X

سالن ورزشی را چاله‌ی تعویض روغن کردند!

سالن ورزشی را چاله‌ی تعویض روغن کردند! -
امتياز: 5.0 از 5 - رای دهندگان: 2 نفر
 
دکتر حسین راغفر
فوتبال و سیاست پس از انقلاب
اشــــاره گُلر بودن در دورانی که ناصر حجازی بازی می‌کند کار سختی است. علاوه بر حجازی، هادی طاووسی، منصور رشیدی، محمد برزمهری، اکبر مالکی، رضا قفلساز، رسول کربکندی، مهدی عسگرخانی، کریم بوستانی و کیوان نیک‌نفس هم هستند. با این وجود او در تیم ملی جوانان و تیم راه آهن درخشید. راغفر با انقلاب جذب سیاست شد و شد جوان‌ترین رییس فدراسیون فوتبال؛ ریاست در دورانی که به گفته‌ی خودش کسی اهمیت ورزش را نمی‌دانست و سالن‌های ورزشی را خوابگاه و چاله‌ی تعویض روغن می‌کردند. اگرچه امروز سیاستمداران به ورزش خیلی توجه می‌کنند، ولی ظاهراً هنوز اهمیت ورزش به‌ماهو ورزش را نمی‌دانند و آن را وسیله اهداف خود می‌پندارند.

خیلی از اهالی فوتبال و کارشناسان این حوزه اعتقاد دارند که دلیل از بین رفتن جذابیت فوتبال ما و مخصوصاً بازی استقلال و پرسپولیس مداخلات سیاسی در فوتبال است. در مورد مداخلات سیاسی حکومت پهلوی در فوتبال کم‌وبیش صحبت شده، اما می‌خواستیم از جنابعالی بپرسیم که نسبت سیاست و فوتبال بعد از انقلاب چگونه شکل گرفت و فوتبال از کی سیاسی شد؟

فوتبال همیشه، چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب، به‌عنوان یک پدیده‌ی سیاسی مورد توجه بوده و همیشه دولت‌ها سعی کرده‌اند از آن استفاده کنند. در دهه‌ی اول انقلاب به دلیل درگیری‌هایی که کشور داشت توجه کمی به مسئله‌ی ورزش، به‌طور کلی، و به فوتبال، به‌طور خاص، می‌شد. اما به‌تدریج پس از پایان جنگ است که نقش و اهمیت فوتبال به‌عنوان وسیله‌ای برای سرگرم کردن جوانان بیش‌تر مورد توجه قرار می‌گیرد.

فضایی که بعد از انقلاب نسبت به ورزش وجود داشت بیش‌تر ناشی از عملکردی بود که حکومت قبل نسبت به ورزش داشت و از آن به‌عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف سیاسی استفاده می‌کردند. این فضا به‌تدریج و بسیار کند عوض شد اما گرفتاری‌های دولت که مهم‌ترین آن جنگ بود اجازه نمی‌داد که به ورزش توجه جدی شود. بسیاری از سالن‌های ورزشی توسط نهادهای مختلف برای استفاده‌های غیرِمربوط گرفته شده بودند. مثلاً تعدادی از سالن‌ها را آموزش و پرورش به‌عنوان خوابگاه تربیت معلم در اختیار گرفته بود که بولیندگ عبدویکی از آن‌ها بود. یا برخی از سالن‌ها را جهاد سازندگی به چاله‌ی تعویض روغن تبدیل کرده بود! لذا توجهی به ورزش نمی‌شد و صدای سازمان تربیت بدنی هم به جایی نمی‌رسید.

با پایان جنگ امکانات بیش‌تری در اختیار دولت بود که به ورزش توجه کند؛ همچنین به دلیل ناتوانی‌های دولت در تأمین نیازهای نسل جوان و ایجاد اشتغال برای آنان، نگاه سیاسی به فوتبال و توجه به آن به‌عنوان ابزاری برای سرگرم کردن جوانان شدت گرفت و مثلاً صداوسیما چندین برنامه برای ورزش تدارک دید. همین امر راه را برای مداخلات افرادی که هیچ سابقه‌ای در ورزش نداشتند باز کرد و سوءاستفاده‌های سیاسی از ورزش افزایش یافت.

غیرِورزشی‌ها بیش‌تر با چه انگیزه‌ای وارد ورزش می‌شدند؟

این افراد این توهم را داشتند که صرف حضورشان در ورزش برایشان محبوبیت می‌آورد، لذا ما شاهد هستیم که برخی از افرادی که به ورزش آمدند بعداً کاندیدای ریاست جمهوری شدند.

بحث سوءاستفاده‌ی مالی هم مطرح بود؟ زمان ریاست شما چنین چیزی پیش نیامد؟

زمانی که من مسئولیت داشتم کل بودجه‌ی فدراسیون فوتبال، سالی یک میلیون تومان بیش‌تر نبود. با این بودجه تیم ملی به جام قهرمانی آسیا رفت و در یکی از کشورهای شرق آسیا تیم ما خیلی هم خوب بازی کرد و با بدشانسی سوم شد. آن زمان فوتبال باشگاهی هم تعطیل شده بود و فقط در حد خیلی محدود بازی‌هایی در تهران برگزار می‌شد. ما مسابقات دسته‌ی دوم و سوم را هم راه‌اندازی کردیم.

اوایل انقلاب خیلی از سازمان‌ها و ارگان‌ها دست به تصفیه سازمان خود از نیروهای ضدانقلاب زدند. چنین مسئله‌ای در فوتبال هم اتفاق افتاد؟

نه. چنین چیزی مطرح نبود. فقط اوایل انقلاب طرحی مطرح شد به اسم «بیست‌وهفت ساله‌ها» که طبق آن افرادی که بالای بیست‌وهفت سال داشتند نمی‌توانستند در مسابقات رسمی بازی کنند! که هدفشان از این طرح حذف چند نفر خاص بود. البته می‌توان گفت این طرح بیش‌تر از آنکه صبغه‌ی سیاسی داشته باشد اخلاقی بود.

ظاهراً روند سیاسی شدن ورزش در سال‌های اخیر شدت گرفته است. نظرتان در مورد اوضاع کنونی فوتبال چیست؟

همه جای دنیا نگاه سیاسی به ورزش وجود دارد، اما در کشور ما استفاده‌ی سیاسی از فوتبال خیلی شکل علنی و آشکار دارد. در کشورهای دیگر بهره‌برداری‌های زیادی از ورزش انجام می‌شود اما چنین تلقی منفی‌ای در جامعه به‌وجود نمی‌آید، چون خیلی پوشیده عمل می‌کنند. مثلاً در دولت‌های نهم و دهم افراد سیاسی که هیچ آشنایی‌ای با ورزش ندارند را در رأس کمیته‌ی ملی المپیک و سازمان تربیت بدنی و فدراسیون‌های ورزشی می‌گذارند که به آن به‌عنوان پایگاهی برای احزاب سیاسی‌شان نگاه می‌کردند و تصور می‌کردند که می‌توانند از این پایگاه‌ها برای خودشان رأی جمع کنند. علاوه بر این فساد مالی‌ای هم وجود داشت که البته در مقایسه با فسادهای مالی‌ای که در جاهای دیگر اتفاق افتاد چندان چشم‌گیر نبود. مثلاً رییس سابق کمیته‌ی ملی المپیک برای کسب  وجهه، از پول کمیته سه میلیارد تومان به هیئت عزاداری کمک کرده بود. ما باید به اهمیت ورزش در کنترل ناهنجاری‌های اجتماعی توجه کنیم و به‌درستی از این ابزار استفاده کنیم. علاوه بر این ورزش یک نیاز طبیعی و جسمانی انسان‌هاست. اگر می‌خواهیم جامعه سالمی داشته باشیم، باید ورزش را ارزان در اختیار مردم قرار دهیم.

 

ارتباط با ما:

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مطالب مرتبط:

اگر استقلال و پرسپولیس نباشند...

فساد، هیجان، تنش

داستان سکوهای چهل‌تکّه

تعصب یعنی حفظ کردن و نگهداری

از قهقه‌ی عابدزاده تا فریاد هاشمی‌نسب

 

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی