در اوایل قرن نوزدهم، لندن با 2.5 میلیون جمعیت، بزرگترین شهر دنیا شد. لندننشینان، آشغال زیادی تولید میکردند و این زباله ها و پسماندها جایی نمیرفت جز به رودخانه تِیمز! از سویی دیگر علاوه بر مهاجرت، صنعتی شدن نیز موجب شده بود تا کارخانجات کثیفی در اطراف شهر لندن شکل بگیرند و به روند آلودگی و افزایش آلایندهها دامن بزنند. در این شرایط ملکه انگلیس وارد شد و با در اختیار گذاشتن بخشی از باغها و املاک خود این اجازه را داد تا جنگلهای مصنوعی از درخت چنار بکارند، که هم با فتوسنتز آلودگی را به اکسیژن تبدیل میکند و هم با قابلیت جذب آلودگی هوا و پوست انداختن، آلودگی را جذب میکند! اما این کارها کافی نبود. رودخانه تیمز که منبع آب آشامیدنی آنها بود، نه تنها بوی تعفن میداد، بلکه مشحون بود از ویروسها و آلودگیهای خطرناکی چون تیفوئید و وبا! مرگومیر ساکنان نزدیک به رودخانه شش برابر بیشتر از لندنیهای دورتر از آن بود! تابستان 1858، به سال «تعفن بزرگ» نامگذاری شد! روزنامهها نوشتند «مردم از بوی گند دیگر عاصی شدهاند چراکه نمیتوانند نفس بکشند».
در این شرایط، پارلمان انگلیس که ساختمانش در کنار رودخانه بود، نقشی و وظیفهای برای خود نمیدید و اقدامیبه ذهنش نمیرسید جز اینکه به فکر خود باشد و با نصب پردههای آغشته به مواد شیمیایی، کمی از بوی گند فضا بکاهد. در واقع مردم در مسئلهی آلودگی مجلسی نداشتند. اما اقدام ملکه انگلیس در خاطرهها ماند. هفت سال طول کشید تا در سال 1852 پارلمان متوجه شد میتواند و باید اقدامی کند و لذا قانون مقابله با آزار دود[i] وضع شد و در سال 1856، تکمیل شد. در سال 1865، طرح سیستم فاضلاب و ایستگاههای پمپاژ مستقیم فاضلاب به خارج از شهر اجرایی شد. این سیستم، زندگی را به لندن بازگرداند و بهبود قابل توجهی در شرایط زندگی شهر به ارمغان آورد. در سال 1891 نیز قانون سلامت عمومی این حلقه از اقدامات را تقویت و تکمیل کرد.
اما قرن نوزدهم قرن آلودگی هوا برای اروپا بود:
بدینترتیب در تاریخ و کتابهای درسی، اقدام پارلمان انگلیس مثالی از وظایف مجلسیان در باب آلودگی شد. بهنحوی که امروزه نیز مجالس فهیم، بیش از نیم قرن است که میدانند چه ابزارهایی برای مدیریت مسئله در اختیار دارند.
امروزه قانون هوای پاک، استانداردهای زیستمحیطی آب و خاک و هوا، امری متداول در کتابهای درسی بوده و سؤال از طراحی«سیستم اجازهی انتشار قابل مبادله» یکی از اصطلاحات علمی این مسئله است. مقابله با باران اسیدی در ایالات متحده و گازهای گلخانهای در اتحادیهی اروپا نمونههایی از سیستمهای موسوم به «مبادله و سقف»هستند که طی آن حاکمیت با تکنیک هزینه ـ فایدهی اجتماعی، سقف مجاز مقدار کل آلودگی برای انتشار را تعیین میکند و با اجرای قانونی سالانه، صنایع و مراکز آلاینده را مجبور به خرید مجوزِ انتشار میکند. هدف این است که از یک سو با تنظیم سقف، حداقلهای زیستمحیطی رعایت و حفظ شوند و این سقف نیز بهقدری کوتاه باشد که مزیتها و فواید زیستمحیطی لازم را خلق کند، و در عین حال انعطافپذیری لازم جهت رعایت استانداردهای زیست محیطی و ایجاد انگیزه جهت هزینه کردن در نصب فنآوریهای جدید که هزینهی کاهش آلودگی را کم میکنند، را برای صنایع فراهم آورد.
از دههی 1960، وضع مقررات و قوانین زیستمحیطی و هوای پاک از امورات متداول مجالس دنیاست! بریتانیا در سال 1956 «قانون هوای پاک»[ii]خود را که در واکنش به «مه و دود بزرگ»[iii]سال 1952 لندن بود، تصویب کرد و از این طریق مجموعهای از اقدامات از جمله تعیین مناطق کنترل شده به لحاظ دود[iv]را در دستور کار قرار داد. لندن در آن روزها بسیار مشابه تهران امروز بود:
نکتهی مهم در این قوانین توجه به آلایندگی منازل در کنار اتومبیلها و کارخانجات بود! در اتفاق «دود بزرگ لندن»در طی چند ماه 8 هزار نفر در لندن جان خود را ازدست دادند و شهر فلج شد. مسئله برای پارلمان انگلیس جدی و فراموش نشدنی بود؛ بهنحوی که در 1954 در قانون شهر لندن[v] و در 1968 نیز در تکملهی قانون هوای پاک، مسئله با جدیت دنبال شد. در آمریکای قبل از سال 1960، هیچ قاعدهای بر میزان انتشار دی اکسید گوگرد توسط نیروگاههای ایالات متحده حاکمیت نداشت، به همین دلیل بارانهای اسیدی مشکلی نوظهور شده بودند. اما در سال 1963 با اولین مصوبهی کنگره برای هوای پاک، 1967 با قانون کیفیت هوا[vi] و در سال 1970، با تصویب قانون هوای پاک آمریکا، مقرراتی وضع شد که طی آن انتشار دی اکسید گوگرد، تولید گازهای گلخانهای و اسیدیتهی بارش به طور قابل توجهی کاهش یافت. قانون 1970 متشکل از چهار بخش بود:
· National Ambient Air Quality Standards (NAAQS).استانداردهای ملی کیفیت هوای پیرامون
· State Implementation Plans (SIPs)طرحهای اجرایی دولت
· New Source Performance Standards (NSPS); استانداردهای عملکرد در باب منابع جدید
· National Emissions Standards for Hazardous Air Pollutants (NESHAPs).استانداردهای ملی انتشار آلاینده های خطرناک هوا
با اینحال اقتصاددانان استدلال میکردند که با افزایش انعطافپذیری قوانین میتوان به آلودگی کمتر و با هزینهی کمتر نیز دست یافت. در سال 1990 نسخهی اصلاحشده و ارتقاءیافته از «قانون هوای پاک» مطرح و تصویب شد و فرضیه و پیشنهاد اقتصاددانان درست از آب درآمد! از زمان تصویب علیرغم رشد سه برابری جمعیت و دو برابری اندازهی اقتصاد، کل میزان انتشار آلایندهها در هوا به بیش از یک سوم کاهش یافته است. حتی در لس آنجلس که هنوز هم مه دود آن معروف است، هوا بهطور چشمگیری بهبود یافته است: سطح اُزندر ساحل جنوبی که در سال 1988، 178 روز بیش از استانداردهای فدرال و ناسالم بود؛ در سال 2006، تنها 35 روز وضعیت ناسالم داشت!
کنگرهی امریکا در سال 1994، قانون دیگری به نام قانون انرژی پاک و امنیت[vii]وضع کرد. نتیجه اینکه بارانهای اسیدی در ایالات متحده نسبت به سال 1980 امروزه به نصف کاهش یافته است. اتحادیه اروپا هم راه مشابهی طی کرده است. طرح«مبادله و سقف» اتحادیه اروپا تنها قانون اجباری در جهان در باب گازهای گلخانهای است که شامل تمام 27 کشور عضو اتحادیه اروپا میشود. اگرچه برای ارزیابی برنامه اتحادیه اروپا هنوز بسیار زود است، اما اطلاعات موجود نشان میدهد که موفقیت آن چشمگیر بوده است. انتشار گازهای گلخانهای بهطور پیوسته از سال 2005 کاهش یافته است و حجم معاملات نیز بهطور چشمگیری افزایش یافته است. پارلمان اتحادیهی اروپا در ژوئیه سال 2009، قانون انرژی پاک و امنیت مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا را نیز عیناً برای خود تصویب کرد.
البته این قوانین هنوز تا موفقیت صد درصدی راه زیادی دارند و گاه تحت فشار و لابی رانتخوران آلاینده و صاحبان صنایع در کشورها تضعیف نیز میشوند. اما موفقیت قانون همراه با فناوریهای جدید پاک، چشمگیر بوده است. امروزه کشورهای پیشرفته با داشتن سیستم «حسابداری آلایندگی» و محاسبات دقیق از منافع و مضار اجتماعی و اقتصادی و انسانی آلودگی، حکمرانی بهتری نسبت به مقوله آلودگی اعمال میکنند[viii]. در شکل زیر اثربخشی مداخله قانونی دولت را مشاهده میکنیم:
در شکل زیر آمار مقایسهای موفقیتهای قانون هوای پاک را در آمریکا نسبت به افزایش عوامل آلاینده میبینیم:
در امریکا نه تنها نهاد قانونگذرای قانون وضع میکند، بلکه چون در اجرای قانون جدی است ویراست کودکانه قانون را نیز برای کودکان به نگارش در میآورد. شکل زیر روی جلد کتابچهی مزبور است:
وضع سیاستگذاری آلودگی هوا در ایران
اما در کشور ما وضع به گونهی دیگری است. نمایندگان محترم مجلس و 18 ارگان و دستگاه موظف در باب آلودگی با جهل مرکب خود نسبت به موضوع، حقوق مردم را پایمال کرده و هزینههای گزاف انسانی و اقتصادی بر کشور بار کردهاند. بهنحوی که دشمنان به آلودگی نیز امیدهایی بستهاند! اغلب مشکلات و مسائلی که مجلس با آنها روبهروست، در دنیا سابقه داشته و تجارب مثبت و منفی از سیاستها و عملکردهای نخبگان دنیا موجود است. چرا مجلس ما مجلس عوام است و عوامانه با مسائل برخورد میکند؟ چرا بهجای حل مسائل مهم به مقولاتی با اولویتهای چندم میپردازد؟ تحقیق کنید تا ببینید چهقدر نمایندگان به همین نوشتهی موجز بنده اشراف دارند! چهقدر میتوانند چنین مسائلی را بازیابی کنند و چهقدر در صورت ارائه، توان فهم آن را دارند؟!
بهراستی چرا مسئله بهگونهای جلوه داده میشود که نظام در برابر آن هیچ برنامه و چاره ای ندارد؟ امروز کارآمدی نظام در حل مشکلات خود، با موضوعی مثل آلودگی به چالش کشیده شده است. به نظر شما چه زمانی مجلس ما از تاریخچهی قانونگذاری با بیش از 150 سال قدمت باخبر شده و اقدامی درخور خواهد داشت؟ قانون هوای پاک ایالات متحده 456 صفحه است! مصوبات ما با چند صفحه ناقابل، آیا اساساً چیزی به نام قانون هستند؟ نمیدانم باید خوشحال باشم که مردم ما از تاریخ و دنیا بیخبرند و یا ناراحت؟
چند دریاچه در حال خشکیدن است، سفره های زیرزمینی کشور وضعیت بحرانی دارند، فرسایش خاک و زدودن جنگلها روندی بیش از متعارف جهانی داشته، تنوعهای زیستیِ در معرض انقراض کم نیستند، و... بیم آن میرود که همانطور که چرخیدن سانتریفیوژها را در تزاحم با چرخیدن چرخهای اقتصاد نشان دادند! در سالهای آتی نیز توجه نظام به مقابلههای سیاسی بین المللی و مبارزه با استکبار و دانش هستهای و همهی راهبردهای نظام را در تعارض با زندگی روزمره و نیازهای اولیه مردم نشان دهند و از این منظر دستاویزی علیه عملکرد نظام و رهبری اقامه کنند.
از آنجا که به نظر نمیرسد که در سالهای آینده هم مجلس و دولت در این زمینه اقدامی کنند، پیشنهاد بنده این است که میبایست مجموعه و کارگروهی متعلق به نهاد رهبری در این زمینه هم (همچون نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی و...) پیشگام شوند. با اقدامی سریع و هوشمندانه در بومیسازی تجارب قانونی و سیاستگذارانه کشورهای دیگر، و با تمهید مقدمات علمی، میتوان در اقدامی هماهنگ و رسانهای، نقش بسزا و بایستهای برای این مجموعه در باب طرح و اجرای قانون هوای پاک ترسیم کرده و برگ زرینی دیگر به اقدامات هوشمندانه و داهیانهی نظام افزود. بهسادگی میتوان همچون بسیاری از کارگروهها و پیشرفتهای گلخانهای، مثل نانو و سلولهای بنیادی، مقام معظم رهبری گروهی ضربتی برای آلودگی تعیین کنند و ظرف مدت چند ماه از جمیع ابزارهای قانونی، اقتصادی و علمی دنیا استفاده شود. در غیراینصورت باید سرخورده به این نیشخند دشمن نگریست که ایران سی سال آینده را با سونامی نرخ ابتلا به سرطان چند برابر و دود متراکم، خانه ارواح میداند. اروپا یکصد سال تجربهی درگیری با آلودگی شدید هوا را داشته و میداند که چگونه این غول، میتواند ایران را تضعیف کند.
ضمنا از آنجایی که عرصهی سیاستگذاریهای زیستمحیطی و اقتصاد پایدار یکی از مهمترین قطعات پازل اقتصاد مقاومتی نیز میباشد، این مجموعه میتوانند با مطالبهای تفصیلی در باب هوای پاک، مطالبهای کلیتر را نیز با عنوان «نقشهی جامع پیشرفت پایدار» با رعایت استانداردهای زیستمحیطی از مجمع و نخبگان کشور مطالبه کنند.
* عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیهاسلام
[i]Smoke Nuisance Abatement (Metropolis) Acts
[ii]Clean Air Act
[iii]Great Smog
[iv]'smoke control areas
[v]City of London (Various Powers) Act
[vi]Air Quality Act
[vii]American Clean Energy and Security Act
[viii]برای نمونه آمارهای ریز و تفصیلی این سایت محل دقت است: http://www.epa.gov/airtrends/aqi_info.html
ارتباط با ما:
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مطالب مرتبط:
نوسازی وارداتی و مسئلهی آلودگی هوا
انیمیشن: «آلودگی: از زندگی تا مرگ»
انیمیشن: «مصرف بی رویه و آلودگی زیست محیطی»
راهکارهای ایرانی مسئلهی آلودگی هوا
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.