است. اما مهم‌‌ترین متن از اینگونه، «انساب النواصب» از على‌بن داود خادم استرآبادى است که در عهد شاه عباس دوم (درگذشته‌ی 1077) تألیف شده است.

افسوس که نه تنها توان قلمی بلکه جان شیعیان ایران و سنیان عثمانی صرف دشمنی با یکدیگر شد. در حالی که اتحاد آنان می‌‌توانست تمدن درخشانی را که پس از ضربه‌ی کاری مغول دیگر سر بر نیاورده بود، احیا کند اما نه تنها چنین نشد بلکه با ضعف صفویه و سقوط آنان و ضعف امپراتوری عثمانی که بعدها چون مرده‌ای متحرک به حیات خود ادامه می‌‌داد، جهان اسلام دچار رکود و افولی مجدد شد و گرفتار چنگال استعمار گردید؛ چنان‌که به تعبیر شیخ عبدالحسین رشتی -در همان خطابه‌ی پیش‌گفته- از «قاران و قرم، بخارا و خیوه، ترکمان و قفقاز، هند و جاوه، سودان و مصر، تونس و الجزایر» ناله و فریاد بلند شد.

 

*دانشجوی دکتری تاریخ اسلام دانشگاه تهران


[i]نسخه‌ی خطی این رساله در کتابخانه‌ی آیت‌الله مرعشی نجفی در قم به شماره‌ی 2386 نگهداری می‌شود و متن کامل آن در دفتر چهارم میراث اسلامی ایران (قم، کتابخانه‌ی آیت‌الله مرعشی نجفی، 1375) چاپ شده است.

 

ارتباط با ما:

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مطالب مرتبط:

مسئله‌ی وحدت اسلامی

بازار داغ تبری!

ناسیونالیسم، ایدئولوژی وحدت و تفرقه

وحدت، زندگی است

نگاه اهل‌بیت به وحدت

«ما»ی خاورمیانه

آیا وحدت دروغ است؟

گفت‌وگو با اندیشه‌ی دیگری

ما و مسئله‌ی شیعیانِ غیرانقلابی

 

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی