برای وضوگرفتن که از صحن خارج میشوی، باید حتماً تا بیرون حرم بروی؛ هنوز وارد وضوخانه نشدهای که دختری با وضع آنچنانی، تبلیغات عطر فرانسوی را جلوی شما میگیرد. آستینهای لباس تنگش را بالازده و چهرهاش پشت آرایشی غلیظ محو گشته است، تصنعی لبخندی تحویل میدهد و در عمق چشمانش، فلاکت فقری تحمیلی پنهان میشود. دیگر آنقدر از این چیزها دیدهای که یادت میرود چندسال پیش، وقتی برای خریدن سوغات دنبال عطرفروشی بودی، باید تا اواسط بازار رضا میرفتی تا عطر سیدجواد، پیرمردی نورانی که شهرت عطرفروشیاش به خاطر تقوای خودش و کیفیت عطرش بود.
عطر، عطرفروشی، خریدن عطر و عطرزدن دیگر یک عمل و مستحب دینی نیست؛ یکی از اجزاء مکمل مد و زیبایی، آرایش و مدیریت بدن است. برای همین به جای سیدجواد این دخترک و بهجای عطرمحمدی یا یاس رازقی، عطری تند، محرک جنس مخالف یا... نشسته است.
از حرم که کمی دور میشوی، ساختمانهای معظم، مانع سلام دادن به حضرت میشود؛ ساختمانهایی که درست تا پشت دیوار حرم جلو آمدهاند و آسمان پرواز ملائک را از همه طرف تنگ در محاصره گرفتهاند.
وقتی میبینی روی تابلوی مدیریت پروژه نوشته شده: هتل...، کارفرما: آستان قدس؛ خودت جواب خودت را میگیری که چرا جلوی این بیحرمتی به اطراف و حریم بصری حرم را نمیگیرند.
از حرم که خارج میشوی از تو آدرس بازار فلان و مجموعهی آبی... را بیشتر از هرچیز دیگری میپرسند. و اگر احیاناً کسی از این برنامهها غافل باشد، رانندهتاکسیهای زوارکش دور فلکه آب هستند که با صدای بلند، این آداب زیارت جدید را به شما یادآوری کنند.
دیگر، کاروانها روحانی همراه ندارند تا نرسیده به مشهد و نزدیک تپهسلام، آداب زیارت را مرور کنند؛ زیرا آداب جدید زیارت، داخل کاتالوگهای تبلیغاتی، نرسیده به مشهد، توسط مهماندار قطار و هواپیما توزیع میشود: سرزمین آبهای غفلت، مرکز خرید نگین غرب، هتل بینالمللی مجلل، بازار روسهای چینی شکل و...
دغدغهی شمارهی یک سازمانهای متولی رسیدگی به زائران، مطابق اظهارات خودشان در جراید، نه زیارت با معرفت که توریسم زیارتی است. مسئولی محترم از اینکه زائر در مشهد جایی برای رفتن ندارد، نگران است.
زائر در مشهد جایی برای رفتن ندارد؟؟!!
باید وقت او را پر کرد تا میانگین حضور در مشهد به بالای پنج روز برسد و پروژهی تحفهی طرقبه با حضور همه مقامات کلید میخورد.
شما دیگر نیازی نیست در ترافیک شهر از سرزمین آبهای غفلت تا مرکز خرید نگین غرب و از آنجا تا بازار روسهای چینی وقت خود را هدر دهید؛ همهی اینها را در یک مجموعهی بزرگ به همراه آکواریوم حیوانات کیش و باغوحش استوایی جمع کردهاند.
فقط کاش میشد بهگونهای نیاز به حرم رفتن را نیز در گوشهای از تحفهی طرقبه طراحی و تأمین کرد تا زائر از وقتش بهتر استفاده کند!
ارتباط با ما:
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مطالب مرتبط:
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.