پس از مشروطه و تصویب قانون اساسی، فكر زندگی شورایی نیز در ایران به فعلیت رسید؛ لذا یكی از دستاوردهای حائز اهمیت نهضت مشروطیت جدا از به رسمیت شناختن تفكیك قوا، تقسیم قدرت سیاسی و اداری كشور بین حكومت مركزی و حكومتهای محلی بود. اینک نزدیک به صدسال است که از تصویب قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی و در همان زمان قانونی دربارهی شهرداریها (قانون بلدیه) توسط مجلس مشروطیت (1286 ه.ش) میگذرد.
این اقدامات با هدف شرکت دادن مستقیم مردم در ادارهی امور محلی و انجام اصلاحات در شهر رخ داد. اما آیا با گذشت این سالها و با وجود تحقق شوراهای اسلامی شهر و روستا پس از انقلاب، مردم از وضع مشارکت خود در ادارهی شهرها و اصلاحات در شهرها رضایت دارند؟ میزان احساس مسئولیت مردم نسبت به ادارهی امور شهر و میزان قدرت داشتن آنها در اصلاح مسائل و مشکلات شهرشان چهقدر است؟ آیا امروز نیز مردم کماکان به شورای شهر و انتخابات آن اهمیت میدهند؟
در واقع بهنظر میرسد همانطورکه فهم عمیقی از تفکیک قوا و توزیع قدرت در تاریخ مدرنیته نداشتهایم، از نحوهی تقسیم قدرت سیاسی و اداری کشور میان حکومت مرکزی و حکومت محلی نیز فهم کافی پیدا نکردهایم. برای نمونه در حال حاضر نسبت شورای شهر با استانداری و نهادهای دولتی محلی از یکسو و نیز نسبت آن با مجلس برای مداخله در امور محلی مشخص نیست. چنانکه از اشتغالات اصلی نمایندگان مجلس که موظف به پرداختن به امور ملی هستند، پرداختن جدی به مسائل محلی است. همچنین انتخاب شهردار که مسئلهای میان شورا و نهادهای دولتی بوده، اخیراً نیز با طرح انتخاب شهردار توسط مردم، مناقشهبرانگیز شده است.
نگاهی به ویژگیهای بارز اغلب اعضای حاضر در شورای شهرها مانند ورزشکار مشهور یا هنرمند صاحبنام بودن نیز این حقیقت را آشکار میکند که مردم برای این شورا جایگاه دیگری غیر از ادارهی امور شهر قائل هستند؛ البته از سوی دیگر خلاء هرگونه ملاکی برای انتخاب فرد شایسته را نیز نشان میدهد. این مسئله دستکم در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری با قید رجل سیاسی تا حدودی ترمیم مییابد، اما در باب شورای شهر هیچ قید خاصی جز داشتن سواد مطرح نبوده است.
شورای شهر با آنکه نهادی برآمده از انتخابات مردمی است، اما ارتباط خاص و نهادینهای با مردم ندارد؛ لذا نظارتی نیز از سوی مردم بر آن انجام نمیگیرد. این امر زمانی مسئلهساز میشود که بدون وجود هیچ نظارتی نه از سوی مردم و نه از سوی نهادهای حاکمیتی بالادستی، زمینهی فسادانگیزی در شورا مهیا شده است. همچنین از جمله دلایل ناکارآمدی شوراهای شهر، نداشتن پشتوانهی مالی مناسب آنها در نسبت با شهرداریها است که این امر نیز زمینه را برای بده بستانهای پشتپرده میان شهرداری و شورا فراهم میآورد. در زمان انتخابات شورای شهر نیز زمینهی مناسبی برای شکل گرفتن روابط فاسد میان نمایندگان و بخش خصوصی از طریق کمک به نماینده برای تبلیغات و در عوض برآوردن منافع این بخش با استفاده از اختیارات و اعتبار نمایندهی شورا به صورتهای مختلف پدید میآید.
محورهای فوق نشاندهندهی یک وضعیت تراژیک و در عین حال کمیک از شورای شهر است. چراکه شورا علاوه بر آنکه یکی از معبرهای اصلی ما برای توسعهیافتگی بود و توفیق چندانی برای ما در این زمینه به ارمغان نیاورد، همهنگام وضعیت کمیکی نیز پیدا کرده و در واقع نسبتی میان نمایندگان منتخب شورا و وظیفهی بسیار تخصصی آنان در امر ادارهی امور شهر وجود ندارد. بنابراین بیش از هرچیز این پرسش به وجود میآید که دلایل اساسی ناکارآمدی شورای شهر و وضعیت نابهسامان و چه بسا مخرب شوراهای شهر چیست و آیا ما میخواهیم به این وضع ادامه دهیم و راه دیگری برای ما متصور نیست؟
ارتباط با ما:
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مطالب مرتبط:
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.