شیفت شب نیکی کریمی قبل از رأیگیری است؛ شاید تنها فیلم مطلقا بیارزش جشنواره. فیلمی که ابتدا نیمه فمینیست است و در آخر حرفهای فمینیستیاش را پس میگیرد. فکر و منطق پشتِ داستان فیلم کریمی پادرهواست. مرد خانه از یک انسان سنگی انتقال مییابد به یک انسان رئوف و نگران خانواده. آن قدر خانواده برایش مهم است که حاضر است شبها کار کند و آن قدر به خانواده بیتوجه است که چند روزی خبری از آنان نمیگیرد و حتّی به خانوادهاش نمیگوید کجا رفته. مردی که نگران خانواده است، ولی نگرانِ نگرانی خانواده نیست. این تناقض روایی فیلم شیفت شب را ساخته که در آن خانوادهای ساخته و نمایش داده نشده از اساس.
نیکی کریمی و دخترش سیاهی لشگرند و بیرون از فیلم. همسایههای اضافه که روشن نیست چرا هستند و چه کمکی به داستان میکنند. ازدواج آنان و آن دعوای مادر ـ دختری در پسزمینه فیلم بیربط و بیاساس است. همینطور دعواهای فروتن که مردِ خانه است هم بیدلیل است؛ او که خانوادهاش را نگرانی دق داده، چرا غیرت زیادی با سس اضافه خرج میدهد؟ روشن نیست که چهطور سه ماهه اخراج شده و به همسرش چیزی نگفته. کارگردان توانست شخصیتی بیافریند هم خودش را فداکار نشان دهد، هم جاهایی خشک. هم جاهایی سنگدل و جاهایی گریان و نگران! و شبها هم مسجد فاطمی میخوابد. مسجد فاطمی دیگر کجاست؟
در این دورهمی، شخصیّت امیر آقایی که خالتورباز و رشوهگیر نشان داده شده از همه کمیکتر است با آن بازی ناامیدکننده. سکانسی که آقایی میخواهد پول را پس بگیرد از همه جالبتر است. پول را میگیرد و گلدانی را که شکسته پس میفرستد. این نگران مالِ مردم و حقالنّاس بودن هم نوبر بود در منطق پادرهوای فیلم.
دوربین این فیلم از همه تراژیکتر است. دوربین رویدستهای نماهای داخلی از همه ضایعتر است. صحنهای داخلی را به یاد بیاورید که دوربین در آن مثل فرفره بین دو شخصیت زن میچرخد. سردرگمی؟ نگرانی؟ یا نداشتن سرمایه برای اجارهی پایه دوربین؟ کدامیک؟ اگر فیلم را زمانبندی کنید، بیش از یک چهار فیلم، نماهای بستهای از شخصیّتها (از سینه به بالا) دارد که سه چهارم پرده را میپوشاند. خانم نیکی کریمی هرچهقدر دوربین را به شخصیّتها نزدیکتر بکارید، به این معنا نیست که شما توانستهاید بهتر شخصیتپردازی کنید.
ارتباط با ما:
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مطالب مرتبط:
یادبازی بیمنطق با شبهای روشن
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.