X

رؤیت و تشرف

رؤیت و تشرف -
امتياز: 1.0 از 5 - رای دهندگان: 4 نفر
 
جمکران
آیا ادعای رؤیت و تشرف به محضر امام عصر(عج) می‌تواند صادق باشد؟
اشــــاره متن پیش رو خلاصه‌ای از میزگردی با حضور حجت‌الاسلام و المسلمین محمودی(شاگرد آیت‌الله جوادی آملی)، پروفسور دکتر عبدالرسول علیزاده دانشیار دانشگاه گرین‌ویک و حجت‌الاسلام علی ریاحی مدرس درس خارج فقه و اصول و رجال با موضوع امکان رؤیت و تشرف محضر امام عصرعجالله تعالی فرجه‌الشریف برگزار شده است. از آن‌جایی که مطلب باید کوتاه می‌شد و بیش‌تر مباحث فقهی و استدلال‌های عقلی و نقلی مد نظر ما بود، بخشی از سخنان دکتر علیزاده که بیش‌تر به مباحث از منظر روان‌شناسی و علم جدید و تطبیق آن با مباحث دینی پرداخته بودند در این متن آورده نشده است.

* بحث اولی که می‌خواهیم به آن بپردازیم این است که آیا اصلاً در دوره‌ی غیبت کبری تا پیش از رخ دادن علائم بعدی ظهور، امکان رؤیت امام زمان (عج) وجود دارد یا خیر؟

حجت‌الاسلام محمودی:این سؤال را در چند مرحله می‌توان مطرح کرد. یکی این‌که آیا وجود ایشان را می‌توان دید و بعد اینکه اگر ایشان را بشود دید، آیا ممکن است شناخت. با توجه به نظری که مشهور است و فقها پذیرفته‌اند و بنده هم تا الان کاملاً با آن موافق هستم، حیات حضرت ولی عصر (عج) یک حیات عنصری مانند همه‌ی انسان‌ها است. البته طبیعتاً تفاوت‌هایی در آن است که آن تفاوت‌ها باعث طول عمرشان می‌شود، اما یک زندگی صرفاً روحانی و ماورایی نیست. طبیعتاً ویژگی قابل رؤیت بودن نیز شامل ایشان می‌شود، یعنی می‌توان امام زمان را دید.

حجت‌الاسلام ریاحی:بحثی جدی در روایات ما و بین علما در موضوع امکان رؤیت وجود دارد. برخی از بزرگان محدثین قائل به این هستند که رؤیت امکان‌پذیر نیست. روایاتی نیز وجود دارد که مخالفین رؤیت به این روایات تمسک می‌کنند. مانند این روایت که می‌گوید: «سَیَأْتِی مِنْ شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَرٍ...» آگاه باشید به زودى كسانى ادعاى مشاهده‌ی مرا خواهند كرد. آگاه باشید هر كس قبل از خروج سفیانى و شنیدن صداى آسمانى، ادعاى مشاهده‌ی مرا كند دروغگو و افترا زننده است.در اینکه وجود امام عصر وجودی عنصری است حرفی نیست، اما اینکه شرعاً می‌شود دید، یعنی منع شرعی وجود ندارد، جای بحث دارد و بنده شواهد و مثال‌هایی را عرض خواهم کرد.

دکتر علیزاده:در دوران غیبت کبری وقتی که ما بحث رؤیت را مطرح می‌کنیم منظورمان سه نوع رؤیت است. اول همان دیدن مشهور است که بشود شخصی را دید و وجود او را حس کرد و با او ارتباط برقرار کرد. دوم در عالم خواب است که ما تحت عنوان رؤیای صادقه آن را نام می‌بریم و سوم در حالت مکاشفه است. اما از جنبه‌ی کیفیت رؤیت حضرت را باز به سه گونه می‌شود درک و رؤیت کرد. اولین شکل دیدار با حضرت به عنوان یک شخص غیرِحقیقی است که فرد ایشان را نمی‌شناسد و متوجه نیست که ایشان حضرت است. دومین شکل که بسیار اندک است این است که دیدار حضرت به شکلی است که ایشان را بشناسند، یعنی همراه با شناخت است. سومین رؤیت حضرت نیز از حالت غفلت است، یعنی می‌شود ایشان را دید اما به شکلی که فرد غافل است که این آقا امام زمان(علیه‌السلام) است. وقتی با او صحبت می‌کند، به او حالتی دست می‌دهد که نشان می‌دهد این حالت به غیر از گفت‌و‌گوی یک فرد عادی با یک فرد عادی است. پس بنده پیرو فرمایش اساتید دیگر عرض می‌کنم که این رؤیت کاملاً حاصل می‌شود.

*ادله‌ی افرادی که قائل به امکان رؤیت هستند چیست؟ به نظر شما آیا امکان دارد که ضمن رؤیت، فرد امام را بشناسد، یعنی بداند که با چه کسی دیدار می‌کند.

محمودی:ابتدا تقسیم‌بندی که آقای دکتر فرمودند را به نوع دیگری بیان می‌کنم. یکی از اقسام رؤیت همین رؤیت صوری است که امام عصر با همین بدن عنصری دیده شود، اعم از اینکه شناخته شود یا خیر. دوم اینکه گاهی مدعی هستند که به زیارت حضرت مشرف شده‌اند، اما به حضور یکی از اولیای الهی و یا یکی از شاگردان حضرت مشرف شده‌اند. آیت‌الله جوادی آملی می‌فرمود که خیلی اوقات انسان‌ها به حضرت توسل کرده‌اند، اما این‌ها به محضر شاگردان حضرت مشرف می‌شوند نه خود حضرت. حضرت شاگردانی دارد که مأمورند که یک سری کارها را انجام دهند. یکی از مأموریت‌های آن‌ها این است که زمانی که توسل به حضرت می‌کنند، حضور پیدا کنند و مشکلی را حل کنند. سومین نوع ملاقات تمثل است، یعنی شخص نه به حضور حضرت مشرف شده است و نه یکی از اولیاء را دیده است، بلکه یک تمثل نفسانی است. این در مباحث عرفانی در جای خودش محفوظ است که به برخی‌ها مکاشفاتی دست می‌دهد و افرادی را می‌بینند و گفت‌و‌گویی می‌کنند. این‌ها خود شخص را نمی‌بینند و به تعبیر بعضی از اهل معرفت، باور خود را ممثل می‌بینند. این فرمایش نیز از آیت‌الله جوادی آملی است که فرمود بعضی از تشرف‌ها، تمثل نفسانی فرد است و تشرف نیست. چهارمین نوع دیدار، شهود عرفانی است که دیگر تشرف به معنای مصطلح نیست و یک مکاشفه است. چون بحث ما تشرف در زمین و با خصوصیات زمینی و فیزیکی است، لذا این مورد از موضوع بحث ما خارج است. نوع دیگر ملاقات، تشرف در خواب است، که این هم تشرف حساب نمی‌شود.

حجت‌الاسلام ریاحی:امکان اینکه کسی ایشان را ببیند و بشناسد وجود دارد و بنده دلیلی برای رد این موضوع ندارم. اما حداقل این را می‌توانم به جرأت بگویم که به دلایل عقلی و نقلی، بسیاری از افرادی که حضرت را می‌بینند، ایشان را نمی‌شناسند. نمونه‌ روایتی است که از باب سند نیز معتبر و قابل قبول است که در موسم حج ایشان حضور دارند و دیگران را می‌بینند، در حالی که دیگران ایشان را نمی‌شناسند. روایاتی که در این زمینه هستند، در متن با یکدیگر تفاوت دارند. بعضی از این روایات می‌گوید که او می‌بیند و دیگران نمی‌بینند، یعنی اصلاً دیدن را منکر می‌شوند. دسته‌ی دیگر روایات بحث شناخت را مطرح می‌کنند و می‌گویند که امام و اشخاص همدیگر را می‌بینند، با این تفاوت که امام افراد را می‌شناسد و دیگران او را نمی‌شناسند. روایت موسم حج نیز از این دسته است که دیگران امام را نمی‌شناسند. اما اگر بخواهیم غیرِ موسم حج را مطرح کنیم، دلیل روایی و نقلی برایش نداریم و از لحاظ عقلی امکان این وجود دارد که حضرت شناسایی شوند. البته ممکن است بحث اکثریت مطرح بوده باشد، یعنی این امکان وجود دارد که عده‌ی معدودی ایشان را بشناسند. اینکه می‌گوید «لایَعرِفُون» به معنی این نیست که هیچ‌کس ایشان را نمی‌شناسد و به این معناست که یک اکثریتی ایشان را نشناسند، اما کسانی بوده‌اند که حضرت را در موسم حج دیده‌اند و شناخته‌اند.

*راجع به بحثی که محدثین دارند و استدلال‌های عقلی و نقلی که در رابطه با رؤیت و عدم رؤیت امام زمان دارند، توضیح بیش‌تری بفرمایید.

محمودی:برخی از محدثین مثل مرحوم ملامحسن فیض کاشانی و شیخ مفید قائلند که رؤیت ممکن نیست، البته شیخ مفید برای بعضی افراد قبول دارد. برخی دیگر از محدثین مانند شیخ طوسی نیز می‌گویند که رؤیت ممکن است. برخی از محدثین مانند محدث نوری علاوه بر اینکه می‌گویند رؤیت ممکن است، شواهد هم می‌آورند و کتاب‌های مستقلی هم راجع به ملاقات نوشته‌اند. حال می‌خواهیم بدانیم دلیل اینکه عده‌ای گفته‌اند رؤیت ممکن نیست چه هست. یکی از مهم‌ترین ادله‌ای که مطرح شده است، روایتی است که شیخ طوسی نقل فرموده که علی‌بن محمد سمری آخرین نایب امام عصر (عج) طوقه‌ای از حضرت دریافت نمود که حضرت در آن فرمودند از الان تا شش روز کارهایت را مرتب کن و در ادامه می‌گوید کسانی که قبل از خروج سفیانی ادعای مشاهده می‌کنند، اولاً ادعا است، یعنی کاذب است و این فرد دروغگو است و به ما افترا می‌بندد. برخی دیگر از ادله نیز وجود دارد مثل آن حدیثی که فرمودند امام عصر مانند خورشید پشت ابر است و مردم از او بهره می‌برند، ولی او را نمی‌بینند. در مقابل کسانی هم گفته‌اند که امکان رؤیت وجود دارد و دلایلی هم آورده‌اند. اما هیچ دلیل روایی برای رؤیت حضرت وجود ندارد. اما عقلاً مشخص است که وجود حضرت وجودی عنصری است و می‌شود ایشان را دید. افرادی که قائل به دیدن حضرت هستند، گفته‌اند که حدیث فوق مربوط به ادعای نیابت است. یعنی حضرت فرموده است دیگر بعد از علی‌بن محمد سمری کسی مرا نخواهد دید تا خروج سفیانی و مقصود دیدن عادی و تشرف نیست و نیابت است. لذا این ادعای کسانی است که قائل به رؤیت هستند.

*اینکه می‌فرمایید جسم امام عنصری است، وقتی امام در یک جمع و مثلاً در روز حج باشد، چه دلیلی دارد که چند نفر امام را ببینند و بقیه ایشان را نبینند.

ریاحی:ویژگی جسم عنصری همین است که یک جسم عنصری شعاعی دارد و فقط کسانی که در آن شعاع هستند می‌توانند او را ببینند. یعنی کسی که در یک جا حضور دارد و حرکت می‌کند، طبیعی است که همه نمی‌توانند او را ببینند.

 به چند جهت طبیعی است که ائمه از امام زمان(عج) و در رابطه با ایشان کم‌تر مطلب بیان کرده باشند. اول اینکه در خیلی از مواقع از این بزرگواران سؤال نمی‌شده است و ائمه بسیاری از مطالبی که فرموده‌اند در پاسخ به پرسش دیگران گفته‌اند. بحث دیگر مخفی بودن حضرت بوده است، تا جایی که ما روایاتی داریم که نام بردن ایشان را نیز منع کرده‌اند و باید این موضوع را کنترل می‌کردند که فرصت سوءاستفاده از بین برود. به هر حال بنده می‌گویم که امام زمان(عج) را می‌شود دید و ممکن است بشود شناخت، اما بحث ادعا مطرح است که اگر شخصی امام را دید و به دیگران گفت، وظیفه‌ی ما تکذیب او است. اگر کسی امام را ببیند قاعدتاً نباید بگوید، چه به نفع دین باشد و چه به ضرر دین.

محمودی:فلسفه‌ی غیبت همین است که امام در بین ما حضور نداشته باشد. بر اساس قاعده‌ی لطف، وجود و امدادرسانی امام لازم است، لذا روایت صریحاً می‌گوید که مثل آفتاب پشت ابر است، یعنی اینکه امام وجودش هست و مغایر با قاعده‌ی لطف هم نیست. اما از این قاعده‌ی لطف نمی‌شود تشرف استخراج کرد که چون امام باید باشد، عده‌ای مشرف می‌شوند. نکته‌ی دیگر اینکه ما دو نوع رؤیت داریم که رؤیت بستگی به لیاقت ندارد. روایت می‌فرماید در موسم حج مردم او را می‌بینند که این لیاقت نیست، اما اینکه ایشان را نمی‌شناسند، شاید بحث لیاقت مطرح باشد. پس خود رؤیت لیاقت نمی‌خواهد. یک رؤیت فیزیکی است و دیدن ظاهری است که همان تشرف می‌باشد و الان محل بحث ما است. این رؤیت هنر نیست. قرآن کریم در سوره‌ی اعراف آیه‌ی 198 می‌فرماید ای پیامبر اگر این‌ها را دعوت به هدایت کنی گوش نمی‌دهند، آن‌ها به تو نظر دارند و بصر و نگاه دارند، اما دید ندارند. بسیاری بودند که به پیامبر نظر داشتند، اما نمی‌دیدند. پس چه شرافتی دارد و چه هنری است و چه فخری است که کسی امام را ببیند؟ این روایت می‌گوید که در موسم حج همه ایشان را می‌بینند. پس رؤیت فیزیکی امام به همان دلیلی که قرآن می‌فرماید، شرافت نیست. وقتی مردم امامشان را می‌بینند ولی نمی‌شناسند، این فخر نیست و تنقیص است.

نکته‌ی بعدی هم این است که روایت می‌گوید هر کسی که ادعا می‌کند، کاذب است. ادعا به معنای بی‌سند بودن نیست، ادعا یعنی گفتن و ارائه کردن و ادعا هم می‌تواند راست باشد و هم دروغ. حضرت فرمود هر کسی که ادعا کند مشاهده کرده است، کاذب و دروغگو است. اینکه تکلیف ما در برابر او چیست یک امر ثانوی است. ما ابتدا باید تکلیف خود را با این روایت مشخص کنیم. بحث راجع به شهود عرفانی نیست و رؤیت به معنای دیدن با چشم است. عده‌ای در عالم بوده‌اند که امام را دیده‌اند و هیچ حرفی هم به ما نرسیده است و اصلاً موضوع بحث نیست. بحث ما راجع به کسانی است که ادعای رؤیت و تشرف کرده‌اند. اگر کسی دیده باشد و در خفا به دوستش بگوید که من حضرت را دیده‌ام، آیا ممکن است یا خیر. ما هیچ روایتی نداریم که این امر ممکن باشد، تنها چند روایت داریم که مسئله‌ی حج را بیان می‌کند، اما آن رؤیت با این دیدن فرق می‌کند و این تشرف است و دیداری از نوع دوم است که تشریفی است و شرافتی را به همراه دارد.

ریاحی:ریشه‌های رؤیت و مشاهده با هم متفاوت است. رؤیت یعنی دیدن آن چیزی که انسان متعارفاً با چشم عنصری می‌بیند. رؤیت در معنای اصطلاحی حتی به خواب دیدن هم عنوان شده است. در حالی که مشاهده به حضور و علم و شناختن است. زمانی هست که در خیابان مردم را می‌بینیم و این رؤیت است، اما وقتی در بین افرادی که می‌بینیم یک نفر را می‌شناسیم، این به معنای شَهَدَ و مشاهده است. به نظرم آن چیزی که در این روایت آمده است این نیست که امام زمان(عج) دیده و شناخته نمی‌شود. متن روایت این است که اگر کسی ادعای مشاهده کرد، یعنی ادعا کرد که من ایشان را دیده‌ام و شناخته‌ام، دروغگوست. پس روایت منکر رؤیت نیست و نمی‌گوید مشاهده امکان ندارد. بلکه می‌گوید: «فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَر». پس ممکن است کسانی امام را ببینند و بشناسند، اما قاعدتاً کسی که دید و شناخت چیزی نمی‌گوید و اگر گفت معلوم است که کذّاب است.

محمودی:کسانی که قائل به رؤیت حضرت بودند باید این روایت را جواب بدهند. جواب‌های متعددی نیز ارائه داده‌اند که در بین جواب‌ها پاسخ محدث نوری را عرض می‌کنم. مرحوم محدث نوری در کتاب نجم‌الثاقب که مربوط به امام عصر است، فرموده است که این خبر ضعیف است و علاوه بر آن، خبری واحد است. خبر واحد در فقه ممکن است مورد اعتنا باشد اما در عقاید اصلاً مورد اعتنا نیست و هیچ‌کس از علمای شیعه نفرموده است که خبر واحد در مسائل اعتقادی سند است. ایشان در ادامه می‌فرماید شاید مراد از این خبر تکذیب کسانی باشد که مدعی مشاهده با ادعای نیابت هستند. یعنی مشاهده اینجا نفی نشده است و این فرمایش نشان می‌دهد که حضرت مشاهده را استفاده می‌کند تا باب نیابت را ببندد. آن‌هایی که این حدیث را قبول دارند می‌گویند که نفی مشاهده شده است، نه نفی نیابت، اما این موضوع قرینه است و این قرینه نشان می‌دهد که چون مخاطبش نایب است، می‌خواهد باب نیابت را ببندد. در واقع این خبر واحد قدرت این را ندارد که در برابر ادله‌ی دیگر و اخبار متواتر استقامت کند. ادله و اخبار بسیار فراوانی داریم که افراد با حضرت حتی گفت‌و‌گو هم کرده‌اند و ایشان دستوراتی را نیز به آن‌ها داده‌اند.

 ریاحی:اول اینکه خبر معتبر است و اینکه افرادی می‌گویند خبر واحد حداقل در فروع فقهی معتبر است، پس باید در همه جا باید به این قاعده عمل کنند. بنده دلایل مفصلی دارم که یک خبر واحد، در شرایطی سندش قابل قبول باشد و یژگی‌های متن معتبر را داشته باشد، در همه جا معتبر است. درست است که مرحوم شیخ در رسائل و یا در کفایه بحث فقهی کرده‌اند، اما بحثشان و دلایلی که آورده‌اند دقیقاً بر سر اعتبار خبر واحد به طور مطلق است. یعنی همان دلایلی که ما در اصول فقه داریم که خبر واحد به شرط اینکه ویژگی‌های خاص سندی را داشته باشد قابل قبول است، برای هر کس که اسلام از نوع قرائت شیعی را پذیرفته باشد قابل قبول است. مطلب بعدی اینجاست که نمی‌توان گفت چون خیلی‌ها ادعا کرده‌اند که امام عصر را دیده‌اند، عملاً این حدیث مسئله پیدا می‌کند، یعنی یا شیخ صدوق در نقل خبر خطا کرده است یا حسن‌ابن احمد مُکتّب خطا کرده است. و نکته‌ی بعد اینکه اگر قبول این حدیث مشکل دارد، پس همه‌ی آن مشکل دارد و باید رد شود. نمی‌توانیم بگوییم که یک عبارتش مشکل ندارد و عبارت دیگر مشکل دارد. ذکر این مطلب هم ضروری است که ما باید یادمان باشد که قرار است افراد را با دلایل و قرآن و سنت و عقل بشناسیم، نه اینکه قرآن و سنت را با افراد بشناسیم. اگر دقت نکنیم بعید نیست گرفتار همان مسئله‌‌ای شویم که بنی‌اسرائیل عصر حضرت مسیح گرفتارش شدند. تا جایی که بنده اطلاع دارم هیچ‌کدام از بزرگان ما خودشان ادعای رؤیت نکرده‌اند و دیگران ادعای رؤیت را به آن‌ها بسته‌اند و ما به اعتماد آن‌ها این مطلب را پذیرفته‌ایم.

*در این زمینه اگر حدیث صحیح و متعلق به معصوم باشد، ما بین یک روایت از معصوم و عملی از اعاظمی که مدعی تشرف و رؤیت هستند، قرار می‌گیریم که این عمل با آن روایت همخوانی ندارد.

 محمودی:بنده از ابتدای بحثم به‌گونه‌ای پیش رفتم که مدافع هیچ نظریه‌ای نباشم و ادله را بیان کنم. در بحث گذشته عرض کردم که حدیث خبر واحد است و خبر واحد در اعتقادات سند نیست. در ثانی این خبر واحد در مقابل این همه اخبار متواتر قرار دارد و ما در مقابل این حدیث اخبار متواتری داریم از همین شیخ طوسی و شیخ صدوق و از سید‌ابن طاووس و از مرحوم بحرالعلوم که خودشان گفته‌اند ما به محضر امام مشرف شده‌ایم. نکته‌ی جالبی که آقای ریاحی بیان کردند این بود که باب نیابت با این سند بسته می‌شود و اگر ما این سند را بخواهیم رد کنیم، پس باب نیابت باز می‌ماند. در واقع یک تغایری در فرمایش آقای ریاحی وجود دارد و این است که ایشان از یک طرف این روایت را تقویت می‌کند و می‌گویند که صحیح‌السند است و ابتدای بحث فرمودند که امکان رؤیت وجود دارد و از طرف دیگر می‌گویند تمام علمایی که از آن‌ها تشرف نقل شده است خودشان نگفته‌اند و دیگران از آن‌ها نقل کرده‌اند و صحیح نیست.

عرض بنده این است که این روایت از نظر سند اشکال دارد و اگر آقای ریاحی می‌فرماید اشکال ندارد دلیل بیاورند. اگر هم این روایت اشکالی نداشته باشد شاهد به بعضی از نفی‌ها است و نمی‌خواهد بگوید که کلاً در تمام دوران غیبت کبری هیچ ملاقاتی و هیچ مشاهده‌ای انجام نخواهد شد. این روایت اگرچه شما بگویید که صحیح‌السند است، خبر واحد است و نمی‌تواند در مقابل این همه روایات متواتر صحیح‌السند دیگر که کسانی مثل سید ابن طاووس یا آقای بهاءالدینی و یا آقای شهاب‌الدین مرعشی فرمودند مشرف شده‌ایم، قد علم کند. ذکر این نکته هم ضروری است که این موضوع عرضه‌ی قرآن به علما نیست و نباید خلط نشود.

ریاحی:بنده دوباره عرض می‌کنم که حدیث معتبر است و خبر واحد در همه‌ی شئون اعتبار دارد. نظر بنده این است که رؤیت امکان‌پذیر است و امکان شناخت هم ممکن است، اما کسی که ادعا کند، کذاب است.

 محمودی:پس یعنی تمام کسانی که گفتند ما مشرف شده‌ایم دروغ گفته‌اند، علارغم همه نسبت‌هایی که به علما داده شده است و دیگران از آن‌ها نقل کرده‌اند؟

 ریاحی:اگر خودشان نگفته‌اند، این نسبت‌ها دروغ است و اگر خودشان گفته‌اند کذاب هستند.

محمودی: یعنی امکان تشرف منتفی است؟

ریاحی:امکانش وجود دارد، اما اینکه کسی ادعا کند، کذب است.

محمودی:پس اصلاً بحث ما منتفی است و تشرف یک امر واهی و یک امر شخصی است؟ این دو بحث جداگانه است. اگر کسی مدعی مشاهده‌ی امام عصر(عج) باشد، تکلیف ما در برابر او این است که نپذیریم و ترتیب اثر عملی به آن ندهیم تا رایج نشود. ائمه پیش‌بینی کرده بودند که جامعه به گونه‌ای خواهد شد که مهدیان زیاد و یا افرادی که ادعای بابیت دارند به وجود می‌آیند و برای آنکه جلوی این معضل را بگیرند، این مخاطره را پذیرفته‌اند.

 ریاحی:اتفاقاً نکته همینجاست، یعنی اگر ما به این روایت عمل می‌کردیم و کسانی را که مدعی بابیت و تشرف می‌شدند تکذیب می‌کردیم، الان گرفتار باب نمی‌شدیم و افراد زیادی را به دلیل ادعای بابیت در زندان‌ها نداشتیم. در واقع هرکس ادعایی داشت او دروغ می‌گوید و وظیفه‌ی ما هم تکذیب است، حتی اگر به او علاقه‌مند باشیم و یا از نظر ما سواد بالایی داشته باشد.

محمودی:شما بحث ثبوتی را نفی می‌کنید، اما از اینجا نتیجه‌ی اثباتی می‌گیرید. بحث ثبوتی سر جای خود درست است که کسانی هستند که به محضر امام عصر(عج) مشرف شده‌اند و ممکن هست که این تشرف را بیان کنند. اما بحث اثباتی این است که اگر برخی از علما ادعا کردند، وظیفه‌ی ما در قبال آن‌ها چیست؟ آیا شما رد می‌کنید که اینها مشرف شده‌اند؟. جنابعالی می‌گویید که خیر، اما بنده عرض می‌کنم بله. این یک بحث دیگری است که اثباتی است که در مواجهه با مدعیان به کار می‌رود.

*سؤالی که پیش می‌آید این است که اعاظم ما چرا رعایت احتیاط را نکرده‌اند که به همان مصلحتی که معصوم فرموده‌اند، ادعا نکنند و بحث مشاهده و تشرف را در دل خود نگه دارند.

محمودی:مصلحت و حقیقت اینطور نبوده که هیچ‌کسی در هیچ شرایطی نبیند و بیان نکند.  معصومین نخواستند بابش آن باز شود و این امر رایج شود. علما در محفل خصوصی برای اینکه ایمان مردم تقویت شود و برای اینکه مردم رابطه با امام عصرشان را منقطع ندانند، این مطالب را بیان می‌کردند و این حسن است. در واقع این حدیث باب رواج این ادعا را بسته است، اما نه برای خواص. ضمن اینکه ما غیر از آن مسئله‌ی موسم حج، روایتی دال بر تشرف نداریم.

ریاحی:بسیاری از حرف‌هایی که به علما می‌بندند کذب محض است و بسیاری از این نسبت‌هایی که می‌دهند دروغ است. بنده نمونه‌اش را در رابطه با بحث قمه‌زنی و مرحوم آقای بهجت دیده‌ام. ما به جهت آنکه دقت حدیثی و دقت ریاضی نداریم، یک شهرت کافی است که کنار موضوعی قرار بگیرد تا پذیرفته شود. در ثانی اگر کسی از بزرگان ما شخصاً ادعای رؤیت کند، وظیفه‌ی ما تکذیب او است، چون قطعاً به استناد این روایت‌ها دروغ گفته است. و البته بسیاری از رؤیت‌ها و مشاهداتی که ادعا می‌شود، چه در خواص و چه در عوام، عملاً بعید نیست که همان توسل شما باشد که بنده آن را توهم می‌گویم.

 

ارتباط با ما:

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مطالب مرتبط:

حیات و ممات جاهلی

ظهور انسان کامل

فراتر از طفره

انتظار، سازنده یا ویرانگر؟!

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی