توجه به ساماندهی پژوهش
هنگامی که از پژوهش سخن میگوییم، به گونهای کنش اجتماعی میپردازیم که باید به سویهی اجتماعی این کنش اجتماعی توجه جدی شود. چرا که امر پژوهش امری فردی نیست، بلکه موضوعی اجتماعی است. این سویهی اجتماعی همانا سازماندهی پژوهش است. با طرح سازماندهی پژوهش بلافاصله مسئلهی مدیریت امر پژوهش مطرح میشود و اینکه چگونه و چه کسی پژوهش را مدیریت میکند؟ سازماندهی پژوهشی در دنیای کنونی بر عهدهی دانشگاه است؛ اما به راستی نهاد دانشگاه با چه سازوکاری امر پژوهش را سازماندهی میکند؟ پیش از پرداختن به این سؤالات، بهتر است ابتدا پژوهشها را دستهبندی کنیم. مهمترین دستهبندی پژوهشی در ادبیات رایج، دوگانه پژوهش بنیادین و پژوهش کاربردی است.
پژوهش بنیادین
پژوهش بنیادین آن نوع پژوهشی است که میکوشد در مبانی بیندیشد و مبانی را مورد انتقاد قرار دهد؛ یا اینکه مبانی را دوباره بازسازی نماید. این مسئله در تمامی عرصههای علوم صادق است. چرا که از رهگذر این پرداختن به مبانی است که شالودههای جامعه مورد بازبینی، بازسازی و بازاندیشی قرار میگیرد. پژوهش بنیادین در نهاد دانشگاه سامان پیدا میکند و متکی به کتابخانههای مجهز و تخصصی و آرشیو نشریات و مجلات است. از مهمترین مؤلفههای پژوهش بنیادین، مدیریت آن است که از سوی استاد یا پروفسور صورت میگیرد. پروفسور فرم و نحوهی آموزش را با امر مشاوره گام به گام و تدریجی از هم تفکیک میکند و میکوشد پژوهش بنیادین را هدایت و مدیریت کند. از این طریق انباشت دانش صورت میگیرد و پایههای ذهنی و سوبژکتیو مستحکم میشود؛ یا اینکه با رویکرد انتقادی و بر آن پایه گرایشی نو بارور میشود. در جامعه اگر پژوهش بنیادین صورت نگیرد، جامعه دچار تصلب یا روزمرهگی میشود. از طریق پژوهش بنیادین است که میتوان افقهای چند ده یا صدساله داشت.
پژوهش کاربردی
در کنار پژوهش بنیادین باید از پژوهش کاربردی نام برد. پژوهشهای کاربردی از یک طرف پای در زمین پژوهشهای بنیادین مذکور دارد و از طرف دیگر کارآمدی یا کاربردی بودن پژوهش نقش محوری دارد. این نوع پژوهش بیشتر در مشاوره با مدیران اجرایی برای جلو بردن امر اجرا انجام میگیرد. کار پژوهش کاربردی از سوی مؤسسههایی که در این زمینه سامان یافتهاند، صورت میگیرد. بنابراین بدون توجه به نحوهی سازماندهی سازمان و مدیریت پژوهش نمیتوان این پژوهش را سامانی بهینه داد.
محور ساماندهی نظام پژوهشی
مهمترین نکته در ساماندهی پژوهش این است که عدم تفکیک شفاف و جدی این دو نوع نحوهی پژوهش، نمیتواند کارکرد لازم برای پژوهشها را تأمین نماید. از این رو طراحی نظامی که این تناسب را بهگونهای معقول حفظ کند و روابط آن را تنظیم کند، یکی از بزرگترین چالشهای کشورها و جوامع در حال توسعه و حتی توسعهیافته است.
ساختار آموزش عالی آلمانی
یکی از بهترین نظامات آموزشی طراحی شده برای سطحبندی و نظامدادن انواع پژوهشها در کشور آلمان اتفاق افتاده است. در مدل آلمانی نظام آموزش عالی هم در فرایند آموزشی و هم در فرایندهای پژوهشی به سه نوع متمایز تفکیک میشود؛ و هرکدام از این سه نوع واجد فرمهای ویژهی خود در نحوهی آموزش و پژوهش هستند.
1- دانشگاه: با استعدادترین و تواناترین دانشآموزان معمولاً وارد نظام دانشگاهی میشوند. در دانشگاههای آلمان ذیل تمامی رشتهها کار نظری صورت میگیرد. نحوهی سازماندهی دانشگاهی آلمان در تمامی رشتهها آموزش ـ پژوهش را توأمان توصیه کرده است. ازاین رو اساتید بهصورت سمینار درس ارائه میدهند و هرچند وقت یکبار نتایج تحقیقات نظری خود را بهصورت درسگفتار به اطلاع دیگران میرسانند، تا از طریق این ارائه دیگران (اساتید، دانشجویان، علاقهمندان) در جریان کار تحقیقاتی ایشان قرار گیرند. در این فرایند خود اساتید نیز پختهتر و آمادهتر برای ادامهی راه تحقیقاتی میشود. معمولا در پایان هر درسگفتار، کتابهایی با همین عنوان به صورت دانشگاهی چاپ میشود. از آنجایی که در این روش زمینه و موضوع تحقیقات اساتید مشخص است، اغلب جلوی سوء استفادههایی نظیر کپی مقالات برای ارتقاء و امتیاز نیز گرفته میشود.
2- مدرسهی عالی رشتهای: دومین دسته از ظرفیتها و استعدادهای دبیرستانها معمولاً وارد مدرسه عالی رشتهای میشوند. در اینجا افراد بیشتر کار اجرایی یاد میگیرند و لذا نمیتوانند به درجهی دکترا نائل شوند.
3- کاربردی: این مدرسهها بهطور خاص سازماندهی شده است که آموزش با عمل توأمان باشد. افراد در این مدارس عالی سه روز از هفته در مدرسه و سه روز در هفته در محل کار هستند. سرانجام در بالاترین درجه متربیان به استادکار جدی و کاربلد در یک رشتهی خاص تبدیل میشوند.
این سه نوع برای تمامی رشتهها مباحث ویژه طراحی کرده و برنامهریزی کارآمد پژوهشی ارائه میکند؛ چراکه بدون نظام آموزشی کارآمد امکان پژوهش جدی وجود ندارد. هرچند در کشور آلمان سرمایهگذاری اصلی بر روی دانشگاهها متمرکز است.
شبکه پژوهشی در کشور آلمان
در کشور آلمان پژوهشها براساس یک چرخه از مسائل کاربردی تا مسائل انتزاعی در نهادها و بخشهای مختلف به هم متصل شدهاند. این شبکه پنج قسمت اصلی دارد که در زیر شمای کلی آن طراحی و تبیین شده است و در نهایت با نقد عملکردی که از پژوهشها حاصل شده است، یک سیکل کامل را تشکیل میدهد.
ارتباط با ما:
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مطالب مرتبط:
معادله بین ثروت، کارایی و حقیقت
پژوهشهای سرگردان و سرگردانی پژوهشگران
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.