24 سال از شهادت سید مرتضای آوینی میگذرد؛ اگر نگوییم برای ما زندهتر شده است، همچنان برای ما زنده است و خاطرش همواره با ماست.
در مستحدثات زمانه نظر به دیدهی او میکنیم و سعی میکنیم در آن افق حوادث را دریابیم. آوینی همچنان مانده است. راز این ماندن چیست؟ چرا همگی دوست داریم چنان رفتنی داشته باشیم و چنین ماندنی. اگر عمل و اخلاق و هنر و ادب و تفکر است که حتما او تنها و یکهتاز نیست، نمیتواند باشد! در عالم و تاریخ میزید و مؤثر از آنهاست؛ همین است که در مشی و فکر او، خط و خطوط میبینیم و او را در حوزه و ساحاتی میتوانیم منتسب به دیگران کنیم. البته این انتساب نمیتواند همهجانبه باشد؛ چرا که ارتزاق او از عالمی دیگر است. اضافه آنکه مگر یکه بودن و ناب بودن و منحصر بودن میتواند آدمی را به چنان منزلت و مقام و حضوری برساند؟ بسیاری در اموراتی نابند و صاحبنام، اما این چنین حضور و منزلتی ندارند. اگر منزلت و حضور سید برای ما به واسطهی شهادت است که میدانیم ما را با همهی شهدا چنین نسبتی نیست؛ هرچند که میپذیریم برای شهدا هم مراتبی است.
آوینی که بود؟ این پرسش همچنان پرسش مهمی است که به آن تقرب میجوئیم و آرزو داریم از قِبل آن آوینیگون باشیم و آوینیوار ببینیم. در این راه به دوستانش رجوع میکنیم، از خانواده و اطرافیانش میشنویم، آثارش را میخوانیم و میبینیم و رفتارش را میجوئیم و در جذبهی آن غوطهور میشویم که بشناسیمش و گاه با هم دعوا میکنیم و یکدیگر را متهم به نشناختن او میکنیم. پاسخ به پرسش «آوینی که بود؟» برای ما دشوار است؛ اما هر چه هست او را در مقامی میبینیم که در آن مقام، دنیای کنونی، جامعهی خود و امام خمینی و انقلاب برای ما شناخته شدهتر است. لذا او را حاضر و ناظر در حیات خود میبینیم و او همچنان برای ما زنده میماند.
ارتباط با ما:
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مطالب مرتبط:
شهادت جوهر آدمی را آشکار میکند
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.