X

شورا باید قرارگاه باشد

شورا باید قرارگاه باشد -
امتياز: 5.0 از 5 - رای دهندگان: 5 نفر
 
دکتر حسن بنیانیان
تأملی در باب رصد فرهنگی به‌مثابه کارکرد اصلی شورا

برای ارزیابی کارکرد شورا، باید با یک نگاه نظام‌مند به چهار عامل توجه داشت:

1-     خود شورای عالی انقلاب فرهنگی

2-    دبیرخانه‌ی شورا

3-     دستگاه‌های اجرایی مرتبط با شورا

4-    بستر عمومی جامعه

خود شورا هم دو بخش دارد: الف- بخش سیاست‌گذاری ب- اجرای سیاست‌ها، که مختصری به آن‌ها اشاره خواهم کرد.

مطلب مهم این است که در اداره‌ی کشور توجهی به سیاست‌های بلندمدت، مستمر و پیوسته‌ی فرهنگ وجود ندارد. علتش این است که سیاست‌های اجرایی ما برآمده از مردم‌‌سالاری است و مطالبات روزمره و کوتاه‌مدتِ مردم‌محور مؤثر بر آن است. بنده مشکل فرهنگ را بیش‌تر از ساختار فرهنگی، در ساختار سیاسی و تقسیم قدرت و نواقصی که در این ساختار داریم، می‌بینم. لذا باید از طریق بازنگری در قانون اساسی برای آن چاره‌اندیشی کرد.

دولت‌ به‌عنوان نقش‌آورترین نهاد در تغییرات فرهنگی کشور، هیچ‌گاه جدیتی برای تحولات فرهنگی کشور ندارد. برای همین ساختار رصدکننده‌ی تحولات فرهنگی در کشور به صورت علمی تعبیه نشده و روند تحولات کیفی کشور مورد ارزیابی قرار نگرفته است. عمر ساختار سیاسی ما حداکثر 8 سال است. در این هشت سال هم یکی دو سال اول صرف تسلط به اوضاع کشور می‌شود؛ بعد هم تلاش می‌کند که مجلس را هماهنگ با خود کند. لذا عملا چهار سال مفید وجود دارد. در این چهار سال هم مشکلات و بحران‌های روز چه درونی و چه آن‌هایی که دشمن برای ما ایجاد می‌کند، مانع از توجهات جدی به فرهنگ می‌شود.

نکته‌ی دیگر در آمدهای نفتی است. ما در کشورمان هنوز نقش و اهمیت انسان را در توسعه و پیشرفت نشناخته‌ایم. اگر ما منابع نفتی نداشتیم، اما درک کافی داشتیم، خیلی زود متوجه این امر می‌شدیم که اگر بخواهیم توسعه‌ی اقتصادی داشته باشیم، باید کار فرهنگی کنیم. این مسئله هم صد سال است که ما را در دام خود نگاه داشته است و بی‌توجهی به فرهنگ را ساختاری کرده است.

مجلس شورای اسلامی هم هیچ‌گاه مطالبه‌ا‌ی جدی در حوزه‌ی فرهنگ نداشته است. مگر فیلمی، کتابی، جشنواره‌ای و... که آن هم متأثر از جریان‌های سیاسی است که ظاهر فرهنگی دارند، اما در باطن سیاسی‌اند. این عدم مطالبه و عدم رصد تحولات فرهنگی بلندمدت در کشور بر شورا سایه افکنده است.

نفس شورا همان‌طور که از اسمش پیداست جایی برای مشورت است. نخبگان کشور می‌نشینند و هم‌فکری می‌کنند تا سیاستی معقول و منطقی و متناسب را به تصویب برسانند؛ اما بار اجرایی آن بر نهادهای اجرایی خارج از شوراست. انتظار می‌رود مجلس شورای اسلامی همان‌طور که مقوله‌ی معیشت و بی‌کاری و وام بانکی و مسکن و آب و فرودگاه را پی‌گیری می‌کند، اجرای سیاست‌های فرهنگی را هم پی‌گیری کند که این مطالبه در ساختار نظارتی مجلس نیست.

در شورا افراد مختلفی حضور دارند؛ یکی حقوق خوانده، یکی عمران و دیگری اقتصاد خوانده است. و هر کسی می‌خواهد رشته‌ی خودش و  متغیرهای کلیدی ذهن خودش را بهای بیش‌تری بدهد؛ هرچند هرکدام از اعضاء بخشی از حقیقت را می‌گویند، اما الگوی جامعی وجود ندارد که بتوان با آن الگو تحلیل درستی ارائه کرد.

اساسا در دویست سال اخیر در رژیم‌های منحط قاجاریه و پهلوی تلاش شده که دین را به انزوا بکشانند؛ آن‌هم نه از رهگذر انزوای دین، بلکه از طریق کوچک‌زایی و تقلیل فرهنگ دین. فرهنگ را به یک وزارتخانه دادند و برایش تابلو درست کردند. ما هم بعد از انقلاب بخش دینی فرهنگ را در سازمان تبلیغات آوردیم و به روحانیت دادیم. لذا فرهنگ را به مفهوم جامعش ندیدیم. لذا هروقت می‌گوییم کار فرهنگی، اگر مخاطب و گوینده مذهبی باشد ذهنش روی برگزاری شعائر دینی می‌رود و اگر هم از دین دور باشد، ذهنش می‌رود به سمت کارهای هنری و کتاب نوشتن و نویسندگی. در حالی که فرهنگی که ما دغدغه داریم، نظامی از اعتقادات، ارزش‌ها و الگوهای رفتاری است که همه‌ی بخش‌های زندگی افراد جامعه را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد و دین ستون فقرات این فرهنگ است. بنابراین این آفت در نگاه و بینش همه‌ی نخبگان و دولت‌مردان هست که وقتی یک معضل فرهنگی مطرح می‌شود، ذهن پی وزیر ارشاد و رئیس سازمان تبلیغات است. وگرنه وزارت صنایع و معادن در تحولات فرهنگی جامعه ما از طریق واردات و صادرات، شکل تولید و فضایی که در کارخانجات ما هست، خیلی نقش دارند؛ ولی ما توجه نداریم و این به خاطر نبود پیوست فرهنگی در طرح‌هاست. نگاه تقلیل‌گرایانه‌ به فرهنگ باعث می‌شود که مطالبه‌ی جدی صورت نگیرد.

اکنون ما از نظام‌های استبدادی 2500ساله بیرون آمده‌ایم. در آن سال‌ها، تحولات کشور خیلی کند و آرام و با محوریت شاه بوده است؛ ولی ما هنوز با همان فرهنگ قضاوت‌ اجتماعی می‌کنیم. یعنی وقتی یک معضل می‌بینیم، ذهن‌‌مان به دنبال این‌که یک وزارتخانه یا ساختار متمرکزی پیدا کنیم و او را محاکمه کنیم، می‌رود. به همین خاطر نمی‌دانیم شورا یعنی چه. و توقعات‌مان از شورای عالی بسیار زیاد است. شورا یعنی محل مشورت. مگر از تعدادی آدم نخبه که دو هفته یک‌بار درباره‌ی یک موضوع مشورت می‌کنند، چه‌قدر انتظار می‌رود!؟ لذا آرام آرام با دور شدن از فرهنگ گذشته و تجربه‌ی مردم‌سالاری، نگاه‌های گذشته باید اصلاح شود.

با تمام اینها فضای داخلی شورای انقلاب فرهنگی نسبت به اهمیت فرهنگ، کم‌توجه است. این عزیزان متناسب و درخور فرهنگ، وقت نمی‌گذارند. همه‌ی دولت‌ها هفته‌ای دو تا چهار ساعت وقت صرف مسائل اقتصادی و سیاسی کشور می‌کنند و این غیر از وقتی است که وزراء تک‌تک می‌گذارند؛ اما فرهنگ چه؟ سهم دولت در فرهنگ صفر است. در شورا که پانزده روز یک‌بار و هربار دو سه ساعت. چرا؟ چون شورا خود را در موضع قرارگاه فرهنگی کشور که انتظار مقام معظم رهبری است نمی‌بیند. در قرارگاه باید بعد از سیاست‌گذاری تقسیم کار صورت بگیرد. بازیگران هر سیاست کلانی مشخص ‌شوند و به‌طور مستمر گزارش کار دهند و سیستم را ارزیابی ‌کنند. شورا باید نخبگان جامعه را درگیر مسائل فرهنگی کند و از آن‌ها مطالبه‌ی جدی داشته باشد. باید تلاش کند نخبگان را به اصلاح کارکرد فرهنگی خود راغب کند. همه‌ی اساتید دانشگاه کشور ما چه معارف درس بدهند، چه فیزیک و چه شیمی، به‌واسطه‌ی نخبه‌بودن‌شان در تغییرات فرهنگی محیط خود تأثیر دارند. باید سازوکار تأثیرات فرهنگی شناسایی و اصلاح شود. همه‌ی مدیران اجرایی ما در همه‌ی وزارت‌خانه‌ها در همه‌ی سطوح در تحولات فرهنگی متناسب با جایگاه خود مؤثرند. باید برای آن‌ها استاندارد‌سازی شود و افراد فعال و خوش‌فکری که در این عرصه‌ها نقش خود را ایفا می‌کنند، مورد تشویق قرار گیرند. باید توجه کرد که اگر معضلات فرهنگی به معضل تبدیل شد، درمانش به این راحتی نیست. لذا در حوزه‌ی فرهنگ آینده‌نگاری لازم است.

اما نکته‌ای که وجود دارد این است که به لطف تلاش‌های ده ساله‌ی دبیرخانه و اسنادی که به تصویب رسیده است ـ که البته این اسناد نواقصی هم دارد و به‌صورت دوره‌ای و متناوب لازم است بازنگری و اصلاح شوند ـ شورا به مرحله‌ای رسیده که باید قدم در اجرا بگذارد. و اجراء این‌ها سازوکارهای علمی متناسب خود را می‌خواهد که در فرمان و دستورات اخیر مقام معظم رهبری به آن اشاره شده است. تلقی که ما از قرارگاه داریم این است که یک مرکز قدرت‌مند رصد و نظارت برای دستگاه‌های اجرایی کشور باید شکل بگیرد. مثال می‌زنم: طرح تحول بنیادین آموزش و پرورش. در صدر سیاست‌های این طرح نوشته شده است که باید رویکرد تربیتی بر آموزش و پرورش حاکم شود؛ یعنی به تدریج تحولاتی در آموزش و پرورش اتفاق بیفتد که وقتی دانش آموز وارد در آموزش و پرورش می‌شود و از آن خارج می‌شود، دین‌داری، عشق به وطن و... داشته باشد. وقتی این توقع ایجاد می‌شود، ضرورت دارد که این نوع انتظارات به یک نظام ارزیابی علمی تبدیل شود.

از طرف دیگر، مجددا باید برگردیم شبکه‌ی عالمان دینی و مساجدمان را متناسب با شرایط امروز بازسازی کنیم و نگاه‌مان به بقیه‌ی رسانه‌ها ابزاری باشد. مشاوره‌ی اعتقادی، فرهنگی، هنری، ورزشی، ازدواج، اشتغال، تیم‌های ورزشی و... باید در دستور کار این شبکه‌ها باشد. امور بسیاری که از حوزه‌ی تأثیرگذاری دینی دور می‌شود، تفکر غربی را خواسته یا ناخواسته در جامعه‌ی ما تزریق می‌کند. این‌ها برای تمدن اسلامی لازم است و باید همه‌ به آن توجه کنند. ما این شبکه‌ی بومی سنتی و داخلی خودمان را که وصل به مرجعیت دینی خودمان است و عناصر کلیدی‌اش روحانیت و عالمان دینی است، نباید از دست بدهیم. کارکرد مسجد این است که وقتی جوانی آن‌جا می‌رود، هویت دینی پیدا کند؛ باید در چهارچوب دین نگاه کند، معامله کند، لباس بپوشد، ازدواج کند. اسلام می‌خواهد مؤمنین با هم در تعامل باشند و احادیثی که می‌گوید نگاه به عالم دینی به برادر دینی ثواب است و... این‌ها برای این است که هویت فرهنگی‌ حفظ شود.

 

ارتباط با ما:

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مطالب مرتبط:

مصوباتی که ضمانت اجرا ندارد

رخداد استعاره

وقتی سرِ شلوغ به شورا نظر کند

اعضایی که شورا را نمی‌شناسند

شورا پاسخ‌گو باشد

کج‌دار و مریز، زیر باری سنگین

انقلاب فرهنگی ایران

شاخصی برای ارزیابی شورا

 

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی