X

برنامه‌ریزی توسعه ایرانی

برنامه‌ریزی توسعه ایرانی -
امتياز: 5.0 از 5 - رای دهندگان: 1 نفر
 
برنامه‌ریزی توسعه ایرانی
آسیب‌های برنامه‌ریزی ایران از دیدگاه مرحوم دکتر حسین عظیمی

دکتر حسین عظیمی را در هر زمینه‌ای باید با استفاده از دو دیدگاه اخلاقی و نیز علمی شناخت. عظیمی به لحاظ اخلاقی انتخابی مشخص کرده بود که دانشش در خدمت فرد فرد و نیز جامعه باشد و از نظر علمی نیز از روش‌شناسی خاص خود برخوردار بود. تخصص و قطعاً بیش‌ترین میزان مطالعه دکتر حسین عظیمی روی توسعه و برنامه‌ریزی توسعه بوده است. لذا کتاب در دست تدوین از ایشان با عنوان برنامه‌ریزی توسعه (مفاهیم و روش‌ها) می‌باشد که در این مطلب خلاصه‌ای از مهم‌ترین آسیب‌های برنامه‌ریزی ایران از دیدگاه ایشان مورد بررسی قرار می‌گیرد.

نکته مهم این‌که عظیمی گفته است یک پای جامعه و انسان همیشه در تاریخ است و لذا برخی آسیب‌ها و چالش‌ها در 70 سال تاریخ برنامه‌ریزی ایران کماکان پایدار مانده‌اند و اجازه توفیق برنامه‌ریزی توسعه را نداده‌اند.

عظیمی نظام برنامه‌ریزی ایران را از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار داده بود که در این بحث صرفاً مهم‌ترین آسیب‌ها اشاره می‌شود و فرصت پرداخت به چارچوب نگرشی ایشان در مورد هریک از عوامل و برنامه‌ها، نیست.

برای شروع بحث ابتدا لازم است نگرش عظیمی به برنامه‌ریزی به‌طور خلاصه تشریح شود. با رسم نمودار فضای موردنظر آدام اسمیت برای اقتصاد قرن 18 می‌توان نشان داد در علم اقتصاد از این فضا به‌عنوان اولین فضای برنامه‌ریزی یا برنامه‌ریزی بدون برنامه یا دست نامرئیِ برنامه‌ریزی‌کننده یا برنامه‌ریزی خودکار در بازار رقابت کامل نام برده می‌شود.

در این فضا همه‌چیز از تقاضا شروع می‌شود و سرمایه‌داران در فضایی رقابتی به سرمایه‌گذاری اقدام کرده و مجدداً در فضایی رقابتی به تولید می‌پردازند. درآمد توزیع‌شده نیز در فضایی رقابتی میان مصرف‌کنندگان به تقاضایی جدید و البته در سطحی بالاتر محقق می‌شود. در این‌جا مهم‌ترین تأکید دکتر عظیمی در بحث بازار بر دو چیز است: فضای رقابتی و ابداع و نوآوری علمی و فنی که باید نتیجه این بازار باشد.

 

 

نظام برنامه‌ریزی جامع کمونیستی که می‌خواست جایگزین بازار رقابتی نوآورانه شود متأسفانه به دلیل عدم فضای رقابتی و دخالت ناکارآمد دولت باعث شد که عملاً این نظام‌ها از هرگونه نوآوری و ابداع برای حل مشکلات‌شان باز بمانند و آن‌قدر مشکلات‌شان تشدید شد تا نهایتاً از میان رفتند. بنابراین برنامه‌ریزی آن‌ها به توسعه نینجامید.

عظیمی نظام بازار رقابت کامل و نظام برنامه‌ریزی جامع را مناسب نمی‌دانست و لذا بر هر دو نقد نوشته است. از یک‌سو معتقد بود که برنامه‌ریزی جامع به‌محض مطرح‌شدن شکست می‌خورد و از طرف دیگر برنامه‌ریزی بدون برنامه بازار رقابت کامل نیز شرایطش در کوتاه‌مدت و میان‌مدت کشورهای جهان سوم وجود ندارد و لذا به فرجام نخواهد رسید و بخش عمده‌ای از جامعه را دچار فقر و فلاکت خواهد کرد.

ایشان تأکید می‌کردند که توسعه تحولی صرفاً در حوزه عوامل فیزیکی و اقتصادی نیست. بلکه تحولی همه‌جانبه، عمیق و ماهیتی است که در تمامی ابعاد یک جامعه اتفاق می‌افتد؛ به‌طوری‌که توسعه مترادف با مرگ جامعه کهن تاریخی قبلی و تولد جامعه و نظام نو معنی می‌شود. این تحول یا توسعه به حدی عمیق است و باعث شکوفایی جامعه جدید می‌شود که مترادف با یک تمدن جدید است. البته جامعه ما نمی‌داند که تمدن‌ها اساساً وابسته به امکانات مادی و فیزیکی نیستند بلکه صرفاً در گرو یک اندیشه بنیادین است. از همین‌جاست که سؤال می‌شود که عربستان 1400 سال قبل که فاقد هرگونه منابع بوده، چگونه مهد تمدن اسلامی می‌شود و از طرف دیگر پرچم‌داران کشورهای توسعه‌یافته تمدن صنعتی غرب یعنی سوئیس و ژاپن که بالاترین درآمد سرانه را دارند، چگونه است که جزو فقیرترین کشورها به لحاظ منابع طبیعی هستند. پس باید تأکید کرد که توسعه یا تمدن‌های جدید اسلامی و صنعتی هیچ‌کدام مبتنی بر منابع نیستند؛ بلکه مبتنی بر ظرفیت اندیشه‌ای انسان‌هایشان هستند. عظیمی معتقد است این دو اندیشه که از طریق وحی الهی به پیامبر اعظمصلی‌الله علیه و آله ابلاغ شد که بعداً توسط جامعه صنعتی هرچند به شکلی ناقص استفاده شد. البته تمدن اسلامی بعداً شکوفایی خود را به دلیل عدم شناخت و استفاده از محورهای اصلی خود از دست داد. لذا تمدن صنعتی مدل ضعیف شده تمدن اسلامی است.

حال عظیمی معتقد است برنامه‌ریزی توسعه برنامه‌ای است که سعی می‌کند انسان‌باوری و علم‌باوری را در سطح کلان و بخش‌ها بشناسد و نهادهای متناسب با آن را برای درونی کردن آن‌ها پی‌ریزی، ایجاد و پی‌گیری کند.

دکتر حسین عظیمی تحولات برنامه‌ریزی را در یکی از تقسیم‌بندی‌های خود به سه دوران اصلی زیر تقسیم می‌کند.

1 ـ دوران تأسیس و گسترش اولیه، سال‌های 40 ـ 1327(برنامه‌های اول و دوم عمرانی)(برنامه‌ریزی پروژه‌های منفک)

2 ـ دوران طلائی، سال‌های 51 ـ 1341(برنامه‌های سوم و چهارم عمرانی)(برنامه‌ریزی هسته‌های خط دهنده)

3 ـ دوران فروپاشی یا آغاز پایان در رسالت‌های توسعه‌ای، سال‌های 57 ـ 1352(برنامه پنجم)(برنامه‌ریزی جامع)

عظیمی معتقد است که موفق‌ترین دوره برنامه‌ریزی توسعه در ایران مربوط به برنامه‌های سوم و چهارم عمرانی قبل از انقلاب است (هرچند که ضعف‌های عمده‌ای در آن وجود دارد) که از روش برنامه‌ریزی هسته‌ای استفاده شده و سازمان برنامه از توان علمی خود، دستگاه‌های اجرایی و متخصصین کشور استفاده کرده است. به همین دلیل نیز متوسط نرخ رشد 10 درصد و تورم 3 درصد داشته‌ایم.

به عقیده‌ی او حتی برنامه‌ریزی ایران در دوره اول خود که بیش‌تر به کارهای مهندسی و اجرای پروژه می‌پرداخت موفق‌تر از دوران برنامه‌ریزی جامع عمل می‌کرد؛ چون می‌توانست به اهداف خود برسد هر چند مشکلات درآمدهای نفتی باعث شکست آن شد. ولی برنامه‌ریزی جامع هیچ‌گاه جامعه را به هدف نخواهد رساند. عظیمی مطرح می‌کند برنامه‌ریزی جامع به‌محض مطرح‌شدن شکست می‌خورد. لذا از زمانی که وارد برنامه‌ریزی جامع شدیم مشکلات کشور تشدید شد و حل نشد و نخواهد شد. بنابراین پیشنهاد عظیمی ایجاد یک معاونت توسعه در برنامه‌ریزی است که مسئولیت دبیرخانه‌ای تدوین و نظارت برنامه را با کمک تمام متخصصین مطرح کشور بر عهده داشته باشد.

مهم‌ترین عوامل مؤثر بر برنامه‌ریزی توسعه از دیدگاه دکتر حسین عظیمی به شرح زیر است که توضیح در مورد این عوامل به درازا خواهد کشید، لذا صرفاً نام آن‌ها ذکر می‌شود.

1.          دلایل شروع برنامه‌ریزی در ایران

2.          وضعیت نظم نوین جهانی

3.          هدف برنامه‌ریزی توسعه

4.          فلسفه برنامه‌ریزی

5.          ساختار علمی برنامه

6.          تکنیک‌های برنامه‌ریزی

7.          میزان و نحوه مشارکت خارجیان (آمریکایی‌ها) در برنامه‌ریزی ایران

8.          تأثیر گروه هاروارد بر برنامه‌ریزی ایران

9.          میزان و نحوه مشارکت متخصصین داخلی

10.        نوع برنامه‌ریزی

11.        برنامه‌ریزی جامع

12.        برنامه‌ریزی هسته‌های کلیدی خط دهنده

13.        نهادسازی در برنامه‌ریزی توسعه

14.        مکاتب برنامه‌ریزی توسعه

15.        اولویت‌بندی در برنامه

16.        ساختار سیاسی و برنامه‌ریزی

17.        مشارکت

18.        ساختار اجتماعی

19.        ساختار فرهنگی

20.        سازمان برنامه‌ریز

21.        نگرش مسئولین و استراتژیست‌های کشور به برنامه

22.        نگرش سازمان برنامه به برنامه‌ریزی

23.        توان علمی ـ تخصصی سازمان برنامه در برنامه‌ریزی کشور

24.        وضعیت علمی کشور

25.        وضعیت میزان سرمایه

26.        نیروی انسانی متخصص کشور

 

براساس نظریه نهادی دکتر عظیمی هنوز برخی از مشکلات 70 سال پیش نظام برنامه‌ریزی، باقی‌ مانده یا تأثیرش پابرجاست. برای مثال در سال‌هال 1320 که برخی از نخبگان به دنبال برنامه‌ریزی توسعه بودند، ایران کشوری اشغال‌شده و بحران‌زده و فقیر بود، لذا امکان نداشت به مسائل برنامه‌ریزی فکر کند و در آن موفق شود. این وضعیت ژئوپولتیک کشورمان بود که باعث شد ایران برای خارجیان مهم شود و به برنامه‌ریزی ایران کمک کنند و همین کمک خارجی بدون شرایط علمی و مشارکت داخلی باعث شد که برنامه‌ریزی توسعه درونی نشود و هیچ‌گاه به بدنه‌های داخلی کشور پیوند نخورد که اثرش هنوز پیداست و ما هنوز در کمال تعجب یک مرکز تحقیقاتی در حوزه برنامه‌ریزی نداریم که یک محقق مشخص در این زمینه داشته باشد و چند سالی روی این موضوع کار کرده باشد.

 به اعتقاد ایشان بر همین اساس است که حتی در مفهوم برنامه‌ریزی توسعه یا همان تمدن‌سازی به نتیجه مشترک نرسیده‌ایم و لذا تجربه 70 سال برنامه‌ریزی نباید ما را به‌اشتباه بیاندازد، ما هنوز در شرایط اولیه برنامه‌ریزی توسعه در ایران هستیم. شرایطی که نیز به مفهوم‌سازی و تعاریف مشترک علمی میان متخصصین و سیاست‌مداران‌مان باشد. به قول مرحوم عظیمی در برنامه‌ریزی توسعه نیز به‌نوعی نیازمند یک قانون اساسی مشترک مورد توافق متخصصین، جامعه و مسئولین هستیم. مفهوم مشترکی که ایشان در همایشی که در پایان عمر خود در برنامه چهارم انجام داد به دنبالش بود. شاید بر اساس همین شرایط است که هنوز مرکزی تحقیقاتی و متخصصینی که بتوانند به‌طور مستمر بر برنامه‌ریزی توسعه کار کنند نداریم. ما هنوز استاد برنامه‌ریزی در کشور به تعداد محدود نیز نداریم و کتاب دانشگاهی مورد وثوق در این زمینه.

در نهایت اهم آسیب‌های کنونی برنامه‌ریزی ایران از دیدگاه دکتر حسین عظیمی که در نظام برنامه‌ریزی پایدار مانده‌اند و تأثیرگذارند، به شرح ذیل برشمرده شد:

 

 

 

ارتباط با ما:

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مطالب مرتبط:

درباره الگوی ایرانی ـ اسلامی پیشرفت

الگویی بی مکان و زمان

طرح مسأله الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت

کارزار اقتصادی ایران

درپی ضرورت الگو

داستان توسعه‌ی ایرانی

کنفرانسی که پیش‌رفت ندارد!

پیش آمد و پس آمد الگوی توسعه اسلامی

گذار از توسعه به پیشرفت

الگوی محتاج حکم‌رانی

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی