بیش از 60 سال است که در کشورمان، روزی را برای گرامیداشت «مقام معلم» در تقویم لحاظ کردهایم و از 1331 که وزیر فرهنگ وقت بیان داشت که:
تاریخ ایران نشان میدهد که در روزگاران گذشته و ادواری که ملت ایران در صف مقدم ملل متمدن و مقتدر قرار داشته، صنف شریف معلمی در نظر این ملت نجیب، قدر و منزلت زیادی را حائز بوده است، و ایرانیان بهقدری به شغل معلمی اهمیت میدادهاند که همهکس را لایق اشغال این مقام نمیدانستند.
... ولی با اینهمه سوابق تاریخی و تاییدی که در علو شأن و مقام معلم در کار بوده متأسفانه باید گفت که در قرون اخیر در نتیجه علل و عواملی که باعث انحطاط اجتماع گردیده و حضار محترم چگونگی آن را به خوبی میدانند توجه عمومی نسبت به مقام معلم کمتر شده است و این صنف که در حقیقت از اصناف محترم و فداکار میباشد آنطوریکه باید و شاید مورد تجلیل و تکریم و حقشناسی قرار نگرفته است. (سخنرانی وزیر فرهنگ بهمناسبت اولین روز معلم در آبان 1331[1])
تا همین امسال که وزیر آموزش و پرورش در پیام خود به مناسبت روز معلم چنین عنوان کرد که:
در این مقطع حساس از تاریخ تربیت دینی کشور که فصلی ممتاز خواهد بود و از آنجا که جامعه، تلاش فرهنگیان گرامی کشور را قدر میداند و بر کرامت نفس و سلامت قلب و روح و جایگاه و منزلت رفیع معلم گواهی میدهد، امیدوارم با اتکا به الطاف بیکران الهی و تحت توجهات حضرت ولیعصرعجلالله تعالی فرجه، همانگونه که مدیران دستگاه عظیم آموزش و پرورش علاوه بر تأمین تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری مورد نیاز مدارس کشور، تلاش برای رفع مشکلات معیشتی معلمان و ارتقای دانش و مهارتهای حرفهای آنان را سرلوحه همت خویش قرار دادهاند، شاهد همنوایی و همراهی روزافزون یکایک ملت شریف ایران و اهتمام ویژه مسئولان ارجمند کشور در جهت تحقق اهداف مقدس آموزش و پرورش فرزندان عزیز میهن اسلامی خود باشیم.(پیام وزیر آموزش و پرورش به مناسبت هفته بزرگداشت «مقام معلم» در اردیبهشت 1394)
همواره کوشیدهایم تا از جایگاه و منزلت رفیع معلم سخن به میان آوریم و مقام معلم را گرامی بداریم. ولی شاید کمتر با خود اندیشیدهایم که بهراستی در روزگار ما، معلمی چیست و معلم کیست؟ آیا کم شدن توجه عمومی به مقام معلم و از دست رفتن قدر و منزلت معلمان در نزد نیاکان ما، صرفاً به دلیل انحطاط اجتماعی ما در قرون اخیر است یا معلمی نیز در روزگار ما، دستخوش تغییرات جدی و اساسی شده است؟ معلمی مقام است یا حرفه؟ اگر معلمی، مقام است پس چه نیازی به گرامیداشت و تجلیل دارد؟ و اگر حرفه است، چرا باید این حرفه را مورد تجلیل و تکریم قرار دهیم و چرا در کنار مقام معلمی، کسی سخن از مقام کارمندی به میان نمیآورد؟ در عمل، بهجز «تأمین تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری مورد نیاز مدارس کشور؛ تلاش برای رفع مشکلات معیشتی معلمان و ارتقای دانش و مهارتهای حرفهای آنان»، چه تلاشی برای بزرگداشت مقام معلم کردهایم؟ اگر وجه غالب معلمی در روزگار ما، حرفه نیست پس چرا در سخنان و مصوبات، رفع مشکلات معیشتی معلمان و افزایش حقوق آنان، همواره مترادف و خانهزاد بحث از بزرگداشت مقام معلم بوده است؟
[1]مجله آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت)، سال 26، دی 1331، شماره 1 ]هرچند طبق مصوبه وزارت فرهنگ، روز سيويکم شهريور ماه هرسال بهعنوان روز معلم نامگذاري شده بود ولي به دليل مصادف شدن روز معلم با ايام محرم در سال 1331، مراسم روز معلم در اول آبان 1331 برگزار شد.[
ارتباط با ما:
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مطالب مرتبط:
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.