شما اینجا هستید: صفحه اصلی پرونده جهان به مثابه انرژی حداکثر به میزانی که دولت اجازه میدهد مصرف کنید
«در مصرف انرژی صرفهجویی کنید» دستوری است که پیش از آنکه دینی یا اخلاقی و یا حتی سیاسی باشد، مدیریتی است. توصیهی مردم به کمتر مصرف کردن انرژی بخشی از آن چیزی است که «مدیریت مصرف» نامیده میشود. دولت که در تولید و توزیع انرژی با مشکل مواجه شده است، خود را ناگزیر از مدیریت مصرف آن میبیند. اینکه مدیریت مصرف چیست و اینکه آیا دولت حق چنین کاری دارد یا نه و اینکه اصلاً چرا دولت انرژی را به منطق بازار نمیسپارد و همچنان آن را دولتی نگه داشته است، مسائل مهمی است که اکنون قصد پرداختن به آنها را ندارم. پرسش این است که اگر ما با بحران کمآبی مواجه نبودیم و تولیدات برق و گاز و بنزینمان هم کفاف مصرفمان را میداد، دیگر مدیریت مصرف انرژی از ضرورت ساقط میشد؟ یا اگر ما مردم مسرفی نبودیم و چندین برابر «استانداردهای جهانی» انرژی مصرف نمیکردیم دیگر دولت به فکر مدیریت مصرف انرژی نمیافتاد؟
مصرف انرژی را باید کنترل و مدیریت کرد؛ زیرا انرژی اساس توسعه است. ما زمانی فهمیدیم که آب و سوخت زیاد مصرف میکنیم که فهمیدیم اینها «سرمایهی ملی» برای توسعه است و نه یک کالای مصرفی. مدیریت مصرف انرژی ذیل «سیاست انرژی» معنا پیدا میکند و سیاستگذاری انرژی نه یک انتخاب، بلکه ضرورت توسعه است. اگر چنین است پس چرا ما سیاست انرژی نداریم و همین مدیریت مصرف انرژی را هم جدی نمیگیریم؟ ما نمیتوانیم مصرف انرژی را مدیریت کنیم چون سیاستی برای انرژی نداریم و سیاستی برای انرژی نداریم چون عزم توسعه نداریم.
اینکه آیا ما میتوانیم قید توسعه را بزنیم یا نه مسئلهی دیگری است؛ اما ما بحران انرژی را احساس میکنیم و لذا باید بپرسیم چگونه میتوان بدون داشتن طرحی برای توسعه سیاستی برای انرژی داشت و مصرف آن را مدیریت کرد؟ ظاهراً جیرهبندی و وضع مالیات و جریمه برای مصرف راحتترین کار ممکن است. اما نمیتوان بدون مبنا قانون گذاشت و حدی برای مصرف تعیین کرد. وقتی میگوییم درست و به اندازهی نیاز مصرف کنید ملاک تشخیص این اندازه چیست؟ در احکام دینی و اخلاقی مربوط به اسراف، ملاک تعیین اینکه چهقدر مصرف اسراف است بر عهدهی خود شخص است. اما حد احکام سیاسی را خود شخص نمیتواند تعیین کند. اکنون «در مصرف انرژی صرفهجویی کنید» یا «درست مصرف کنید، همیشه مصرف کنید» توصیههایی اخلاقی و دینی نیست؛ چون خود شخص نمیتواند تعیین کند که کی به اندازه و درست مصرف کرده است و حتی اگر همه هم «صرفهجویی» کنند معلوم نیست میزان مصرف به میزانی که برای ادارهی صحیح امور مطلوب است، برسد. پس شاید اولین کار این باشد که روشن کنیم که توصیه به مصرف کمتر یک توصیهی اخلاقی یا دینی نیست و از عباراتی چون «در مصرف انرژی صرفهجویی کنید» یا «درست مصرف کنید، همیشه مصرف کنید» که ظاهری اخلاقی و دینی دارد استفاده نکنیم و زبان سیاست را بیش از این آشفته نسازیم. «حداکثر به میزانی که دولت اجازه میدهد مصرف کنید» عبارت صحیحتری است!
ارتباط با ما:
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مطالب مرتبط:
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.