چرا علیرغم اینکه توانایی مهندسی معکوس هواپیمای RQ170در صنایع نظامی ایران وجود دارد، اما هنوز امکان ساخت خودروی ملی با کیفیت بالا به وجود نیامده است؟ البته به نظر میرسد در بسیاری از جاهایی که ما موفق به طراحی فناوریهایی مانند چرخهی تولید سوخت هستهای شدهایم، کماکان در حوزهی مهندسی در مرز دانش قرار نداشتیم و حداکثر این طرحهای کلان نیز بهصورت یک اسمبل از سیستمهایی بوده است که پیش از این در جای دیگر مهندسی و چهبسا ساخته شده است، نظر شما چیست؟
با استنطاق از متن دین میتوان رویکردی کارآ و معطوف به نتیجه را که حاصل همان تأملات نظری است به مخاطبین و منتقدین معرفی و تبیین نمود. این رویکرد کشاورزی در مقابل مهندسی است.
1) ماهیت مهندسی و جایگاه آن در توسعه چیست؟
مهندس، عامل علم مهندسی و علم مهندسی نشئتگرفته از مفهومی آشنا، به نام فناوری است. با این مقدمه طبیعی است که برای مطالعه و مداقه پیرامون این علم و عامل آن ابتدا باید شناختی نسبت به فناوری حاصل نمود.
آنچه امروز بهعنوان گمشدهی معماران مورد توجه است، بیشتر جنبههای زیباییشناسانهی اثر معماریست؛ در حالیکه معمار با اثر خود به رفتار و احساسات مخاطبین شکل میدهد. در اصل در هر فضایی، مجموعهی رفتار و احساسات انسان، تحتتأثیر شکل و دادههای فضا تغییر کرده و تنظیم میشود. یعنی رفتار انسان بهوسیلهی در و دیوار و ابعاد و رنگ و نور نیز شکل میگیرد؛ زیرا در حقیقت این ظرف مکان است که به شما میگوید که چهطور حرکت کنید، از کجا بپیچید، از کجا نور بگیرید و در کجا غذا بخورید. بنابراین وقتی یک معمار شروع به طراحی ساختمان میکند، در حقیقت تصمیم میگیرد که چگونه زندگی مطلوب را برای مخاطبش محقق گرداند.
معمولاً در کشورهای جهان سوم و بهطور خاص در کشور ما مهندسی جذابیت و ابهت حیرتانگیزی دارد. اگر نخواهیم دلیل این پدیده را به توطئهی استعمار و یا عقبماندگی تاریخی ما در نسبت با غرب نسبت دهیم، باید گفت ما پیش از این بهصورت خاصی زندگی میکردیم، ولی ناگهان شیفتهی مهندسی شدیم! چرا مهندسی غرب برای ما اینچنین جذاب و باشکوه جلوه کرده است؟
اگر من در مجلسی بودم که قرار بود روز مهندسی به نام کسی باشد، با نام نصیرالدین طوسی موافقت نمیکردم. دلیلش این نیست که به نصیرالدین احترام نمیگذارم؛ وی یکی از بزرگان تاریخ ما و یکی از جامعترین دانشمندان تاریخ ماست. اصلاً بالاتر بگویم که نصیرالدین نابغه و اعجوبه است. نصیرالدین منجم، ریاضیدان، طبیب، فیلسوف و سیاستمدار بزرگی است، و البته از مهندسی ـ میدانید که مهندسیِ آن زمان با مهندسی الانِ شما تفاوت دارد- هم اندکی بهره داشته است. او اولاً مهندس نیست، بلکه در ابتدا وی فیلسوف و طبیب و منجم و سیاستمدار است. ولی این نامگذاری یک حسن بزرگ برای شخص من دارد که آن را بهانه کنم و مطلبی را عرض کنم.
ماهیت مهندسی
مهندسی چیست و مهندسان در دنیای امروز چه کارهاند؟ آیا مهندسی صرفاً بهواسطهی ساختوسازی که در جامعه انجام میدهد، مفید است یا کارکردهای دیگری نیز دارد؟ تفکر مهندسی چه نوع تفکری است و چگونه عمل میکند و چه پیامدهایی در جامعه و توسعهی آن دارد؟ آیا مهندسی امری خودبسنده و خودبنیاد است و مهندس است که جامعه را به راه دلخواه خود میبرد؟ و آیا از این لحاظ هدایتپذیر نیست؟
واژهی مهندسی را عموماً به «برقراری ارتباط و تعامل میان مؤلفههای یک سیستم با هدف ایجاد ارتباط مطلوب» اطلاق نموده و با کمی اغماض تفکر مهندسی را همان تفکر و بینش سیستمی برشمردهاند. اساس مهندسی در هر گرایش با طراحی بر مبنای اندازهگیری، محاسبه و تحلیل با استفاده از علوم ریاضی و تجربی شکل گرفته و در نتیجه حرفهی مهندسی دیدی فنی و ماشینی دارد که موجب محدودیت دیدگاه در ابعاد خاص شده است؛ بهعبارتی مهندسی بیشتر درگیر ماهیت فنی فرآیندها و فرآوردهها میباشد. این تعبیر رایج و اجمالی از مهندسی و تفکر مهندسی است که در پارادایم خاصی معنا مییابد. اما دغدغهی این یادداشت آن است که مهندس و تفکر مهندسی آیا منحصر به عصر خاصی است یا اینکه در اعصار مختلف مبتنی بر ویژگیهای آن عصر است؟ به تعبیر دیگر اگر مهندس را فردی فنی و تفکر مهندسی را تفکری فنی بدانیم، فرد فنی و تفکر فنی در همهی اعصار بوده یا با تعبیر فوق پدیدهایست نوظهور؟
من در این گفتوگو به سبک زندگی نخبگان میپردازم، نه سبک زندگی مردم عادی که آن از منطقی کاملاً متفاوت تبعیت میکند. با این پیشفرض اولیه، باید گفت که اگر منظور از «مهندسپروری»، ابزاراندیشی و ابزارگراشدن اندیشه است، من با این امر موافقم و فکر میکنم که ما با چنین آسیبی در جوامع کنونی، چه توسعهیافته و چه در حال توسعه، روبهرو هستیم.
پیش از هر چیز باید به یک نکته در مورد واژهی مهندسی توجه داشت. این واژه در زبان پارسی و اغلب زبانهای لاتین دو جور دلالت متفاوت دارد. واژهی مهندس معادلی برای واژهی انگلیسی Engineerدر نظر گرفته شده است. حال آنکه مهندسی اشارت به هندسه دارد. هندسه شاخهای از ریاضیات است که با تناسبات خاص شکلی در فضاهای چند بعدی و روابط بین آن ها سر و کار دارد. این ابعاد از صفر تا بینهایت متغیر هستند. البته دلالت معنایی واژهی مهندس اشارت به چنین هندسههای نوینی ندارد و به آن هندسهی سنتی محدود میشود که عناصری چون نقطه، خط، سطح و حجم در آن نقش اساسی بازی میکنند. توجه کنید که ایرانیان از دیرباز بنیانگذار تمدنهای بزرگی بودند.
اغلب اخباری مبنی بر پیشرفتهای تکنولوژیک در کشور شنیده میشود؛ اخیراً نیز از پرتاب ماهوارهی «فجر» رونمایی شد؛ ما از این پیشرفتها احساس عزت و افتخار میکنیم و به دانشمندان خود میبالیم و به شعار «ما میتوانیم» و توانمندی مهندسانمان در ساختوساز کشور باور پیدا میکنیم. اما همواره این مسئله مورد غفلت قرار میگیرد که آیا این توانمندی مهندسان، منجر به آبادانی کشور نیز خواهد شد؟ و با پیشرفت همهجانبهی آن هماهنگ است؟ این پرسش از این حیث مسئله است که ساختوسازهای رخ داده علیرغم تکثر فراوان، در کل پیوندی با یکدیگر ندارند و اگر عظمت تک تک این پیشرفتها را کنار بگذاریم، در کل نشانی از تأسیس یک نظام مبتنی بر علم و فناوری در آینده و به دست آوردن جایگاهی پیشرو و مرجع در جهان، در مجموعهی آنها نیست.
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.