کنکور، مشتاقان تحصیلات تکمیلی را به خود دعوت میکند و داوطلبان نیز، مشتاقانه به سوي آن میروند. در جامعهاي که عوام، مدیران و نخبگان آن در حسرت تجدد و توسعهاند و علم مظهر اين توسعهيافتگي و طريقت وصول به آن محسوب ميشود و اين طلب با ديدگاه ديني که علم را بسيار مقدس و آن را موهبتي الهي ميداند، پيوند ميخورد، سبب ميشود که ما به جايگاه و اهميت ويژهاي براي علم و علمآموزي قائل شويم.
مقدمه
1- کنکور امروزه به قلمروي امر نمادین وارد شده است؛ یعنی صرفاً پدیدهای متعلق به امر واقع نيست، بلکه پديدهای است که بايد آن را بر حسب نشانگي (semiosis) فهم کرد. با اين رويکرد، اين پرسش پيش ميآيد که کنکور، بهعنوان دال واجد چه مدلولهایی است؟ از دیدگاه عقل متعارف، کنکور نوعی آزمون برای گزینش استعدادهای برتر است تا تضمین شود بین توان علمی دانشجویان با رشتههای دانشگاهی تناظر و تناسب ایجاد شده است. اما با بهمیانآمدنِ مسئلهي نشانگی، این عریانیِ واقعمدار رخت برمیبندد و وجودِ دِلالیِ دیگری که حولوحوش کنکور شکل گرفته است، نمایان میشود. برخلاف پندارِ همگانی، کنکور یک سازوکارِ واقعیِ صرف نیست، بلکه نشانهای است که مبتنی بر فرایند نشانگی، دلالت یا دلالتهایی ورای پوستهي سطحی واقعیت دارد.
پدیدارهای اجتماعی که فرصت ظهور و پدیدارشدن در محیط اجتماعی را پیدا میکنند، ضمن تجسد بخشیدن و متصلبسازي انگارههای ذهنی عمومي، دارای لوازم پیشینی و الزامات و نتايج رفتاري پسینی نيز هستند. بدينسان پديدارها قبل از پديداري، انگارههاي معناداري هستند كه يا در فضاي بينالاذهاني و ضمير تاريخي مردمان باقي ماندهاند و يا از مرحلهي معناي ذهني به فضاي گفتمان نظري و زبان اجتماعي نيز وارد گشته و غوطهورند.
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.