1. قهقههی عابدزاده، عکسهای یادگاری تیم سرخابی را خراب کرده است. بازیکنان استقلال و پرسپولس در تیم ملی علیه تیمهای رقیب متحد میشوند، اما این یک بازی نمایشی است، به بازی گرفتن بازی است، پوشاندن نمادین رقابت است. چه کسانی دوست دارند اختلافها و شکافها و رقابتها را جدی نگیرند و مدام رویش ماله بکشند؟ چه کسانی از تفاوت میترسند؟ باید با اینها چه کرد؟ عابدزاده میتوانست در چنین بازیای شرکت نکند؛ یا میتوانست مثل علی کریمی و سیاوش اکبرپور و حسین کاظمی و... راست بایستد و عکسش را بیاندازد؛ اما او آمده است تا با قهقهاش به همه بفهماند که باید به کسانی که رقابت را شوخی میگیرند، خندید.
2. ستارههای فوتبال مانند همهی ستارهها در آسمان زندگی میکنند و در شب ظاهر میشوند. آسمان ستارههای فوتبال جایی در جان هواداران فوتبال است و تا شبِ هواداری نباشد نور این ستارهها به چشم نمیآید. علی کریمی با دریبلهایش درخشید. برای ما دریبل از گل هم لذتبخشتر است. دریبل بازیکن حریف را خفیف میکند و چه چیزی از این خوشآیندتر است؟
3. میگویند علی دایی را محمود احمدینژاد عزل کرد. لابد برای آنکه غیرِمستقیم جای او بنشیند. راستی محمود احمدینژاد بهتر تاکتیک میفهمد یا علی دایی و امیر قلعهنوعی و حمید درخشان؟ احمدینژاد از آن دست بازیکنان تکنیکیای بود که به مربیگری عشق میورزید. او در میدان سیاست به همه لایی میزد اما چندان مربی خوبی نبود و از مهرههایش خوب استفاده نمیکرد، یا غالباً نمیتوانست مهرههایش را راضی کند که به حرفش گوش بدهند. اما او عاشق مربیگری بود.
4. تو چهطور جرأت کردی سرِ پرسپولیسیها فریاد بکشی؟ تو هر بازی دل استقلالیها را از همان ثانیهی اول میلرزاندی، ولی ناگهان پیراهن قرمزت را درآوردی و پیراهن آبی پوشیدی. پرسپولیسیهای همنسل ما با کاری که تو کردی از این پندار که سرخی پرسپولیس در خون هوادران است خارج شدند. گناه همهی خیانتهای پرسپولیسیها تا ابد به گردن توست! پس لطفاً داد نزن.
ارتباط با ما:
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مطالب مرتبط:
اگر استقلال و پرسپولیس نباشند...
سالن ورزشی را چالهی تعویض روغن کردند!
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.