زنده نگاه داشتن یاد شهدا و ارزشهای دفاع مقدس به عنوان اصلیترین و اولویتدارترین رسالتهای راهیان نور است که حضرت آقا فرمودند: «زنده نگاه داشتن راه شهدا کمتر از شهادت نیست». آشنا کردن اقشار مختلف مردم با فرهنگ جهاد، ایثار و شهادت به عنوان یکی از اصلیترین فرهنگهای دینی و آشنا کردن مخاطبان مختلف جامعه به ویژه نسل جوان، مدیران، دوستداران اهل بیتعلیهم السلام داخلیـ خارجی، دانشجویان، دانش آموزان، نظامیان، فرهنگیان و همه اقشار با فرهنگ جهاد و شهادت و با مصادیق این فرهنگ؛ یعنی «شهدای عزیز» که از همه اقشار هستند، رسالت اصلی این عملیات فرهنگی میباشد.
از طرفی انتشار نورانیتِ فرهنگِ جهاد و شهادت به عنوان سوغات راهیان نور در تمام سطوح جامعه و پراکنده کردن عطر معنوی فرهنگ جهاد و شهادت در جامعه که همهی ما آثار و برکاتش را در این چند سال گذشته در راهیان نور دیده و چشیدهایم، باری به عهدهی راهیان نور میباشد. این مسئولیتها و رسالتها همگی در راستای نقشی است که راهیان نور در جامعه ایفا میکند؛ یعنی یادآوری و نهادینهکردن فرهنگِ جهاد و شهادت، و آشنایی، تعمیق، ترویج و تداوم این فرهنگ در سطوح مختلف جامعه. منظور از این سطوح مختلف، اول آنهایی هستند که نسبت به این فرهنگ خیلی مشتاقند؛ اعم از رزمندگانی که در زمان دفاع مقدس بودند و خودشان را جامانده از کاروان شهدا میدانند، خانوادههای آنها و مشتاقان این عرصه که به اقتضای سنی خود در دفاع مقدس حضور نداشتند، ولی بهترین جامعهی هدفِ راهیان نور همین گروه هستند که از آنها تحت عنوان مخاطبان داوطلب، پرانگیزه و عاشق یاد میشود. گروهی دیگر، مخاطبانی هستند که داوطلب نیستند ولی اگر بتوانیم در آنها ایجاد انگیزه و تحریک احساس بکنیم و با معارف دفاع مقدس آشنا بشوند، به خاطر باطن دینی و پاکشان، ولو به قصد زیارت و سیاحت باشد، به این مناطق سرازیر میشوند. دستهی آخر، مخاطبانی هستند که نسبت به راهیان نور، شهدا، انقلاب و دفاع مقدس ذهنیت منفی دارند و ما میتوانیم با ایجاد فضای راهیان نور و حال و هوای شهدایی در رسانهها، در شهرها، در نمایشگاهها، در اردوهای زیارتی و سیاحتی، در نمایشگاههای دفاع مقدس، در اعتکافها و در یادوارههای شهدا، حتی برای این دسته هم ایجاد انگیزه کنیم و ذهنیت آنها را تغییر دهیم.
عمدهی ضعفهای درونی راهیان نور، آسیبپذیری آن میباشد. بنابراین راهیان نور مثل زیارت امام رضاعلیهالسلام باید به یک فرهنگ رایج در خانوادهی مردم متدین و ایرانی تبدیل شود. اعتقاد داریم یاد شهدا غفلتزدایی میکند و اگر بتوانیم بستری فراهم کنیم که روزی یک بار یاد و خاطره شهدا در ذهن مردم جاری و ساری بشود، افراط نکردهایم. در افق 1404 یاد شهدا باید در کنار یاد خدا، یاد اهل بیتعلیهمالسلام به صورت یک فرهنگِ رایج در زندگی مردم بشود. البته در این راه چالشهایی نیز وجود دارد از جمله:
1- چالش نظری: تا نگاه به راهیان نور نگاه درستی نباشد و نگاه دینی نباشد و تا فکر کنند راهیان نور مثلاً یک مأموریت فقط مربوط به سپاه و بسیج است نه یک مأموریت همگانی. تا باور نکنند یک دارویی است برای پیشگیری و درمانِ خیلی از دردهای جامعه و پیشگیری از خیلی از آسیبهای احتمالی جامعه. تا نگاه به راهیان نور یک نگاه درست، یک نگاه درمانی، یک نگاه پیشگیرنده نباشد، مشکل راهیان نور حل نمیشود. پس چالش اول، چالش نظری است که باید مبلغین، صاحب قلمها، صاحب بیانها، رسانهها؛ آثار و برکات راهیان نور و تأثیرش را در درمان آسیبهای جامعه و پیشگیری از دردهای احتمالی جامعه بیان کنند.
2- چالش ساختاری: مردم باید باور کنند که راهیان نور، مأموریتی دینی ـ انسانی، ملی، وجدانی برای همه است؛ چون شهدا رفتند و این دفاع مقدس اتفاق افتاد تا این امنیت، طراوت و معنویت برای همه فراهم شود و بستر سعادت برای همگان ایجاد گردد. بنابراین همهی مردم باید خودشان را متولی بدانند؛ نه فقط یک سازمان و نهاد مانند بنیاد حفظ آثار، سپاه و بسیج. باید مثل سفر کربلا همه احساس وظیفه کنند و فعالیت نمایند؛ مانند برنامههای امام حسینعلیهالسلام در ایام محرم و صفر همه باید خودشان را ساختار برگزار کننده محافظ شهدا و راهیان نور بدانند. در حلّ چالش ساختاری باید احساس بکنیم، باید همه مردم را دخالت بدهیم، همه نهادها، همه سازمانها همه مردم بیایند و انحصار ساختاری را کم کنیم.
3- چالش راهکاری: راهکارش این نیست که در یک زمانِ خاص با یک اردویِ خاص و با یک سیستمِ خاص انجام شود. باید یک مقدار عمومیتر گردد و مردمیتر شود. دست مردم در این قصه یک مقدار بازتر باشد، هم از لحاظ نظری مردم انگیزه داشته باشند که به میدان بیایند و هم از لحاظ امکاناتی مردم حس کنند اگر در مسیر شهدا خرج کنند، خدا به آنان برکت میدهد و منتظر تأمین بودجه از جاهای دیگر نباشند. راهکارها باید راهکارهایی همانند هیئات و برگزاری محافل اهل بیتعلیهمالسلام باشد.
جهت اصلاح و روشنگری در چالشهای نظری، جایگاه راهیان نور از بعد دینی، ملی، عقلی، انسانی، عرفی و تاریخی باید مورد بررسی قرار گیرد. در حلّ این چالشها نیز به دنبال اصلاح بعد نظری، اصلاح بعد ساختاری و اصلاح بعد راهکاری هستیم. با بررسی موارد گذشته، درمییابیم که توانمندیها، قابلیتها، ظرفیتها و شایستگیهای کلیدی و ممتازی در راهیان نور وجود دارد. یکی از مهمترین این توانمندیها و قابلیتهای درونی راهیان نور، آشنا کردن مردم با فطرت الهی خود و آشنایی آنها با حرکتِ سالم و سلامتِ دینی میباشد. اعتقاد داریم آنچه در جبههها اتفاق افتاد صداقت بود، امانت بود، سلامت بود و اینها را فطرت میپذیرد. در واقع راهیان نور هم از آن حقایق و هم از آن فطرتها غفلتزدایی و غبارگیری میکند. پس بالاترین قابلیت راهیان نور بیدارکردن وجدانها و فطرتها و پیوند آنها با ارزشهایی که به طور زیبا و صادقانه در جبههها اتفاق افتاد، میباشد.
در کنار این قابلیت ها و عوامل درونی یکسری از عوامل بیرونی موثر بر اهداف و مأموریتهای راهیان نور هم وجود دارد. این فرصت ها عبارتند از فرصت مساجد، هیئات، رسانهها، اردوها، اعتکافها، محافل طبیعی و مناسبتها که میتوان با استفاده از آنها یاد و خاطره شهدا را زنده کنیم و اگر این اتفاق بیفتد، عطش و نیاز معنوی مردم نسبت به راهیان نور و زیارت مشاهد شهدا بیشتر میشود. هفتاد هزار مسجد میتواند هفتاد هزار فرصتِ تشویق و ایجاد انگیزه برای راهیان نور باشد. هزاران هیئت و دستههای عزاداری و اردو و اعتکاف میتواند برای تقویت راهیان نور بسترساز باشد؛ البته به شرطی که از این فرصتها نهایتِ استفاده را ببریم. اگر باور کنیم شهدا بهترین «دیندان»ها، «دیندار»ها و «دینبان»ها هستند، آنگاه در هر فرصتی برای نیل به اهداف نورانی تربیت و تبلیغ دینی از شهدا و موضوعات مرتبط با این حوزه بهره خواهیم برد؛ چرا که هدف دیانت و اسلام، همانا پرورش دیندانی، دینداری و دینبانی است.
حال که به ضرورتِ این اثرگذاری اشاره کردیم، بایستی به دنبال راهکارهایی برای تقویت اثربخشی راهیان نور باشیم و راهکارهایی را برنامهریزی کنیم. در این مرحله چند راهکار پیشنهاد میشود:
1) برنامهریزی برای آمادهسازی قبل از راهیان نور
از راهیان نورِ قبل تا راهیان نورِ بعد، حدود هفت هشت ماه وقت داریم، که باید برای آمادهسازی این عملیات فرهنگی از قبل، برنامهریزی کنیم؛ یعنی دانهپاشی، تحریک احساسات و عواطف و ایجاد انگیزه کنیم تا مردم علاقهمند شوند. در مورد زیارت مکه، سفر حج که تمام میشود از این حج تا حج بعدی برای حجاج سال بعد کار میشود. مراسم اعتکاف که تمام میشود، از این اعتکاف تا اعتکاف بعدی برای معتکفین سال آینده کار میشود.
2) برنامهریزی برای مراقبت در حین راهیان نور
کسانی که وارد راهیان نور میشوند از موقع ثبت نام تا موقع برگشت، باید برای تأمین نشاط، کسب معارف و کسب معنویت آنها در حین راهیان نور، باید برنامهریزی کرد.
3) برنامهریزی برای تداوم راهیان نور
با برنامهها و سوغاتهای معنوی مثل سیدی، نوار، هدیه و با توصیهها میتوان راهیان نورِ قبل را به راهیان نورِ بعد پیوند داد و حال و هوای معنوی این سفر را تداوم بخشید. به عبارت دیگر بعد از پایان بستر تربیتی راهیان نور، این سیکل تربیتی باید در دیگر ایستگاههای تربیتی مثل اعتکاف، اردوهای زیارتی، محافل محرم، صفر و فاطمیه تقویت شود.
اگرچه این برنامهریزیها به خودی خود تأثیرگذار میباشد، لیکن توجیه، جلب حمایت مستمر، جلب اعتماد و پشتیبانی دیگران از راهیان نور نیز اهمیت دارد. به همان میزان که زنده نگاه داشتن راه شهدا اهمیت دارد، توجیه دیگران هم اهمیت دارد و برای دست یافتن به این مهم، باید آثار و برکاتِ زنده نگاهداشتن یاد شهدا در زندگی را برای مردم تبیین کنیم تا خودشان به تأثیرات مثبت این شناخت در ایجاد نشاط، طراوت و دیانت فردی، خانوادگی و اجتماعی پیببرند.
*معاون پژوهش و مطالعات راهبردی موسسه سیره شهدای کشور، کارشناس ارشد مباحث دفاع مقدس در رادیو سراسری معارف.
ارتباط با ما:
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مطالب مرتبط:
محل شهادت شهید، محل ارادهی الهیه است
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.