«رسالهی صناعیه»ی میرفندرسکی
میر ابوالقاسم فندرسکی از دانشمندان و شعرای عصر صفوی است. از وی رسالهای کوتاه و پر مغز بر جای مانده با نام «رسالهی صناعیه» (۱۳۸۷) که در این گفتار در ارتباط با هنر و صناعت مورد بحث خواهد بود. وی در این رسالهی کوتاه در اهمیت فلسفه و علوم سخن گفته و بر آن بوده تا جایگاه صناعت را در کائنات و نظام آفرینش معلوم سازد تا مگر ازین طریق جایگاه انسان نیز و تکلیف وی با جهان مشخص و معلوم شود.
شارل بودلر[i]، را باید کسی بدانیم که بیش از هرکس دیگری در قرن نوزدهم در آگاهساختن زنان و مردان همعصر خویش نسبت به هویت [زندگی] مدرنشان نقش داشت. او را بهحق باید شاعر زندگی مدرن بدانیم. بودلر مانند بسیاری از شاعران و نویسندگان فرانسوی پیشرو در قرن نوزدهم بخشی از عمر خود را وقف نقادی کرد و در همین راستا بود که بیوقفه (فارغ از اقبال غالب زمانهاش نسبت به هنرمندان) در پی هنرمندی میگشت که بتواند وجههی قهرمانی زندگی مدرن را به تصویر بکشد.
انسان با ابداع از حیوان متمایز میشود و با ابداع از ساحت حیوانی وجود خود فاصله میگیرد و تا هنگامی که از گریبان «فرد منتشر» سر بر نیاورده و مصداق «اولئک کالانعام بل هم اضل» نشده، همهی کارهای وی را میتوان در ساحت ابداع قرار داد و از منظر ابداع به آنها نگریست. ظرافتی که در گفتوگوی روزمرهی دو نفر پیش میآید (به قصد یا بدون قصد)، تاقچهای گلی که یک روستایی بدون پیشاندیشی میسازد و شعری که با وزن شکسته بسته توسط یک عامی فیالبداهه به زبان میآید، نقاشی یک کودک و پی افکندن منظومهای همچون شاهنامه یا ساختن یک کلیسای جامع یا سرودن یک غزل یا... الخ، ابداع است.
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.