پوشیده نیست كه تحلیل و نظریهپردازی در باب انقلابها و انقلاب اسلامی بر اساس یك مدل تئوریك و چارچوب نظری و علمی صورت میپذیرد و نظریاتی كه فاقد این خصوصیت باشند دچار نقصان تحلیل بوده و مورد توجه قرار نمیگیرند.به میزانی كه یك مدل تحلیلی بتواند از نظاممندی و جامعیت بیشتری برخوردار باشد
اگر از مارکس، ماکسوبر و دورکیم در رابطه با دغدغه اصلی و یا شناخت و کار اساسیشان، سؤال نمائیم، چه پاسخی میدهند؟ مارکس پاسخ میدهد: دغدغه من آن بود كه چگونه نظام کهنه فئودالی برچیده شد و جای خود را به نظام جدید سرمایهداری داد و همینطور چگونه ممکن است این نظام برچیده شده و جای خود را به نظامی دهد که در آن انسانها با یكدیگر تخاصم و تضاد نداشته باشند.
وقتی از یک انقلاب صحبت میکنیم باید سه مقطع را در نظر بگیریم. یعنی اگر بخواهیم یك تقسیمبندی درمورد مراحل تکامل انقلاب داشته باشیم، یک مرحله، جنبش و انقلاب است که هدفش سرنگونی نظام سیاسی است؛ یک مرحله، نظام سیاسی است و مرحلهی سوم، تمدن است. مثلا میتوانیم بگوییم جنبش اسلامی یا انقلاب اسلامی، نظام اسلامی و تمدن اسلامی.
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.