روضه که تمام میشود، کسی که هیئت را مبدا زندگی قرار داده به فکر است که چگونه در هیئت بماند؛ یعنی با تمام شدن زمان مراسم، اتصالش با حقیقت روضه قطع نشود. رعایت حلال و حرام، و انجام واجب البته ضروری است، اما معارف عاشورا، ما را نسبت به سطوحی دیگر از واجبات و محرمات توجه میدهد.
بحث ما درخصوص تأثیری است که هیئت بر زندگی دارد. منظورمان از زندگی، شکل ملموس و عینی زندگی روزانه است. میخواهیم ببینیم هیئت رفتن و هیئتی بودن چه تأثیراتی بر زندگی روزانهی ما دارد؟
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی سیدنا محمد وآله الطیبین. ما برای بندگی خدا به هیئت رو میآوریم. شرکت در هیئت تعظیم شعائر است و تعظیم شعائر هم بخشی از تقوی است. بنابراین عبادت و تقوا، محوری است که در گرایش به هیئت مورد توجه قرار میگیرد.
در بررسی سبک زندگی در نسبت با محرم، میشود شروع کرد و به موضوعات مرتبط با سبک زندگی پرداخت. مثلاً به معرفی انواع هیئتها پرداخت؛ زندگی شخصیتهایی را که به نوعی با محرم مرتبط هستند روایت کرد.
1- سبک زندگی تجلی سبک تفکر است. البته اگر مانعی عارض نشده باشد و تفکر قدرت ظهور و بروز یابد و الا میتوان به گونهای «بود» اما به گونهای دیگر «زیست»، همان کاری که اکنون میکنیم، اکنون وصف حال ما این است که به گونهای باشیم،
اولین موضوعی که با بیدار شدن از خواب به آن توجه میکنید چیست؟ پس از آن ذهن شما با چه موضوعاتی مواجه میشود؟ در طول روز چه چیزهایی در مقابل چشم شما قرار میگیرد؟ کدام یک را میبینید؟ کدام را رنگی میبینید؟ کدام را پررنگتر میبینید؟
اگر دین به شریعت محدود شود انحراف حتمی است. البته حذف شریعت هم موجب انحراف است چراکه شریعت مناسك است. حذف ولایت موجب تغییر معنای توحید میشود و هر كسی راهی مخصوص به خود برای رسیدن به خدا تصویر میکند. «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق». همان كه امروز از آن به كثرتگرایی و پلورالیسم تعبیر میشود.
سؤالی که هر سال با آغار ماه محرم شایسته است در آن تأمل گردد و بزرگان نیز پاسخهای جامع و مناسبی به آن دادهاند این است که چه انحرافی در امت اسلامی رخ داد که در سال 61 هجری مسلمانها حاضر شدند با كمال آگاهی و بصیرت و بدون هیچگونه جهالت نسبت به شخصیت سیدالشهداء(ع) ایشان را به شهادت برسانند.
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.