در باب مفاهیم سیاسی همواره میتوان در بنیادیترین سطح بحث کرد. این سطح بنیادی با این پرسش وضوح مییابد که آیا فلان ترتیب و راهحل سیاسی میتواند به ارتقا یا حفظ زندگی خوب منجر شود؟ این همان پرسشی است که «رشته»ی فلسفه سیاسی معمولاً خودش را حول آن صورتبندی میکند. در همین راستا مثلاً میتوان پرسید: آیا رفراندوم یا بهطور کلیتر رأی اکثریت مردم میتواند ما را به سمت تصمیمات درست (یعنی تصمیماتی که باعث حفظ و ارتقای زندگی خوب شوند) هدایت کند؟
رجوع به آرای عمومی، محصول دوران جدید تمدن بشری است که خود را در فرم ادارهی کشور با نام دموکراسی نشان داده است؛ اما نظامهایی که با نام دموکراسی شناخته شدهاند به دو فرم کلی تقسیم میشوند: دموکراسی مستقیم و دموکراسی نمایندگی. دموکراسی مستقیم بدین صورت است که بالاترین قدرت اجرایی کشور از طریق آرای مستقیم مردم انتخاب میشود؛ اما در دموکراسی نمایندگی بالاترین قدرت اجرایی از طریق پارلمان و از رهگذر اتئلاف فراکسیونهای احزاب، در یک مسیر تفاهمی برگزیده میشود.
کمتر فیلسوفی را میتوان یافت که به اندازهی ژان ژاک روسو دارای منتقدان سرسخت و پیروان و ستایشگران پرشور باشد. به همین نحو کمتر اندیشمندی را میتوان یافت که آثارش به اندازهی روسو با برداشتها و قرائتهای گوناگون روبهرو شده باشد. برای بسیاری، آثار او مشوق و محرک نظامها و رهبران توتالیتر در سدهی بیستم بوده است. در مقابل، برخی نویسندگان او را فیلسوفی آزادیخواه با گرایشهای آشکار لیبرالی دانستهاند؛ و عدهای او را نظریهپردازی رادیکال خواندهاند که آرا و افکارش الهامبخش انقلابیون، از انقلاب فرانسه تاکنون، بوده است. ظاهراً تفسیرها و قرائتهای بالا و برداشتهایی اینچنین دور از واقعیت نیست و پژوهشگران گوناگون میتوانند بهگونهای قانعکننده از روسوی توتالیتر، روسوی لیبرال، روسوی رادیکال، روسوی انقلابی و روسوی محافظهکار سخن بگویند. دلیل این تنوع و تعدد برداشتها را اساساً باید در پیچیدگی اندیشهی او جستوجو کرد که با هیچ سنت ایدئولوژیکی قابل تطبیق نیست.
«از مردم بپرسیم و سؤال کنیم. یکی از اصول قانون اساسی که از روز اول تا الآن اجرا نشده است و من به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی خیلی دلم میخواهد شرایطی مهیا شود تا یک بار هم که شده به این اصل قانون اساسی عمل شود، همهپرسی از مردم دربارهی مسائل مهم کشور است. قانون اساسی به ما میگوید در مسائل مهم اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به جای اینکه قانون در مجلس تصویب شود، ماده قانونی یا برنامهی مستقیم، به آرای عمومی مردم و همهپرسی گذاشته شود.»
امکان بحث از رفراندوم در چارچوب نظامهای دموکراتیک در قاموس جدید آن، ماحصلِ تغییری بنیادین در معنایی است که از رژیم سیاسی صورت گرفته است. رجوع به صاحبان «حقوق» سیاسی برای تصمیمگیری در باب مسائل عمده در عرصهی سیاست، امر جدیدی نیست؛ و تاریخ آن را میتوان تا اشکال نوعیِ دموکراسی در دنیای باستان، و در رأس آنها، دموکراسی آتنی پی گرفت. آنچه رفراندوم را در چارچوب سیاست به معنای مدرن آن، از دموکراسی در قاموس قدماییاش تفکیک میکند، معنای کاملاً متفاوت رژیم سیاسی در این دو الگوست.
از هفتهی گذشته محافل سیاسی پذیرای سوژهای جدید شدهاند: همهپرسی. حسن روحانی رئیس جمهور در اجتماع اقتصادیون در کنفرانس «اقتصاد ایران» از راهحلی جدید برای عبور از برخی مسائل سخن گفت. رئیس دولت یازدهم که از ابتدای روی کار آمدن دولت جدید و حتی پیش از آن مسائل و راهحل آنها را در پیوند با سیاست خارجی ما میدید و میخواند و در این راستا از هیچ کوششی نیز فروگذار نمیکرد، به یکباره و در چرخشی عجیب توپ بازی را به سیاست داخلی انداخت و از همهپرسی سخن گفت و آن را راهی برای برونرفت از برخی مسائل دانست.
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.