X

لوازم خانگی و مصرف انرژی

لوازم خانگی و مصرف انرژی -
امتياز: 5.0 از 5 - رای دهندگان: 21 نفر
 
لوازم خانگی و مصرف انرژی
لوازم خانگی جدید چگونه وارد ایران شد؟
اشــــاره مصارف خانگی سهم قابل توجهی از مصرف انرژی را به خود اختصاص داده است. لوازمی که در خانه مورد استفاده قرار می‌گیرد هم‌چون بخاری، پکیج، کولر، یخچال، ماشین لباس‌شویی و... میزان خاصی از مصرف انرژی را برای خانواده‌های ایرانی ناگزیر کرده است. اما چه اتفاقی افتاد که کولر آبی جای برخی روش‌های طبیعی سرمایش مثل بادگیر، و بخاری گازی و شوفاژ جای برخی روش‌های کم‌هزینه‌ی تولید گرمایش مثل کُرسی را گرفت. طبیعتاً این وضعیت برآیند اتفاقات مختلفی از جمله سیاست‌های توزیع انرژی، شهرنشینی، معماری جدید، تغییر فرهنگ مصرفی و... است. اما ما در این‌جا می‌خواهیم روی واردات لوازم خانگی متمرکز بشویم. در این باره با دکتر سعیدی که پیرامون تاریخ صنعت در ایران پژوهش‌هایی انجام داده است گفت‌وگو کردیم.

 لوازم خانگی جدید از چه تاریخی و چگونه وارد ایران شد؟

  ورود کالاهای خانگی و بادوام به ایران به عصر امتیازات برمی‌گردد. این عصر را برخی به اواخر دوره‌ی قاجاریه برمی‌گردانند که دوره‌ی ورود غرب به ایران است که ایران وضعیتی نیمه‌استعماری داشت. البته بعضی دیگر این سرآغاز را به شکست ایران در جنگ‌هایش با روس می‌برند که نظر ایرانیان به تحولات غرب جلب می‌شود که چه تحولاتی اتفاق افتاده که ایران نمی‌تواند کشورهای اطرافش را در جنگ شکست بدهد.

به‌ هر حال دوره‌ی اول امتیازات شامل امتیازات مختلف در مورد نفت و تنباکو بود؛ سرآغاز تبعیض میان تجار داخلی و خارجی بود. با امتیازاتی که تجار خارجی نسبت به ایرانی داشتند یک‌سری لوازم مدرن وارد ایران می‌شود. دوره دوم امتیازات از دهه دوم ١٣٠٠ شروع می‌شود كه تجار ایرانی هم یا پروانه‌ی واردات کالاهای خارجی را می‌گرفتند که ممکن بود یک نفر 20 نوع کالای مختلف را وارد می‌کرد یا نمایندگی کالاهای خارجی را در ایران به دست می‌گرفتند. البته در دوره‌ی رضاشاه قانون انحصارات خارجی گذاشته می‌شود، اقتصاد دولتی‌تر می‌شود، جلوی واردات گرفته می‌شود و یک‌سری اقلام که نمی‌توانسته‌اند در ایران بسازند وارداتش آغاز می‌شود. مثلا مبل یکی از اقلامی است که وارد کشور می‌شده است. در ابتدای ورود لوازم خارجی به ایران استفاده‌ی از آن گسترده نبوده است زیرا اکثر مردم قادر به خریدن آن‌ها نبوده‌اند و در یک طبقه‌ی خاص مصرف می‌شده است. اما بعد از جنگ جهانی دوم و خروج متفقین که وضع اقتصادی مردم بهتر می‌شود، کشور ثبات نسبی پیدا می‌کند و وضع کارخانجات داخلی هم بهتر می‌شود استفاده‌ی از این وسایل عمومی‌تر می‌شود. اگرچه تلاش‌هایی می‌شده که بیش‌تر محصولات در داخل تولید شود، مثلاً صندلی ارج یکی از محصولاتی است که جایگزین صندلی‌های لهستانی می‌شود ولی بازهم لوازم خانگی مثل تلویزیون و رادیو تولید داخلی نداشته است. در دهه‌ی سی شرکت رادیو و تلویزیون تأسیس می‌شود و هم تلویزیون و هم فرستنده‌اش وارد می شود. در این دوره هنوز لوازم خانگی نه سبک زندگی را تغییر داده و نه در مصرف انرژی تأثیر چندانی گذاشته است. در پایان دهه‌ی سی و چهل است که رشد بخش خصوصی در تولید لوازم خانگی زیاد می‌شود. آقای عالی‌خانی وزیر اقتصاد آن دوره، استراتژی جای‌گزینی واردات را انجام می‌دهد؛ قیمت کالاها ارزان تر می‌شود و تولید محصولات مورد مصرف توده‌ی مردم بیش‌تر می‌شود و تعداد بیش‌تری این‌ها را خریداری می‌کنند. مثلاً کولر ارج مربوط به یکی از ایالت‌های گرم آمریکا بوده که با پوشال و یک پنکه درجه‌ی هوا را بسیار خنک‌تر می‌کرده است. به‌تدریج تولید این محصول در ایران انجام می‌شود و چون آسایشی را در فصل گرم ایجاد می‌کرده مورد استقبال واقع می‌شود4. باتوجه به تغییر معماری و افزایش شهرنشینی گرایش به این نوع لوازم هم بیش‌تر می‌شود. به‌تدریج وسایل دیگری مثل پلوپز، آرام‌پز، چرخ گوشت وارد می‌شود و کار مونتاژش در ایران شروع می‌شود. البته فرایند مونتاژ به سمت تولید حرکت می‌کرده است و مهندسین خارجی و دانشجوهای خارجی برای این کار به ایران می‌آیند. بعضی از این لوازم تأثیر بسیار مشهودی بر سبک زندگی می‌گذارد. مثلاً تلویزیون با توجه به جذابیتی که داشته در ابتدای ورودش بسیاری از مردم را ساعت‌ها جلوی ویترین مغازه‌ها مشغول می‌کرده و بعد از حضور در خانه هم در محور خانه قرار می‌گیرد و اعضای خانواده که قبلاً روبه‌روی هم می‌نشستند، همه رو به تلویزیون می‌نشینند. هم‌زمان با جشن‌های تاج‌گذاری محمدرضاشاه فرستنده‌ی پال وارد ایران شد و بعضی می‌توانستند با داشتن تلویزیونی که سیستم پال داشته باشد برنامه‌ها را به‌طور رنگی ببینند. از دیگر تأثیرات وسایل خانگی این بود که زمان زنان خانه‌دار را پس‌انداز کرد و وقت‌های خالی را برای کارهای دیگر ایجاد کرد.

 این کالاها چگونه توانست بازار مناسب خود را در ایران پیدا کند؟

 در ایران به دلیل این‌که توزیع درآمد به نسبت تولیدات کالا در اوایل بالا نرفت، استفاده از لوازم خانگی به آن سرعتی که در غرب اتفاق افتاد، توده‌ای نشد و گروه‌های مختلف درآمدی امکان خرید آن را نداشتند. مثلاً درباره‌ی تلویزیون این‌گونه بوده که آن‌طور كه باید فروش نمی‌رفته است و تولید‌کننده به‌ناچار به‌دنبال تلویزیون‌هایی بوده که کوچک‌تر و قیمتش کم‌تر باشد تا خریداران بیش‌تری امکان خرید داشته باشند. بعد از انقلاب که طبقات بالای درآمدی حذف شدند و درآمد بهتر و عادلانه‌تر تقسیم شد، قدرت خرید مردم بالاتر رفت و روند مصرفی شدن گسترده‌تر شد که از دهه‌ی هفتاد به بعد جنبه‌ی تظاهری هم پیدا کرد. البته نقش مهم تبلیغات را هم نمی‌توان نادیده گرفت. هم‌زمان با ورود این لوازم تبلیغات آن‌ها هم در روزنامه‌ها و مجلات و تلویزیون نیز شروع شد که همان مدل‌های تبلیغاتی غربی را استفاده می‌کردند. هم‌چنین باید تأثیر فراهم کردن سوخت و انرژی ارزان‌قیمت را هم در نظر بگیریم.

 آیا علاوه بر مسئله‌ی توان‌مندی اقتصادی،  در عامه‌ی مردم یا در طبقه‌ی نخبگان مخالفت یا مقاومتی از جنبه‌ی مسائل فرهنگی یا شرعی با این لوازم وجود داشته است؟

از جانب عامه‌ی مردم مخالفت چندانی نبوده است. موارد خیلی جزئی بوده است؛ مثلاً اولین آبگرمکن ایران را آقای مهندس رهنما در دهه‌ی سی توسط کارخانه‌ی پُلار به ایران آورد ولی داخلی کردن مصرف آن در ابتدا سخت بود؛ چون با برخی از احکام دینی منافات داشت. اما به‌تدریج جا افتاد و در خانه‌ها مورد استفاده قرار گرفت و جایگزین حمام‌های بیرونی شد.

به نظر من مقاومت بیش‌تر از طریق روشن‌فکران بوده است. اما بیش‌تر که دقت می‌کنیم برخی روشن‌فکران ظاهراً مخالفت‌هایی با مظاهر تجدد می‌کردند ولی در واقع ارتزاق‌شان از همین تبلیغات‌سازی بوده است كه كار هنری بود. محتوای تبلیغاتی شرکت‌ها از قبیل شعر و گرافیک و کاریکاتور و... توسط همین‌ها تأمین می‌شده است. مثلاً شرکت صنعتی بهشهر خانواده‌ی لاجوردی‌ها بودند. حبیب لاجوردی که جوان‌ترین‌شان بود، بخش تبلیغات را كنترل می‌كرد و هنرمندانی مثل آقای سپانلو و سیاوش کسرایی را استخدام كرده بود. اگر شما به خاطرات‌شان مراجعه کنید فکر می‌کنید که این‌ها فقط از کتاب ارتزاق می‌کردند اما بسیاری از روشن‌فکران ما درعمل نه تنها ضدسرمایه‌دار نبودند، بلکه به بخش خصوصی كمك هم می‌كردند. مثلا کاریکاتوریست‌هایی که در روزنامه‌ی توفیق بودند همه روشن‌فکر و هنرمند بودند. شاید هم این قضیه دلیلش این بوده که آن‌ها با کلیت تجدد و مدرنیته مخالفت‌هایی می‌کردند و توجهی به رابطه‌ی این کالاها با تجدد نداشتند.

 به عنوان سؤال پایانی بفرمایید چه چیزی واردات لوازم خانگی مدرن را توجیه می‌کرده است؟ آیا امید یافتن بازار مصرفی خوب در ایران، یا دغدغه‌ی انتقال تکنولوژی و رابطه‌ای که بین مصرف وسایل خاص و توسعه‌یافتگی تصور می‌کردند یا سود اقتصادی برای افراد خاص؟

از دهه‌ی 1340 که دولت تصمیم می‌گیرد تولیدات داخلی را با همان استراتژی جایگزینی دنبال کند، دست به جلوگیری از واردات و آوردن کارخانه‌ها می‌زند؛ هرچند که کشورهای اروپایی دوست داشتند جنس خود را درست کرده و به ما بفروشند. آن‌ها فکر می‌کردند که ما همیشه به آن‌ها مواد اولیه می‌دهیم و آن‌ها هم به ما جنس ساخته‌شده یا نیمه‌ساخته می‌دهند. در کشور ما به‌خاطر شرایط انقلاب و شرایط زمان جنگ فرایند تولید داخلی کند شد. توجه کنیم که در بحث ورود لوازم خانگی به ایران نباید گمان کنیم که نیت دولت‌مردان این بوده که کشور را غربی کنند. در دهه‌ی چهل کشور با رکود عظیمی روبه‌رو بود که به اصلاحات ارضی مربوط می‌شد. وضعیت کشاورزی تغییر کرده و با کاهش شدید محصولات کشاورزی روبه‌رو شدیم. دولت آمریکا هم خیلی وام به ایران داد؛ ولی باز قضیه حل نشد. آقای علیخانی که وزیر جوانی هم بود، تصمیم گرفت تولید داخلی را تقویت کند تا هزینه‌ی تمام‌شده‌ی کالاها پایین بیاید. این‌ها تکنوکرات بودند و تئوریسین فرهنگی نبودند و قصد تزریق فرهنگی نداشتند و بیش‌تر براساس معادلات اقتصادی تصمیم می‌گفتند. تأثیرات فرهنگی پیامد ناخواسته‌ی ورود وسایل خانگی بود. آن زمان اصلاً این‌گونه نگاه نمی‌شد که تلویزیون وسیله‌ای است که مصرف انرژی زیادی دارد یا تأثیرات فرهنگی دارد. تکنوکرات‌های دولتی دنبال بهبود وضع اقتصادی بودند. تجاری که قبلاً واردات كالای ساخته شده می‌کردند، حاضر نبودند که خودشان تولید را انجام بدهند؛ این با زور دولت بود كه برخی بازاری‌ها جلو آمدند و کار تولید را آغاز کردند. البته تعدادی از قبل تولید می‌كردند مانند كارخانه ارج، لاجوردی‌ها. البته همین باعث شد که خصومت‌های جدی‌ای بین بسیارشان ایجاد شد. منظورم بین بازاری‌هایی است كه وارد صنعت شدند؛ چون تا مدتی اجازه واردات به كسی نمی دادند تا تولید داخلی رشد كند. در نتیجه برخی دیگر هم مجبور شدند بیایند و این‌جا کارخانه بزنند. فشار بیش‌تر از طرف دولت بود و این گروه‌ها برنامه‌ای برای تولید نداشتند ولی به آن‌ها برنامه داده می‌شد. بعد كمی كه تعداد تولید‌كننده‌ها زیاد شد، رقابت ایجاد شد؛ لذا شروع به تبلیغ می‌کردند که سهم بیش‌تری از بازار بگیرد. در این دوره کسانی بودند که در خارج درس خوانده بودند و شرکت‌های تبلیغاتی درست کردند. این‌ها ابژه‌های تبلیغاتی می‌دادند و اکثر ابژه‌های تبلیغاتی وارداتی بود. از زن در حال حرکات خاص استفاده می‌شد؛ همان کاری که غربی‌ها در مورد آگهی بازرگانی انجام می‌دادند. رقبا برای گرفتن بازار ناچار به استفاده از این نوع آگهی‌ها بودند. مثلاً حاج آقا برخوردار، انسان مذهبی‌ای بود. من از همکارانش شنیده‌ام که در مسیر خانه تا سر کار قرآن می‌خواند؛ ولی مدیران به او می‌گفتند اگر قرار است بازار را به دست بگیریم باید این کارها را بکنیم. کسانی این کار را می‌کردند که الگوهای بومی برای تبلیغات نداشتند. به‌طور کلی می‌توان گفت که زمینه‌ای را اقتصاد و کارآفرینان فراهم کردند و فضایی ایجاد شد که در این فضا بهترین هدیه، محصولات خارجی بود.

*عضو هیأت علمی دانشگاه تهران

 

ارتباط با ما:

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مطالب مرتبط:

طرح مسئله‌ی انرژی

افزایش انرژی و کاهش سرعت

طبیعت چیست؟

جنگ پنهان سی‌ساله

رفاه گل‌خانه‌ای

طبیعت چیست؟

نفت بفروشیم آب بخریم

جهانی که با نفت ساخته ایم

حداکثر به میزانی که دولت اجازه می‌دهد مصرف کنید

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی