X

مدل ایرانی نظام ملی نوآوری

مدل ایرانی نظام ملی نوآوری -
امتياز: 3.7 از 5 - رای دهندگان: 3 نفر
 
دکتر بهزاد سلطانی
عوامل و موانع توسعه‌ی مهندسی و فناوری در ایران

چرا علی‌رغم اینکه توانایی مهندسی معکوس هواپیمای RQ170در صنایع نظامی ایران وجود دارد، اما هنوز امکان ساخت خودروی ملی با کیفیت بالا به وجود نیامده است؟ البته به نظر می‌رسد در بسیاری از جاهایی که ما موفق به طراحی فناوری‌هایی مانند چرخه‌ی تولید سوخت هسته‌ای شده‌ایم، کماکان در حوزه‌ی مهندسی در مرز دانش قرار نداشتیم و حداکثر این طرح‌های کلان نیز به‌صورت یک اسمبل از سیستم‌هایی بوده است که پیش از این در جای دیگر مهندسی و چه‌بسا ساخته شده است، نظر شما چیست؟

ما در حوزه‌های دفاعی و هسته‌ای‌مان مشکلی از جهت تأمین سرمایه نداشتیم، لذا در این بخش‌ها به دلیل حمایت مطمئنی که از سوی دولت وجود داشته است، رشد قابل توجهی رخ می‌دهد. بنابراین نکته‌ی اول آنکه برای توسعه‌ی تکنولوژی نیاز به انباشت سرمایه وجود دارد و این امر هزینه‌بر است و بدون انباشت سرمایه، تحقیق و توسعه، تجاری‌سازی و تولید انبوه امکان‌پذیر نیست. در واقع ما دانشجویان و نخبگان مستعدی در اغلب حوزه‌های فنی داریم، اما بدون وجود سرمایه نمی‌توان این افراد را در داخل و در جای مورد نیاز حفظ کرد. البته اقتصاد ما هم آمادگی لازم را نداشته است. چراکه اقتصاد مبتنی بر نفت ما به فضای دلالی در جامعه دامن زده و توانایی لازم را نداشته تا از توسعه‌ی فناوری ارزش افزوده‌ی فراوانی را ایجاد نماید و سرمایه‌های مردم را که صدها برابر سرمایه‌ی دولت است را به خود جذب کند. اما اگر چنین اتفاقی رخ دهد موجهای عظیمی برای توسعه‌ی فناوری در کشور رخ خواهد داد.

نکته‌ی دوم اینکه نیاز به انباشت دانش فنی برای توسعه‌ی فناوری وجود دارد و این امر در حوزه‌های نظامی و هسته‌ای که تحت حمایت دولتی قرار داشته‌اند، اتفاق افتاده است.  

البته ما نباید انتظار داشته باشیم که توسعه‌ی فناوری در کشور منحصر در بخش دولتی باشد، تنها در بخش‌های امنیتی این امر معقول است و در اغلب موارد باید این امر به بخش خصوص واگذار گردد، چراکه این بخش خصوصی است که توانایی تحرک و پویایی مناسب و پیشرو بودن را دارد. لذا باید زمینه‌های اجتماعی فعالیت در این بخش فراهم گردد تا پیشرفت‌های در بخش دولتی در آن بخش هم رخ دهد. برای نمونه قانون کار جدیدی برای فعالیت بخش‌های خصوصی وجود ندارد. یا برای شرکت‌های بزرگ هلدینگی هیچ قانون و مقرراتی وضع نشده است. یا قوانین مربوط به بخش مالکیت فکری و از این قبیل.

نکته‌ی دیگر نیز وضع «تحریم‌ها» است. در واقع این فرض که می‌بایست همه‌ی تکنولوژی‌ها در داخل تولید شوند، نه عاقلانه و نه اقتصادی است. در واقع بخشی از فناوری‌های مورد نیاز را باید از راه تحقیق و توسعه، تجاری‌سازی و تولید انبوه در داخل تولید نمود. این امر هم به آن بیش‌تر به آن بخشی از فناوری‌ها مربوط می‌شود که هنوز در دوران طفولیت خود به سر می‌برد و به تازگی در جهان پدید آمده است. اما بخشی از فناوری مورد نیاز را باید از طریق انتقال فناوری تأمین کرد و این انتقال محدود به انتقال فیزیکی تجهیزات آن فناوری نمی‌شود، بلکه علاوه بر آن شامل انتقال دانش و کسب مهارت‌های و آموزش‌های نیروی انسانی و در نهایت اکتساب آن فناوری می‌شود. این امر که سهم بزرگی در توسعه‌ی فناوری در کشور دارد، به دلیل تحریم‌ها ما نتوانسته‌ایم از آن بهره بگیریم. اما کشورهایی مثل مالزی، ترکیه یا کره جنوبی از این فرصت استفاده کرده‌اند و سرعت زیادی در توسعه‌ی فناوری داشته باشند و برخی از آن‌ها مانند کره جنوبی توانسته فناوری‌های انتقال یافته را هضم و جذب کرده و بر آن بیفزاید و با تولید چیزهای جدیدی حتی از کشورهای غربی جلو بیفتد.

برخی از موانع توسعه فناوری در کشور نیز دلایل اجتماعی دارد، برای نمونه تعداد شرکت‌های خصوصی در کشور بسیار کم است، و در فرهنگ ما نیز کمتر رواج یافته و فراغ‌التحصیلان به جای آنکه به دنبال ایجاد یک شرکت خصوصی باشند، به دلیل نبود اشتغال در کشور به کشورهای خارجی می روند. در واقع دغدغه‌ی اصلی دولت‌ها همواره تأمین رفاه مردم یا ایجاد تعادل در اقتصاد و کاهش تورم بوده است و همواره دغدغه‌ی توسعه‌ی فناوری مسئله‌ی اصلی نبوده است.

از سوی دیگر به لحاظ فرهنگی روی این موضوع کم‌تر کار شده است. یعنی تا به حال فردی که از مسیر ایجاد شرکت‌های خصوصی دست به تولید زده و سرمایه‌اش هم چندین برابر شده را به عنوان الگو معرفی نشده است، بلکه تنها کسانی که از راه رانت و سوءاستفاده از منابع بانکی و... سرمایه‌دار شده‌اند را تنها به عنوان چهره‌های منفی معرفی کرده‌ایم. این در حالی است که باید چهره‌های مثبت و الگو که از طریق صحیح پولدار شده‌اند نیز از طرف دولت مورد تشویق قرار گیرند تا احساس نمایند از حمایت برخوردارند و این مطلب هم در میان مردم جا بیفتد که کسی که از این طریق پولدار شده‌اند بیش از آنکه استفاده‌ی شخصی کرده باشند، در حقیقت به ‌واسطه‌ی اشتغال‌زایی و تولید ثروتی که انجام داده‌اند به جامعه خدمت کرده و استفاده‌ی اجتماعی رسانده‌اند.

از عوامل دیگر توسعه‌نیافتگی در فناوری این است که ما توان تجاری‌سازی نتایج فنی را نداریم. برای نمونه باید در اقتصاد و بخش خصوصی باید بخشی از سود به کسی که این کار را انجام می‌دهد برسد که انگیزه برای دیگران ایجاد شود. لذا در بازاریابی و نفوذ در بازار و ارتباطات بازار و هرچه باعث شود از محصول خودمان ثروت تولید کنیم ضعف داشته‌ایم.

از دیگر عوامل درونی نبود بازطراحی و بازمهندسی نظام علم و فناوری است تا همه‌ی نهادها در سرجای خود قرار گرفته و به صورت نظام‌مند با هم کار کنند.

چرا انباشت فنی در جامعه‌ی ما رخ نمی‌دهد؟ آیا به طرح کلانی در کارهای خرد و پراکنده‌ی شرکت‌های خصوصی فکر شده است؟

اینکه چرا شرکت‌های دانش‌بنیان نمی‌توانند کارهای کلان انجام نمی‌دهند، به این بر می‌گردد که هنوز کوچک هستند و برای انجام کارهای کلان نیازمند شرکت‌های بسیاری در این حوزه و نیز حمایت دولت به لحاظ مالی وجود دارد. در ضمن ما نمی‌توانیم مسیر کلانی برای این شرکت‌ها مشخص کنیم.

ولی به نظر می‌رسد به دلیل آنکه شرکت‌های دانش‌بنیان در حوزه‌های خرد کارهای پراکنده‌ی انجام می‌دهند نیاز به طراحی یک چرخه‌ی کامل و فکر به طرحی کلان وجود دارد؟

این شکت‌ها ظرفیت انجام کارهای کلان را ندارند اما در نهایت طراحی نظام ملی نوآوری و فکر به آن مسئله‌ی کلان نظام است و البته در این حوزه ضعف‌هایی وجود دارد. از جمله یکی بحث سیاست‌گذاری در حوزه‌ی نظام ملی نوآوری است. معمولاً گفته می‌شود که سیاست‌گذاری باید به ‌صورت متمرکز انجام شود، اما در حال حاضر چندین نهاد در حوزه‌ی سیاست‌گذاری علم فعال هستند مانند: معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری، شورای‌عالی عتف، ستاد اجرایی نقشه‌ی جامع علمی کشور که مشکلاتی در این میان پدید می‌آید. اما بحث دیگر مسئله‌ی پشتیبانی است که برای نمونه برای تحقیقات پشتیبانی خوبی وجود ندارد اما خوشبختانه برای تجاری‌سازی اتفاقاتی در سال جاری رخ داده است.

چرا نظام ملی نوآوری در ایران با گذشت سالیان زیادی از طرح آن کماکان به نتیجه نرسیده است؟ چرا ما نمی‌توانیم در یک حوزه‌ی فناوری تبدیل به قطب منطقه‌ای یا جهانی شویم؟ آیا اولویت‌های پژوهش ما که قرار بود از طریق شورای‌عالی عتف تعیین شود امروز انجام می‌گیرد؟ چه مشکلی در مدل نظام ملی نوآوری هست، آیا تردیدی در این مدل از سوی شما به وجود نیامده است؟

بنده جزء اولین کسانی بودیم که از حدود ده تا پانزده سال پیش مدل نظام ملی نوآوری را مطرح کردیم و در نتیجه مقاله‌ها و کتبی در این زمینه نوشته شد. ولی این مدل تأثیر خود را در فضای آکادمیک گذاشته و نه در فضای واقعی. برای نمونه به‌واسطه‌ی مشوق‌هایی که ایجاد شده، تعداد مقالات افزایش یافته و یکسری هم در حوزه‌ی فناوری‌های نو ترویج اتفاق افتاده و به‌واسطه‌ی آن دانشجویان به این حوزه‌ها علاقه‌مند شده‌اند. اما اتفاق خاصی در تقویت شرکت‌های دانش‌بنیان رخ نداده است و علت آن این است که دغدغه‌ی اصلی دولت‌ها مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بوده و نه توسعه‌ی فناوری.

بر این اساس به نظر شما این مدل «نظام ملی نوآوری» در ایران جواب خواهد داد؟

ما مدل آمریکایی و اروپایی را در ایران استفاده نمی‌کنیم، بلکه این یک تئوری است که باید مدل ایرانی آن را استفاده کنیم. چراکه نظام ملی نوآوری هر کشور مخصوص خود آن کشور بوده و در اصل قابل کپی‌برداری نیست. لذا باید مدل متناسب با ایران را تصویر کرده و نقشه‌ی آن طراحی کنیم و با ترسیم آینده‌ی آن راه رسیدن به آن را نیز تعیین نماییم. لذا مشکلی در این مدل نیست، چراکه این مدل تنها تأکید بر یک جامع‌نگری در مورد عوامل توسعه‌ی فناوری در کشور دارد.

 با این وصف «مدل ایرانی نظام ملی نوآوری» چه تمایزی با مدل آمریکایی و اروپایی آن دارد؟

هر کشوری در یک حوزه ضعف و قوت دارد، برای نمونه ما در حوزه‌ی تجاری‌سازی ضعف داریم، اما در حوزه‌ی توسعه‌ی علمی قوت داریم و کشوری مثل کره‌ی جنوبی در هر دو حوزه قوت دارد. لذا باید متناسب با مدل انواع نهادهای و نگاشت نهادی آن‌ها را بشناسیم و نهادهای مورد نیاز را تقویت کنیم.

بنابراین از عوامل ریشه‌ای که نظام ملی نوآوری در ایران جواب نداده است آن است که بدانیم که اگر بخواهیم از یک اقتصاد مبتنی بر نفت خارج شویم، (هر چند در حال حاضر دیگر با فروش نفت، پولی خاصی عاید ما نمی‌شود) چاره‌ای نداریم به سوی یک اقتصاد مبتنی بر فناوری پیش برویم. لذا تا این خواست در دولت‌ها و سطوح بالا به وجود نیاید اتفاقی نخواهد افتاد. در حال حاضر نگاه ما به این مسئله چندان عمیق نیست، برای نمونه تا کنون در هیچ دولتی ما مشاور فناوری برای رؤسای جمهور نداشتیم، در صورتی که ماور در حوزه‌های دیگر وجود ندارد.

مشکل اساسی دیگر نیز آن است که ما کشور ثروتمندی نیز نیستیم. و نمی‌وانیم سرمایه‌گذاری جدی در حوزه‌ی فناوری و حوزه‌ای مختلف آن انجام دهیم.

 چرا مهندسی ما تقلیدی است؟ آیا با وضعی که در مهندسی داریم، می‌توانیم افق جدیدی را در عرصه‌ی مهندسی و فناوری در جهان بگشاییم؟

باید دقت داشت که مهندسی یکی از اجزای فناوری است و متأسفانه ما در مهندسی به معنای خاص خیلی ضعیف هستیم. یعنی شرکت‌های بسیار کمی وجود دارد که براساس خروجی تحقیقات، طراحی و مهندسی کنند و بعد بر آن اساس محصول جدیدی را تولید و سپس آن را تجاری کنند.

اما نکته‌ی دیگر آنکه دو مسیر برای توسعه‌ی فناوری وجود دارد: یکی اینکه از ایده آغاز کنیم و تحقیق و توسعه انجام داده و مهندسی نماییم و سپس تولید و تجاری‌سازی رخ دهد، این مسیر در واقع برای فناوری‌های نو مطرح می‌شود که در این حوزه تقلید درست نیست. اما مسیر دیگر انتقال فناوری است که در این مسیر عاقلانه و اقتصادی‌تر آن است که تقلید صورت پذیرد. برای نمونه یک نیروگاه اتمی خریداری می‌شود و گام اول انتقال فناوری بهره‌برداری از فناوری است، این گام و گام‌های بعدی آسان نیستند. گام بعد تعمیر و نگهداری، گام بعد طراحی و ساخت قطعات یدکی، گام بعد طراحی تجهیزات اصلی، گام بعد طراحی تفصیلی کل نیروگاه، گام بعد طراحی پایه، گام بعد طراحی مفهومی و گام آخر تحقیق و توسعه است. لذا در مسیر انتقال تکنولوژی، لزوم مهندسی معکوس و یک نوع تقلید وجود دارد و مهندسی معکوس و به تعبیری تقلید در مسیر دوم امر مذمومی نیست و لازمه‌ی تحقیق و توسعه و تولید است.

باید ببینیم اقتصاد شما تا چه میزان اجازه‌ی تحقیق و توسعه به شرکت‌های شما می‌دهد، زمانی که شرکت‌ها نمی‌توانند حقوق کارمندان را بدهند نمی‌توان انتظار داشت که بتوانند فراتر از مهندسی معکوس بروند.

 

 

ارتباط با ما:

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مطالب مرتبط:

چه انتظاری از مهندسی داریم؟

تفکر مهندسی در عصر پایداری

دور باطل نگرش مهندسی

چالش‌های مهندسی در ایران

مهندس، انسان مثالی دوره‌ی جدید

بی‌مهندس می‌میرم

آشپزخانه، قلب تپنده‌ی خانه‌های جدید

جای خالی ثروت‌افزایی و قدرت‌آفرینی

مهندس یا کشاورز؟

آیا مهندسی، ایران را به پیشرفت می‌رساند؟

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی